کد خبر: 812671
تاریخ انتشار: ۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
وقتي نزول‌خواران آزادانه فعاليت مي‌كنند
خيلي راحت از كار و كاسبي كه جديداً راه‌اندازي كرده است صحبت مي‌كند از اينكه افرادي كه داراي چك معتبر مانند چك كارمندي يا وثيقه مطمئني مانند سند منزل يا سند خودرو باشند در تماس با او مي‌توانند مشكل مالي خود را حل كنند...
مهدي ارجمند*
خيلي راحت از كار و كاسبي كه جديداً راه‌اندازي كرده است صحبت مي‌كند از اينكه افرادي كه داراي چك معتبر مانند چك كارمندي يا وثيقه مطمئني مانند سند منزل يا سند خودرو باشند در تماس با او مي‌توانند مشكل مالي خود را حل كنند.


به همين راحتي يعني اين آقا كه اتفاقاً خيلي هم سرش اين روزها شلوغ است به اتفاق يكي دونفر از دوستانش كه به تازگي با هم شريك شده‌اند دست به يك تجارت جديد زده‌اند و با اجاره يك دفتر در يكي از خيابان‌هاي تهران و از طريق آگهي در صفحه نيازمندي روزنامه‌ها براي خودشان مشتري‌هاي زيادي دست و پا كرده‌اند كه در قبال اخذ چك يا وثيقه مطمئن به افراد پول مي‌دهند و طرف نيز بايد سر تاريخ اصل پول را با بهره‌اش برگرداند. كاري هم به اين ندارند كه اصلاً عقود شرعي در اينگونه معاملات رعايت مي‌شود يا نه؟ آنها به اولين چيزي كه فكر مي‌كنند وثيقه مطمئن و به دومين چيزي كه فكر مي‌كنند بهره‌اي است كه از برگشت اين پول نصيبشان مي‌شود.


حال اينكه به عقيده فقها اينگونه معاملات كه بدون رعايت عقود اسلامي باشد نزول‌خواري و حرام است.  با اين حال در گوشه گوشه تهران بزرگ و در خيابان‌هاي مختلف تهران افرادي را مي‌بينيم كه با اجاره يك دفتر كار نسبت به انجام چنين معاملاتي اقدام مي‌كنند و افرادي كه از سر اضطرار مجبور به تهيه پول هستند با مراجعه به اين افراد به بهره‌هاي بالا و درصدهاي فراوان آنها جواب مثبت مي‌دهند.


از حجره ته بازار تا روزنامه‌ها و صفحات مجازي



قديمي‌تر‌ها يادشان است در گذشته اگر كسي در كار نزول دادن و بهره گرفتن بود يك حجره ته بازار داشت كه البته پنهاني و حتي گاه با شرم و حيا و بدون سر و صدا به فعاليت مشغول بود البته به خاطر اينكه بيشتر از اين خجالت نكشد گاه حتي يك فعاليت خاص در بازار نيز داشت و در كنار آن نسبت به پرداخت پول و گرفتن بهره و به اصطلاح رباخواري اقدام مي‌كرد. اين روزها اما شرايط با قديم متفاوت است حالا اگر كسي نياز به پول داشته باشد و براي تأمين آن به اضطرار افتاده باشد لازم نيست از قديمي‌هاي بازار سراغ حجره ته بازار را بگيرد، صفحات نيازمندي‌هاي روزنامه‌ها اين روزها پر است از تبليغات متفاوت و البته فراوان براي پرداخت سرمايه در قالب‌هاي گوناگون.
در كنار صفحه نيازمندي روزنامه‌ها اين روزها حتي در شبكه‌هاي اجتماعي، دنياي مجازي و اينترنت هم مي‌توان سايت‌ها و كانال‌هايي را يافت كه افراد فرصت‌طلب از اين فضا براي تبليغ فعاليت‌هاي غير‌شرعي و غير‌قانوني خود استفاده مي‌كنند.


اين همه در حالي است كه بر اساس شرع اسلامي رباخواري يا همان نزول‌خواري با دادن و گرفتن بهره پولي همراه است و در معاملاتي كه فرد براي تأمين سرمايه انجام مي‌دهد حتماً بايد عقود شرعي رعايت شود و اگر اين اتفاق نيفتد معامله ربوي بوده و آن پول حرام است.  با اين حال برخي افراد از درماندگي مردم براي تأمين پول سوء استفاده كرده و در قبال پرداخت سرمايه و پول به آنان از مردم بهره مي‌گيرند.





