الهام چرخنده در تازهترين مطلبي که در فضاي مجازي نوشته، آورده است: دو سال بود که کارگردان سينماي کشورمان جناب آقاي رضايي در پي ساخت فيلم زندگي سرکار خانم دباغ بودند و قرار بر اين بود که من نقش ايشان را بازي کنم و چنين فرصتي براي من بزرگترين افتخار به شمار ميآمد. زني قهرمان که بيشک ميتوانست نقش عظيمي در القاي ايدئولوژي انقلابي به جوانان خصوصاً دختران جامعه ما ايفا کند. و براي من الهام چرخنده، با باورهاي خاص خودم و باتوجه به تمام آنچه در اين مدت گذشت، سواي نقشآفريني، انگيزه و شوقي دوباره بود و عهدي که با نگاه با هم بستيم، نگاهي که سراسر عشق بود و اصالت...
يادم هست دستان مرا گرفتند و گفتند: الهام، راه خيلي سخته، سخت... با قدرت ادامه بده...
به جرئت خانم دباغ، نمونه کامل يک زن اصيل ايراني و قهرماني تکرار نشدني بودند، زني با نگاه مادرانه و قلبي مملو از عشق با شجاعتي زينبگونه و منشي زهرايي و اقتداري حيدري...
قطعاً، حتي ايفا کردن نقش چنين بانويي، آرزوي هر بازيگري است، ولي افسوس که از اين پس ناچارم اين مسير را بدون همراهي ايشان طي کنم و به همان نگاه مادرانه و عشق عظيم سوگند ياد ميکنم که اين امانت را با جانم به مقصد برسانم. حکايت من و خانم دباغ، حکايت عشق بود واگر جسم ايشان بين ما نيست، اما عشق بهترين راهبر و معلم است و قدرت و انگيزهاي که از همراهي و حرفهاي اين شيرزن آموختم مرا در اين راه مصممتر کرده و تا زماني که نفاق و دشمني هست، مبارزه و مقاومت هم هست.
بسيار آموختم از بانويي با سرشت پاک که رفتار و گفتارش، فروتني برجا ميگذاشت و هيچگاه در سرنوشتاش نيستي رقم نخواهد خورد، زندگي را نفس ميکشيد و رؤيايش آباداني سرزمينش بود. مرگ پايان راه او نيست، خون او در رگهاي اين سرزمين جريان دارد و آن است که سرنوشت مرگآفرينان را مينويسد.