وقتی کارهایی از این دست می شود شغلت گویا که تمام شهر خانهات هست و تمام انسانهای دنیا خانوادهات . همواره در حال ماموریتی و به مردم فکر میکنی بی آنکه کسی به فکر تو باشد.
یک آتشنشان، امدادگری است که همواره جانش بر کف است و آماده تا مبادا کسی در آتش بسوزد، دچار حادثه شود و او دست روی دست بگذارد. بی آنکه به زندگی شخصیاش و خودش فکر کند میکوشد تا فرد حادثه دیده را نجات دهد.
درست است که آتشنشانان همواره جسم ورزیده دارند و مدام در دورههای آموزشی به سر میبرند اما گاهی ورزیده بودن و آمادگی جسمانی هم نمیتواند به دادشان برسد، گاهی چنان در دل حادثه گیر میکنند که نجات جان انسانی دیگر به قیمت جانشان تمام میشود.
چه بسیار آتشنشانانی که خود به خبر روز تبدیل شدهاند و بسیاری را اندوهگین کردهاند.
آخرین خاطرهای که از رشادتهای آتشنشانان کشور به یاد داریم مرگ غیرقابل باور آتشنشان تهرانی بود.
شهادت، آخرین ماموریت علي قانع بود که او را تا به ابد جاودانه کرد.
وقتی آتشنشانان برای مهار حریق ساختمانی در غرب تهران راهی محل حادثه شدند، کسی خبر نداشت که نجات پیرزن معلول، مرگ یکی از آنها را به دنبال خواهد داشت.
ساعت 1:25بامداد 26 تیرماه سال جاری به آتشنشانان پايتخت خبر رسيد آپارتماني در خيابان جنت آباد، بلوارلاله شرقي طعمه حريق شده است. شدت آتشسوزي به حدي بود كه آتشنشانان 4ايستگاه راهی محل حادثه شدند. آتش در يك ساختمان 4طبقه رخ داده بود. حريق از زيرزمين شروع شده و هر لحظه در حال گسترش بود.
دود زيادي راهپلهها را پر كرده بود و بسياري از ساكنان در ساختمان محبوس شده بودند. در چنين شرايطي، آتشنشانان با استفاده از تجهيزات و دستگاههاي تنفسي به 2گروه تقسيم شدند. گروه نخست به دل آتش زدند و گروه دوم براي نجات افرادي كه در ساختمان گرفتار شده بودند رفتند. دقايقي بعد آتش مهار شد و آتشنشانان 15نفر از ساكنان را سالم از ساختمان خارج كردند اما پايان اين عمليات تلخ بود.
پيرزن معلولي در زيرزمين منزل مسكوني گرفتار شده بود. آتشنشان 36ساله به نام علي قانع زماني كه براي نجات رفته بود، ناگهان از حال رفت و نقش بر زمين شد. دقايقي بعد وقتي آتشنشانان ديگر به زيرزمين رفتند و همكارشان را ديدند كه بيحال روي زمين افتاده بود به كمكش شتافتند. آنها پيرزن معلول و جوان آتشنشان را از زيرزمين خارج كردند اما بررسيها نشان ميداد كه پيرزن جانش را از دست داده است. با اين حال علي قانع كه بيهوش بود به بيمارستان منتقل شد كه به گفته جلال ملكي، سخنگوي سازمان آتشنشاني با وجود تلاش پزشكان جان خود را از دست داد. او متاهل بود و 2پسر داشت و 11سال بود كه در سازمان آتشنشاني كار ميكرد.
«امیدعباسی» دیگر آتشنشانی بود که در سال 92 برای نجات جان دختر بچهای 9 ساله دچار مرگ مغزی شد.
آتشسوزی ساختمان ده طبقه و نجات دختر خردسال از میان اخگرهای گداخته آتش، آخرین سکانس زندگی «امید عباسی» بود. او در این حادثه دچار مرگ مغزی شد و نه تنها در زمانش حیاتش بلکه بعد از مرگش نیز جان چند بیمار نیازمند به عضو را نجات داد.
اما این پایان داستان نیست، علی قانع و امید عباسی اولین آتش
نشانان شهید نیستند و آخرین هم نخواهند بود این شغل گویا خطر بر پیشانیاش
داغ شده و پس از این هم هر آتش نشانانی باید جانشان را در دستانش بگیرند و
به نجات انسانهایی بروند که حادثه احاطهشان کرده است.
------------------------------
نگارنده: ندا فرشباف
-------------------------------