كوچ رباخواران از حجره‌هاي ته بازار به صفحه نيازمندي روزنامه‌ها!





اين همه در حالي است كه نزول تأثير مستقيمي بر زندگي افراد دارد و كسي كه نزول مي‌دهد و كسي كه نزول مي‌گيرد هر دو گنهكار هستند و اينگونه پول‌ها مي‌تواند تأثيرات بسيار بدي در زندگي آنها داشته باشد. اين موضوع زماني اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه مسئله توجه به سبك زندگي ايراني - اسلامي در اين برهه از زمان و در شرايط فعلي از اهميت بسيار بالايي برخوردار است.


يك مثال ميداني


براي بررسي بيشتر در اين باره با يكي از دفاتر تأمين سرمايه كه آگهي آن نيز در صفحه نيازمندي‌هاي يكي از روزنامه‌ها به چاپ رسيده است تماس مي‌گيرم. خانمي كه پشت خط است چنان با آب و تاب از فعاليت‌هاي شركتي كه در آن كار مي‌كند حرف مي‌زند كه آدم وسوسه مي‌شود حتماً اگر پولي نياز دارد از اين شركت تهيه كند.  وقتي شرايط و خواسته‌ام را به آن خانم پشت تلفن مي‌گويم آدرس را مي‌دهد و از من مي‌خواهد به دفتر آنها مراجعه و به صورت حضوري با مدير شركت صحبت كنم.


شركتي كه آدرسش را يادداشت كرده‌ام در يكي از خيابان‌هاي شيك و مرفه‌نشين بالاشهر است. وقتي به آن دفتر مراجعه مي‌كنم افراد ديگري را نيز مي‌بينم كه براي دريافت پول و تأمين سرمايه مورد نياز خود به آنجا مراجعه كرده‌اند.


اينجا از مطب يك پزشك فوق تخصص كه شش ماه شش ماه وقت مي‌دهد شلوغ‌تر است. حدود يك ساعت طول مي‌كشد كه نوبت به من مي‌رسد. وارد يكي از اتاق‌هاي شيك شركت مي‌شوم كه مرد جواني به عنوان مديرعامل شركت به صندلي بسيار بزرگ، سياه رنگ و خيلي شيكي تكيه زده است.


دور تا دور اتاق به شكل بسيار زيبايي دكور چيده شده است و گوشه‌اي از اتاق مدير‌عامل نيز يك دست مبل گرانقيمت چيده شده است. هنوز روي صندلي روبه روي مدير‌عامل جوان به خوبي جاگير نشده‌ام كه خانمي جوان و شيك پوش يك ليوان آب پرتقال برايم مي‌آورد و كمي بعد با اجازه مديرعامل از اتاق خارج مي‌شود.


خداي من اينجا ديگر چه جايي است، مديرعامل جوان شركت به حالتي كاملاً سرشار از اطمينان به نفس در حالي كه گوشي گرانقيمتش را توي جيب كتش مي‌گذارد رو به من مي‌گويد:«امر بفرماييد در خدمت هستيم.»  چاره‌اي نيست گاهي بايد خودت نباشي. براي همين مجبور مي‌شوم خودم را كارمند يكي از ادارات دولتي جا بزنم آن هم كارمند رسمي و بگويم مثلاً 10 ميليون تومان پول لازم دارم. مي‌توانم شش ماهه هم برگردانم و خلاصه از شرايط مالي و نيازي كه دارم برايش حرف مي‌زنم.  مدير‌عامل جوان شركت با نگاهي عجيب به من مي‌گويد: «گفتي رسمي هستي؟» بريده بريده جواب مي‌دهم: «بله البته تازه رسمي شده‌ام.» بلافاصله مي‌گويد: «چك كه داري؟» جواب مي‌دهم «بله». مدير‌عامل جوان مي‌گويد: «مشكلي نيست ما به كارمندان رسمي دولت تا 20 ميليون تومان وام مي‌دهيم.» راستش اين كلمه وام كه مي‌گويد برايم خيلي عجيب است اما ترجيح مي‌دهم سكوت كنم و ادامه حرفش را گوش كنم. او ادامه مي‌دهد: «سود وام ما 4 درصد است البته مي‌دانيد كه خيلي جاها تا 5درصد و 6 درصد هم مي‌گيرند اما ما براي كارمندان سختگيري نمي‌كنيم همان 4 درصد كافي است. اگر سند خودرو يا سند ملك داري بيشتر از اين هم وام مي‌دهيم.»



