با وجود اعلام تاريخهاي مكرر براي بهرهبرداري از پالايشگاه ستاره خليج فارس، شواهد موجود و سرعت لاكپشتي اين پروژه نشان ميدهد كه وزارت نفت نسبت به اين پروژه حياتي بيتفاوت بوده و بر واردات بنزين تأكيد بسياري دارد.
به گزارش «جوان»، پالايشگاه ستاره خليج فارس از ابعاد گوناگوني مورد توجه و اهميت است. اين پالايشگاه به تنهايي قادر خواهد بود معادل 60 درصد بنزين توليدي كل پالايشگاههاي كشور در سال 94 را توليد كند. يعني در صورت افتتاح كامل اين پالايشگاه روزانه 36 ميليون ليتر به ظرفيت توليد روزانه بنزين كشور اضافه خواهد شد؛ در حالي كه تمام 9 پالايشگاه موجود فعلي در سال 94 توانستند حدود 61 ميليون ليتر بنزين توليد كنند. اهميت اين پالايشگاه زماني بيشتر آشكار ميشود كه نگاهي به آمار مصرف و واردات روزانه بنزين نيز داشته باشيم. در سال گذشته بهطور متوسط روزانه 71 ميليون ليتر بنزين در كشور مصرف شده است كه از اين مقدار 10 ميليون ليتر از طريق واردات تأمين شده است. اين در حالي است كه در صورت تكميل و بهرهبرداري از فاز اول پالايشگاه ستاره خليج فارس، روزانه 12 ميليون ليتر به توليد بنزين كشور افزوده و خودكفايي در يك مقطع زماني كوتاه مدت (با توجه به رشد پيوسته مصرف) حاصل ميشود.
با گذشت بيش از 10 سال از آغاز طراحي پالايشگاه ستاره خليج فارس و اذعان مسئولان وزارت نفت بر لزوم تسريع در راهاندازي اين پالايشگاه، تا كنون هيچ يك از فازهاي آن راهاندازي نشده است. در صورت تأخير در افتتاح فاز اول پالايشگاه ستاره خليج فارس و بهرهبرداري كامل از فازهاي 17 تا 21 پارس جنوبي تا پايان سال 1395 (طبق وعدههاي مدير عامل شركت نفت و گاز پارس)، حجم خام فروشي ميعانات گازي كشور از حدود 323 هزار بشكه به 533 هزار بشكه در روز افزايش خواهد يافت. اين در حالي است كه واردات بنزين در سالهاي اخير در حال افزايش بوده و ميزان واردات اين فرآورده در سالهاي 93، 94 و نيمه اول 95 به ترتيب به 6/4، 5/9 و 12 ميليون ليتر در روز رسيده است. علاوه بر تشديد واردات بنزين، مشكلات ديگري همچون بازاريابي براي فروش ميعانات گازي، عدم دستيابي به ارزش افزوده بالاتر و خواب سرمايه 3 ميليارد يورويي، از جمله ضرورتهاي تغيير رويه وزارت نفت در قبال اين پروژه مهم است.
مسئولان وزارت نفت دولت يازدهم تاكنون چندين بار وعده افتتاح اين پالايشگاه را دادهاند كه هيچ يك محقق نشده است و بر اساس آخرين وعده وزارت نفت، قرار است فاز اول اين پالايشگاه با ظرفيت پالايش روزانه 120 هزار بشكه ميعانات گازي، در نيمه دوم سال 1395 افتتاح شود كه بايد ديد آيا تحقق اين وعده به كارنامه دولت يازدهم در سال پاياني دولت اضافه خواهد شد يا خير؟ وعده افتتاح فاز اول اين پالايشگاه از ابتداي سال 95 به نيمه اين سال و سپس به پايان سال تغيير يافت؛ اما اخيراً گمانهزنيهاي برخي كارشناسان حاكي از آن است افتتاح كامل اين فاز تا پايان سال 95 نيز با توجه به وضعيت پيشرفت فعلي آن غيرممكن است.
مطابق برخي گزارش، پروژه ستاره خليج فارس در طول 5/2 سال از ابتداي فعاليت دولت يازدهم با سرعت بسيار كمي پيش رفته است و متوسط پيشرفت كل پروژه به 7 درصد در هر سال و در مجموع به 85 درصد در مرداد 1394 رسيده است. البته اين پروژه در دولت نهم و دهم نيز از سرعت چنداني برخوردار نبوده است و از سال 1385 تا سال 1392 متوسط پيشرفت پروژه در هر سال تقريباً 10 درصد بوده و در مرداد 1392 با حدود 70 درصد پيشرفت فيزيكي به دولت يازدهم تحويل شده است.
با وجود گذشت بيش از 5/4 سال از زمان مقرر براي راهاندازي اين پروژه پالايشگاهي همچنان زمان واقعي راهاندازي اين پالايشگاه مشخص نيست. در مورد برخي از تجهيزات ضروري مانند راكتورها و برجها نيز تا پايان مرداد ماه سال 1394بيش از 45 درصد از تجهيزات خريداري نشده و با مشكل مواجه بوده است. شكل زير وضعيت خريدهاي انجام شده اين پالايشگاه تا تاريخ مذكور را نشان ميدهد.
مهمترين چالش پروژه پالايشگاه ستاره خليج فارس نبود اهتمام كافي در مجموعه وزارت نفت براي اتمام اين پروژه است. درحال حاضر افزايش ظرفيت توليد و صادرات نفت، جذب سرمايهگذار خارجي و اصلاح قراردادهاي نفتي جزو اولويتهاي اصلي وزارت نفت است. اين در حالي است كه اولويتهاي مذكور بدون توسعه ظرفيت پالايشي در واقع در راستاي تقويت خامفروشي و در تعارض با اقتصاد مقاومتي است. پالايشگاه 360 هزار بشكهاي ستاره خليج فارس كه طراحي آن به سال 1382 و شروع ساخت آن به سال 1386 بازميگردد در دوران تحريم و پس از آن با چالشهاي زيادي مواجه بوده است كه موجب تأخير در روند ساخت و بهرهبرداري از اين پالايشگاه شده است. مهمترين اين چالشها عبارتند از افزايش هزينههاي ساخت در طول روند فرسايشي ساخت پالايشگاه، تغييرات مديريتي و جابهجايي متناوب سهم هر يك از سهامداران، خصوصي شدن اين پالايشگاه در جريان خصوصيسازي پالايشگاههاي كشور و واگذاري ساخت آن به پيمانكاراني كه توان مالي، تخصصي و فني كافي براي اين كار نداشتند.
پالايشگاه ميعانات گازي ستاره خليج فارس، تنها پالايشگاه در دست احداث كشور براي حركت جدي به سمت كاهش خامفروشي، قطع وابستگي كشور به واردات بنزين و همچنين كاهش ضربهپذيري در برابر تحريم فروش نفت و ميعانات گازي است. با توجه به اهميت راهبردي اين پالايشگاه ضروري است تا وزارت نفت براي راهاندازي سريعتر اين پروژه متناسب با چالشهايي كه در بخش قبلي به آن اشاره شد، اقدامات مؤثري اتخاذ كند، به نحوي كه چالشهاي مربوطه از جمله مشكل تأمين تجهيزات، توانمندي پيمانكار و همچنين مشكل تزريق منابع مالي برطرف شود. در غير اينصورت نه تنها تكميل هر 3 فاز پالايشگاه تا پايان دولت يازدهم محقق نخواهد شد، بلكه تحقق وعده افتتاح فاز اول اين طرح تا پايان نيمه دوم سال 1395 نيز بعيد به نظر ميرسد.
شواهد موجود نشان ميدهد پالايشگاه ستاره خليج فارس همچنان در كما خواهد ماند تا در قبال اين عقبماندگي، بهشت واردكنندگان پابرجا بماند.