وزارت فرهنگ و ارشاد در چند سال اخير فراز و نشيبهاي عجيبي در سينما داشته است؛ از فيلم «قصه ها»كه بدون دريافت پروانه توليد شد و بعد از آن هم بدون مجوز وزارت ارشاد در جشنواره ونيز شركت كرد تا اكران فيلمهاي جنسي و قبح شكن مثل «طبقه حساس»، «گينس» و «50كيلو آلبالو»، از حضور جنتي در گفت و گوي ويژه خبري و پاسخ درباره فيلم «قصهها»: « اين كاري است كه بايد با آن برخورد كرد. بعضي فيلمها دست روي بعضي زخمها و نقاط سياه ميگذارند و اين نگاه را به دنيا عرضه ميكنند كه كار نادرستي است.» تا در حاشيه بازديد از نمايشگاه مطبوعات و سؤال درباره وضعيت اكران فيلم «قصهها»: «من هم خودم فيلم را ديدهام و هم شوراي نظارت آن را بررسي كرده است؛ اين فيلم مشكل خاصي ندارد!» كه در نهايت نيز اين فيلم اكران شد و بعد از آن هم بدون هيچ مشكلي وارد شبكه نمايش خانگي شد ، ويا توبه جنتي در حاشيه ديدار خود با حضرت آيتالله مكارم شيرازي درباره فيلم قبح شكن «50كيلوآلبالو»: « به عنوان مثال فيلم ۵۰ كيلو آلبالو به هيچ عنوان مناسب نبود و اگر از چگونگي اين فيلم اطلاع داشتم اجازه ساخت و اكران به آن نميدادم.» تا اكران همچنان فيلم در پرده سينماهاي كشور كه نشان ميدهد نميتوان هنوز توبه را در كنار كلمه نصوح قرار داد.
لطفاً تئاتر بازي نكنيد!حوزه تئاتر بسيار عجيب و غريب است و هر لحظه و در هر مكاني از اين باغ بويي ميرسد. علي جنتي در حاشيه اولين اجلاس سراسري مديران فرهنگ و ارشاد اسلامي استانها در پاسخ به سؤالي مبني بر حمايت از نيروهاي مؤمن و انقلابي و حمايت سازمان سينمايي از برخي افراد خاص گفت: «ما از هنرمندان انقلاب حمايت ميكنيم، اما اينكه گفته ميشود ما از هنرمنداني كه با منافع انقلاب منافات دارند نيز حمايت ميكنيم؛ درست نيست.» اما در عمل سياست نعل وارونه را اتخاذ ميكند و جريانات نورچشميهاي دولت مثل «محمد يعقوبي» در حوزه تئاتر ظاهر ميشوند، كارگرداني كه با وقاحت از احساس منفي مردم ايران نسبت به همجنسگرايي و شنيدن كلماتي همچون «پريود زنان» در ملأ عام ابراز تأسف و بدترين توهينها را نثار نظام و عقايد ديني مردم از جمله حجاب ميكند ويا پيام وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در آستانه آغاز سي و چهارمين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر كه درباره هنر نمايشي آمده است: «به گواه تاريخ، هنر نمايش در گونههاي متفاوت، از آيينها و سنتهاي نمايشي ايراني تا صورتهاي نوين تئاتري، نقش بهسزايي در هويت فرهنگي جامعه ما داشته است. تئاتر همواره تصويري از باورها و انديشههاي انسانساز و تعاليبخش را در هيئت هنري شريف بازتاب داده است.» و باز دوباره به ظاهر عيسي رشته و مريم بافته جلوهگري ميكنند، ولي باطناً تئاترهايي از قبيل «نمايشگاه لودلو» و«هوهوايي» براي مخاطبان به نمايش گذاشته ميشود.
دعوتي كه بي پاسخ مانددر چند سال اخير در حوزه كتاب از هيچ چيز دريغ نشد، از توصيف صحنههاي اروتيك تا توهين و سياهنمايي به نظام، انقلاب و دفاع مقدس، اگر از كتابي كه در تكريم «اسماعيل خوئي» شاعر ضددين و فراري به بازار عرضه شد، گذر كنيم با كتابهايي از «رضا براهني» نويسنده ضدانقلاب يا كتابهايي از جنس «ديوار» كه به صراحت به امام راحل، رزمندگان با نثري ساديسموار و يا «روضه نوح» كتابي كه به صراحت به دفاع مقدس توهين ميكند و يا با كتابهاي «دود» و «سپيدتر از استخوان» از حسين سناپور كه متني سراسر آزار دهنده از توصيف جنسي وبا بافتي از يأس و نااميدي مجوز نشر گرفته است، برخورد ميكنيم. نمايشگاهي كه دروازهاش به روي هر كتابي باز نبود تعداد قابلتوجهي غرفه از سوي وزارت فرهنگ و ارشاد تعطيل شد و از سوي ديگر بيست و نهمين نمايشگاه كتاب با خلئي بزرگ روبهرو شد و بهرغم دعوت مكتوب وزير ارشاد مقام معظم رهبري از نمايشگاه كتاب بازديد نكردند؛ مسئلهاي كه در گذشته بين سالهاي 78 تا 83 به چشم ميخورد.
زماني كه دستها رو ميشودسكانس آخر فيلم «همه مردان رئيس جمهور» با تايپ حروف «استعفاي رئيسجمهور» در دستگاه تحرير به پايان ميرسيد، شايد حقه اهميت ندادن باعث گذر از مسائل شود، اما از سويي ديگر شايد مرگي آرام و خاموش همراه داشته باشد و زماني متوجه آن شويم كه حروف ديگر تايپ شده باشد؛ مسئلهاي كه مجلس شوراي اسلامي بازي اين حقه را خورده است و تا كنون از عملكرد ضعيف وزارت فرهنگ و ارشاد هيچ واكنش جدي نشان نداده است. در هر حال شايد در نگاه ابتدايي اين موضوع كمي ملودرام باشد، اما در نماي دور با صحنهاي تلخ و مطمئناً تراژديك روبهرو ميشويم.