كوچ رباخواران از حجره‌هاي ته بازار به صفحه نيازمندي روزنامه‌ها!



مي‌پرسم بيشتر از اين يعني دقيقاً چقدر؟ كه جواب مي‌شنوم هرچقدر بخواهيد حتي تا يك ميليارد تومان. با حالتي متعجبانه مي‌پرسم يك ميليارد تومان؟ كه خيلي خونسرد و درست مثل اينكه صحبت از 100 هزار تومان پول است مي‌گويد: «بله يك ميليارد تومان بالاخره ما اينجا يك شركت سرمايه‌گذاري هستيم و با پولمان كار مي‌كنيم.»


مي‌گويم: «حالا من كه نيازم با همين 10 ميليون تومان وامي كه شما گفتيد حل مي‌شود، حالا بفرماييد شرايطش چيست و بايد چكار كنم؟» مدير‌عامل جوان با همان خونسردي هميشگي مي‌گويد: «كار خاصي لازم نيست شما حكم كارگزيني، مدارك شناسايي، فيش حقوقي و دسته چك را همراه داشته باشيد بقيه‌اش را اينجا همكاران ما برايتان انجام مي‌دهند.»


او ادامه مي‌دهد: «يك چك براي ضمانت مي‌دهي كه بايد دوبرابر مبلغ وامي باشد كه دريافت مي‌كني. سه فقره چك هم مي‌دهي هر دوماه يك برگ چك. طوري مبلغ چك‌ها را مي‌نويسي كه 12 ميليون و 400 هزار تومان بايد در شش ماه برگرداني.»  دارم به صحبت‌هاي مرد جوان فكر مي‌كنم به اينكه اين 2 ميليون و 400 هزار تومان اضافه همان بهره‌اي است كه بايد براي 10 ميليون تومان در شش ماه بپردازم.  هنوز توي اين فكر هستم كه مرد جوان مي‌گويد: «150 هزار تومان هم هزينه تشكيل پرونده، استعلام و انجام كارهاي اداري است.  باورم نمي‌شود اما واقعاً اين مرد خيلي راحت حرف از نزول و بهره مي‌زند.



براي همين دل را به دريا مي‌زنم و مي‌پرسم پس عقود شرعي معامله چه مي‌شود؟ كه مرد جوان با حالت تمسخر‌آميزي مي‌گويد: «عقود شرعي؟ منظورتان چيست؟» طوري كه به او برنخورد توضيح مي‌دهم كه بالاخره اين نوع پول دادن و پول گرفتن رباست و از نظر شرعي اشكال دارد اما مثل اينكه خراب كرده‌ام و حسابي به او برمي خورد. با حالت عصباني مي‌گويد: «عقود شرعي مي‌خواهي برو بانك پول بگير چرا آمدي اينجا؟» بعد هم خيلي محترمانه از من مي‌خواهد كه دفتر را ترك كنم. به طرف در خروجي اتاق حركت مي‌كنم كه همان خانم جوان كه آب پرتقال آورده بود دوباره وارد مي‌شود. هنوز نمي‌داند موضوع چيست با لبخندي مصنوعي مي‌گويد: «تشريف مي‌بريد آب ميوه‌تان را ميل نكرديد.» توي دلم آرام جوابش را مي‌دهم همان بهتر آب ميوه‌اي كه با پول اين شركت تهيه شده است را نخوردم.


هر پنج انگشت مثل هم نيستند



براي بررسي بيشتر موضوع به سراغ برخي ديگر از اين گونه شركت‌ها نيز مي‌روم. در مراجعه به برخي از اين دفترها تقريباً وضعيت يكسان است و در پولي كه داده مي‌شود به هيچ وجه عقود شرعي رعايت نمي‌شود. با اين حال اما همانطور كه از قديم گفته‌اند پنج انگشت مثل هم نمي‌شوند دفاتري هم هستند كه الحق و‌الانصاف عقود شرعي را رعايت مي‌كنند.


مثلاً در مراجعه به يكي از همين شركت‌ها متوجه مي‌شوم كه شيوه كار اين شركت به گونه‌اي است كه به شما سكه طلاي اقساطي مي‌فروشد. به اين صورت كه فردي كه به پول نياز دارد به همان مقدار مثلاً 10 ميليون تومان يا كمتر از اين شركت سكه طلا به صورت اقساطي خريد مي‌كند كه چون اقساطي خريده است در سر رسيد يا اقساط ماهانه بايد پول بيشتري بپردازد.


يا اينكه برخي ديگر از دفاتر نيز خودروي شما را از شما به قيمت روز خريداري مي‌كنند و سپس همان خودرو را به شما اقساطي مي‌فروشند. در صحبت با دفتر يكي از مراجع تقليد، روحاني جواني كه مسئول پاسخگويي به سؤالات شرعي است خريد اقساطي كالا را مجاز مي‌داند و مي‌گويد: اين نوع معامله كردن و سود بردن اشكال شرعي ندارد و كاملاً درست است در اين گونه معاملات در حقيقت مي‌گويند عقود شرعي رعايت شده است.


وي مي‌افزايد: البته بايد يادمان باشد كه اين معامله بايد واقعي باشد نه اينكه فرد بگويد اين سكه‌ها را به تو فروختم به فلان قيمت و سكه‌اي هم در كار نباشد يا فردي پول مي‌دهد و سودش را هم حساب مي‌كند بعد مي‌گويد اين يك جفت جوراب يا اين يك كيلو قند يا اين يك كيلو شكلات را هم به تو مي‌فروشم به فلان قيمت كه اين در حقيقت همان سود و بهره پول است‌.


نگذاريم رباخواران فعاليت كنند


موضوع را وقتي با حجت‌الاسلام و‌المسلمين مير‌كريمي استاد حوزه و دانشگاه در ميان مي‌گذارم وي نيز از شيوه فعاليت اينگونه افراد به شدت ناراحت است و با انتقاد شديد از اين نوع فعاليت‌ها در جامعه اسلامي مي‌گويد: متأسفانه كار به جايي رسيده كه نزول‌خواران به راحتي براي خودشان آگهي مي‌دهند و تبليغات مي‌كنند درحالي كه نزول خواري در دين اسلام حرام است حالا يك كار حرام اينقدر راحت دارد تبليغ مي‌شود.


اين استاد حوزه و دانشگاه مي‌افزايد: بايد به گونه‌اي برنامه‌ريزي شود كه فعاليت اين افراد محدود شود و نتوانند به راحتي در اين خصوص فعاليت كرده و حتي براي كار غير‌شرعي و غير‌قانوني خود تبليغات كنند.


حجت‌الاسلام و‌المسلمين مير‌كريمي اضافه مي‌كند: بر اساس آيه شريفه قرآن كريم ربا جنگ با خدا و رسول است و اين كار حرام است و بايد جلوي آن گرفته شود.


وي اضافه مي‌كند:حالا اگر يك دفتر، شركت يا مؤسسه‌اي دولتي و خصوصي در قالب‌هاي مختلف و بر اساس عقود شرعي تسهيلات پرداخت كند اين هيچ اشكالي ندارد اما اگر مؤسسه‌اي شخصي يا دولتي بدون عقود شرعي پولي را بپردازد و به ازاي آن بهره بخواهد اين سود حرام است.


ميركريمي در پايان صحبت‌هاي خود مي‌گويد: اول توقع من از مردم اين است كه براي رفع نيازهاي مالي خود سراغ اينگونه افراد و شركت‌ها نروند، بلكه با توكل بر خدا به دنبال تأمين نياز مالي خود از طريق شرعي باشند كه در اين صورت به طور حتم خداوند نيز به آنها كمك خواهد كرد. 


وي خاطر‌نشان مي‌كند: توقع دوم نيز از مديران و مسئولان است كه جلوي فعاليت آزادانه اين افراد را بگيرند و اجازه ندهند تا اين افراد سودجو با سوء‌استفاده از نياز مالي شهروندان به سودجويي‌هاي خود ادامه دهند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر