کد خبر: 774811
تاریخ انتشار: ۱۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۴
گفت‌وگوي «جوان» با وحيد شمسايي
اسطوره فوتسال ايران است و شايد تكرار نشدني؛ ستاره‌اي كه در 41 سالگي همچنان بهترين است و جام درو مي‌كند و بازيكني جلودارش نيست.
سعيد احمديان

اسطوره فوتسال ايران است و شايد تكرار نشدني؛ ستارهاي كه در 41 سالگي همچنان بهترين است و جام درو ميكند و بازيكني جلودارش نيست.خودش ميگويد جاه طلبي و انگيزه او را تا اين سن روي پا نگه داشته است تا هميشه شماره يك باشد .او وحيد شمسايي است، ستارهاي كه 41 سالگي را هم رد كرده اما همچنان بازي ميكند و ميگويد سن برايش يك عدد و رقم است و تا زماني كه بتواند ميخواهد همچنان در فوتسال به كارش به عنوان بازيكن ادامه دهد؛ ستارهاي كه عناوين و افتخاراتش را حتي يك تريلي هم نميتواند بكشد، عناويني كه باعث شده او را با علي دايي در فوتبال مقايسه كنند. هر چند آخرين مصدوميتش سبب شده تا همه چيز براي ادامه فعاليتش به عنوان بازيكن به نظر پزشكان بستگي داشته باشد كه آيا به او اجازه ميدهند همچنان بازي كند يا بايد از دنياي بازي خداحافظي كند و تنها به مربيگري ادامه دهد. اين در حالي است كه آخرين افتخار شمسايي يك ماه پيش رقم خورد؛ جايي كه توانست با تأسيسات دريايي به عنوان مربي بازيكن قهرمان ليگ ايران شود، آن هم براي سومين سال پياپي تا ثابت كند همان طور كه در داخل زمين ستاره است، روي نيمكت هم حرفهاي زيادي براي گفتن دارد و فوتسال ايران بايد در انتظار يك مربي بزرگ ديگر باشد. كسب شش عنوان مرد سال فوتسال آسيا كه آخرين آن سال گذشته در سن 40 سالگي به دست آمد، آقاي گل فوتسال جهان، چندين قهرماني با ايران در فوتسال قهرماني آسيا و انتخاب به عنوان بهترين گلزن آسيا از جمله عناويني است كه در كارنامه شمسايي به چشم ميخورد و از او در تاريخ ورزش كشورمان يك چهره ويژه ساخته است؛ ورزشكاري كه خيليها ميگويند خيلي سخت است بازيكني مانند او تكرار شود. شمسايي در يكي از روزهاي آغازين اسفند در كلينيك دكتر نوروزي در خيابان خواجه عبدالله روبهرويمان نشست و در گفتوگو با «جوان» از گذشته و امروز پرافتخارش صحبت كرد؛ صحبتهايي كه براي فوتساليستهاي امروز و البته ورزشكاران ديگر رشتهها ميتواند يك كلاس درس باشد.

وحيد شمسايي در 41 سالگي همچنان سرحال و قبراق ميدرخشد و توانسته همه ركوردها را جابهجا كند. خيليها ميخواهند بدانند راز و رمز اين موفقيت چيست؟ راز در اوج بودن تا اين سن چه چيزي است كه باعث شده شما همچنان شماره يك فوتسال ايران باشيد؟

انگيزه نقش زيادي در اين موفقيت دارد، اينكه براي رسيدن به يك هدف انگيزه كافي داشته باشيد، شما را در رسيدن به آن كمك ميكند. اينكه هميشه دنبال اين باشيد كه بهترين باشيد و توي چشم باشيد و سعي كنيد بهترينها را به دست بياوريد. اين انگيزه ميخواهد و اين ميشود كه يك انسان را در زندگي به جلو هل ميدهد و پايه يك موفقيت را ميسازد. البته انگيزه بايد همراه باشد با اينكه آدم هدفدار و سالم زندگي كند و جاهطلب باشد. جاهطلبي در طول يك فعاليت يكي از رازهايي است كه موفقيت را رقم میزند.

پس يعني انگيزه بالا و تلاش براي اينكه ميخواهد موفق باشد، وحيد شمسايي را امروز به جايگاهي رسانده كه او را ميتوان بزرگترين فوتساليست تاريخ ايران دانست؟

قطعاً انگيزه نقش زيادي در رسيدنم به اين موفقيت داشته است. شما وقتي انگيزه نداشته باشيد، هيچگاه نميتوانيد به موضوعي كه مدنظرتان است برسيد همين انگيزه است كه به انسان انرژي ميدهد تا به سمت چيزي كه ميخواهد حركت كند و بعد از آن تلاش و برخي مراقبتها است كه شما لازم داريد تا به موفقيت و هدفي كه براي خودتان در نظر گرفتهايد برسيد.

در بخشي از پاسخ قبليتان به زندگي سالم اشاره كرديد، موردي كه به نظر ميرسد يكي از فاكتورهاي مهمي است كه در ستاره شدن شما نقش زيادي داشته، به خصوص اينكه در فوتبال و رشتههاي ديگر هم شاهد هستيم كه هر ورزشكاري زندگي سالم و با چارچوبي دارد، جزو بهترينها هم هست؛ در اين باره بيشتر صحبت ميكنيد؟

شما از خيلي چيزها ميگذريد تا به آنچه ميخواهيد برسيد، اينكه يك ورزشكار در زندگي شب زندهدار نباشد، به موقع بخوابد و تغذيه درست داشته باشد خيلي در موفقيت و هموار كردن مسيري كه ميخواهد به هدفش برسد، مؤثر است. شايد خيلي از مواقع است كه دوست داشته باشيد غذایی را بخورید اما اين شايد شما را در رسيدن به هدفي كه براي خودتان در نظر گرفتهايد با مشكل روبهروكند و همين سبب ميشود تا شما از آن چيزي كه ميخواهيد بخوريد پرهيز كنيد و مبارزه كنيد تا به هدفي كه در زندگي ورزشي يا شخصيتان داريد برسيد.

پس وحيد شمسايي براي اينكه مرد پرافتخار فوتسال ايران باشد، از خيلي چيزها گذشته است، با اين حال وسوسه نشديد كه برخي محدوديتها را براي خودتان برداريد؟

اصلاً و ابداً وسوسه نشدم، وقتي انگيزه قوي براي رسيدن به هدفي ورزشي يا غير ورزشي داشته باشيد، اين اتفاق نميافتد و وسوسه نميشويد. بديهي است كه بايد خيلي از مواقع برخي چيزهايي كه شايد دوست داشته باشيد را هم كنار بگذاريد تا به هدفتان برسيد.

شما زود ازدواج كرديد و تشكيل خانواده داديد، اين تصميم به نظر ميرسد نقش زيادي در رسيدن به جايگاهي كه امروز در آن ايستادهايد داشته است.

حتما همين طوراست، البته نه براي همه اما براي من خيلي تأثير داشت و باعث شد تا موفقيتهايم سريعتر رقم بخورد. ازدواج كردن و تشكيل خانواده دادن يكي از عوامل موفقيتم بود و نميشود نقش آن را ناديده بگيرم و به طور قطع سهم زيادي در تمام افتخاراتي كه كسب كردهام داشته است و اين قابل انكار نيست.

برگرديم به روزهاي اولي كه فوتسال را شروع كرديد؟ اصلاً برايمان بگوييد چه شد كه پاي وحيد شمسايي به فوتسال باز شد؟ چرا سراغ رشته ورزشي ديگري نرفت و انتخابش فوتسال بود؟

من برادرم بازيكن تيم ملي فوتبال سالني و مشوق اصليام براي حضور در فوتسال بود. اولين بار برادرم من را به سر تمرين برد و يكي از تأثيرگذارترين كساني بود كه در موفقيتهايم در فوتسال نقش داشته است. او به خوبي قابليتهايم را ديد و عامل محركي در گرايش من به فوتسال بود. روز اولي كه امير من را به سر تمرين برد، سيد مهدي ابطحي وقتي من را ديد، با وجود وزن زيادي كه داشتم اما با يك تمرين تشخيص داد كه استعداد فوتسال را دارم و ميتوانم در اين رشته ورزشي موفق باشم. در مجموع در موفقيتهايم سه نفر نقش اساسي داشتهاند؛ ابتدا برادرم كه من را به سمت فوتسال برد، سيدمهدي ابطحي كه در تمرين قبولم كرد و اجازه داد تا بتوانم ادامه بدهم و حسين شمس كه براي اولين بار مرا به تيم ملي دعوت كرد.

به وزن زيادتان در آغاز دوران بازيتان اشاره كرديد و داشتن يك اراده و انگيزه قوي، درباره آن روزها بيشتر توضيح ميدهيد؟ چه شد كه اصلاً اضافه وزن پيدا كرديد؟

من در نوجوانان و جوانان بازي ميكردم اما يك مصدوميت و درد پا باعث شد نتوانم مدتي تمرين كنم و وزنم يك دفعه زياد شود، طوري كه وزنم به 150 كيلو رسيد. اما وقتي خواستم برگردم و وزن كم كنم، سختيهاي زيادي كشيدم. 16 سال برنج و نوشابه نخوردهام. روزي پنج ساعت تمرين ميكردم و خيلي كم غذا ميخوردم تا وزن ثابتي داشته باشم و بتوانم روند پر فراز و نشيبي نداشته باشم و همواره سعي كنم در اوج باشم.

و اين سختيها نتيجه داد و شما امروز در 41 سالگي همچنان در اوج هستيد.

بله، همان روزهاي سخت پيشزمينه براي موفقيتهايم شد و آن دوران سخت پلي شد كه امروز اينجا هستم و به راحتي نميتوانم فوتسال را رها كنم.

اولين بازي رسمي و اولين جامي كه به دست آورديد را حتماً يادتان هست؟

مسابقات قهرماني آسيا در سال 2000 كه هم بهترين بازيكن شدم و هم بهترين گلزن و آن روز هيچ وقت از يادم نميرود. فاصله لاغر كردن تا بهترين بازيكن آسيا شدنم شش ماه طول كشيد و توانستم از وضعيت سختي كه فوتسال را آغاز كردم، عبور كنم و با تلاشي كه داشتم اولين موفقيت را به دست بياورم.

و حتماً لذت اولين جام قهرماني ميتواند ماندگار باشد، از حال خودتان در سال 2000 بگوييد؟ وحيد شمسايي جوان كه تا شش ماه قبل از موفقيت، يك اضافه وزن وحشتناك داشت، در يك مدت كوتاه سختي كشيد و روزي كه جام را بالاي سر برديد حتماً به روزهاي سختتان در وزن كم كردن فكر ميكرديد.

واقعاً نميشود آن را به زبان آورد. در آن حالت بايد باشيد تا بتوانيد درك كنيد كه چه حالي داشتم. مسابقات در تايلند برگزار ميشد و دوست داشتم هر چه سريعتر به ايران برگرديم و جام را به خانوادهام و رفيقانم بدهم. يك احساس وصف نشدني و لذتبخش كه قابل توصيف نيست.

البته بعد آن جامهاي قهرماني زيادي گرفتيد، آن جامها هم لذت اولين قهرماني را داشت؟

تا دلتان بخواهد بعد از آن مسابقات جام كسب كردم و همه آنها خاطره است اما لذتي كه اولين و آخرين جام دارد هيچ وقت فراموش نميشود. همچنين وقتي سال گذشته در 40 سالگي بازيكن سال فوتسال آسيا شدم، آن هم يك لذت فراموش نشدني داشت.

شما به ايتاليا رفتيد و يك سال هم در ليگ اين كشور براي لاتزيو بازي كرديد، با وجود اينكه خوب بوديد اما خيلي زود به ايران برگشتيد، چرا به فوتبالتان در ليگهاي خارجي ادامه نداديد؟

از 10 كشور دعوتنامه داشتم اما وحيد شمسايي مال زندگي خارج از كشور نيست، دعوتنامه از همه جاي دنيا داشتم. يك مقطع رفتم ايتاليا اما آن هم خيلي به من خوش نگذشت.

دوري اذيتتان ميكرد؟

به هر حال وابستگي به خانواده و كشور باعث شد تا نتوانم دوام بياورم و خيلي زود تصميم بگيرم براي ادامه فوتسالم به ايران برگردم.

تجربه حضور هر چند كوتاه در ليگ ايتاليا حتماً در روند فوتساليتان مؤثر بوده، به هر حال در ليگ معتبر دنيا بازي ميكرديد؟

تجربه خوبي بود، اگر بازيكني بتواند با آن شرايط كنار بيايد فوقالعاده است و ميتواند تأثير زيادي در رشد يك بازيكن داشته باشد و بتواند با استفاده از آن به سطح اول فوتساليستهاي دنيا برسد.

پس توصيه ميكنيد كه مليپوشان فعلي لژيونر شدن و بازي در ليگهاي خارجي را امتحان كنند؟

بايد برنامه و انگيزه داشته باشند و اگر پيشنهاد خوبي از ليگهاي خارجي دارند حتماً بروند، البته نه هر ليگ و كشوري، بلكه ليگ كشورهايي كه در فوتسال صاحبنام هستند و حرفي براي گفتن دارند. حضور در اين ليگها ميتواند به پيشرفت آنها خيلي كمك كند.

از آخرين جام قهرمانيتان كه ماه گذشته با تأسيسات دريايي به دست آمد و براي سومين سال متوالي در ليگ ايران بود، طوري ياد كرديد كه انگار ميخواهيد خداحافظي كنيد. تصميمتان را گرفتهايد؟ اين در حالي بود كه بعد از قهرماني گفتيد تازه دوران چل چليتان است و ميخواهيد همچنان ادامه دهيد.

اينها را ميگويم تا به خودم انگيزه بدهم اما واقعيت اين است كه پزشكان بايد نظر بدهند. پس از مصدوميتم اين روزها فيزيوتراپي ميكنم و بعد از آن بايد كار با توپ را شروع كنم. پس از آن است كه با مشورت با پزشكان ميتوانم درباره آينده و اينكه همچنان ادامه بدهم و بازي كنم، تصميم بگيرم.

يعني وحيد شمسايي در 41 سالگي هم ميخواهد همچنان ادامه بدهد؟ با اين شرايط سني كارتان سختتر نميشود؟

فوتسال براي من عشق است و به همين دليل وقتي پاي دوست داشتن و عشق به يك چيزي پيش ميآيد، سن و سال مطرح نيست و سن تنها يك عدد است و تا وقتي نفس داشته باشم ميخواهم ادامه بدهم.

و اگر پزشكان توصيه كنند كه بازي نكنيد و بخواهيد خداحافظي كنيد، روز سختي خواهد بود. با بقيه فوتباليها كه صحبت ميكنيم ميگويند يك فوتبالي دو بار ميميرد، يك بار زماني كه فوتبال را كنار ميگذارد و بار ديگر زماني كه ميميرد، شما هم همين نظر را داريد؟

قطعاً همين طور است و فوتسال براي من يك عشق بود كه 16 سال كنارش بودم و اينكه شما بخواهيد بعد از اين همه مدت با ورزشي كه به آن عشق داشتهايد خداحافظي كنيد، خيلي سخت و دشوار است. همين الان كه نزديك به يك ماه بعد از پايان ليگ به خاطر مصدوميت حتي تمرين هم نكردهام، خيلي سخت گذشته چه برسد به اينكه بخواهم براي هميشه بازي كردن را كنار بگذارم و بخواهم خداحافظي كنم. به طور قطع روز سختي خواهد بود.

به تيم ملي فوتسال برسيم، ماه گذشته در تاشكند توانستيم بعد از دو دوره ناكامي، دوباره قهرماني آسيا را پس بگيريم، اين در حالي است كه همه از فوتسال انتظار دارند هميشه در آسيا قهرمان باشد، دليل ناكاميهايمان چه بود؟

نتيجه نگرفتن قبلي ما هم اتفاقي بود، من هم در جام باشگاههاي آسيا و قهرماني آسيا بازي كردهام و معتقدم كه در جام باشگاههاي آسيا با توجه به اينكه تيمها بازيكنان خارجي ميگيرند سختتر از قهرماني آسيا است. بعد از دو دوره ناكامي اما تيم تأسيسات در جام باشگاهها توانست قهرمان شود و آن خوف را كنار بزند بعد بانوان قهرمان شدند و سر آخر هم كه تيم بزرگسالان توانست قهرمان آسيا شود. عقيده دارم فوتسال ايران خيلي خيلي جلوتر از آسيا است.

اشاره كرديد ناكاميهاي گذشتهمان يك اتفاق بود اما نميشود از برخي حاشيهها و آمدن برخي مربيان خارجي كه به جاي پيشرفت، پسرفت فوتسالمان را رقم زدند بگذريم!

نقش مسائلي كه اشاره كرديد را هم نميتوان منكر شد، به هر حال حاشيهها و اعتماد به مربيان خارجي كه كوچكتر از فوتسال ما بودند هم بيتأثير نبود. وقتي يك مربي خارجي قرار است به ايران بيايد بايد از فوتسال ما بزرگتر باشد. نميشود يك مربي كه سطحش از ما پايينتر است بيايد و ما انتظار موفقيت داشته باشيم.

بعد از دو دوره ناكامي اما خب با اعتمادي كه فدراسيون به مربي ايراني كرد، توانستيم دوباره جايگاهمان را پس بگيريم، اگر بخواهيد اين تيم را تحليل كنيد، تيم فعلي فوتسال را چطور ميبينيد؟

اميدواركنندهاند. تيم خيلي خوب، قوي و با ديسيپليني است، تيمي كه در هر پست بازيكنان خوب زيادي دارد كه به خوبي ميتوانند جاي همديگر را پر كنند. ماحصل چنين مجموعهاي هم قهرماني ميشود.

نقطه قوت تيم را در كجا ميبينيد، عاملي كه باعث ميشود فوتسال دوباره به اوج برگردد؟

همدلي و يكدل بودن راز قهرماني تيم بود. همه گروه با هم رفيق بودند، اين يكدلي به نتيجه رسيد و تيم توانست بعد از دو دوره ناكامي به مقام قهرماني برسد. از نظر فني هم بازيكنان در سطح واقعاً بالايي هستند و نشان ميدهد كه فوتسال پشتوانه خوبي دارد كه با خداحافظي چند بازيكن، نگراني درباره آينده تيم به وجود نميآيد.

به فاكتورهاي تيم ملي فوتسال كه با محمد ناظم الشريعه توانست قهرمان شود اشاره كرديد؛ ميشود اينطور برداشت كرد كه دورههاي گذشته اين فاكتورها وجود نداشت و به همين خاطر ناكام بوديم؟

در دورههايي كه ناكام بوديم همه اين فاكتورها را داشتيم اما آن موقع اهداف كوچكي داشتيم اما امروز بزرگ فكر ميكنيم و بچهها به دنبال هدفهاي بزرگ هستند و همين باعث ميشود كه تيم بتواند برترياش را بر ساير تيمها تحميل كند و به مقام قهرماني برسد.

آينده تيم ملي فوتسال را چطور پيشبيني ميكنيد؟ يك تيم كه به نظر شما همه عاملهاي موفقيت را دارد تا كجا ميتواند پیش برود؟

اين تيم با توجه به ظرفيت و پتانسيلي كه دارد ميتواند بين چهار تا تيم اول دنيا قرار بگيرد و بازيكنان اين تيم توانايي رسيدن به اين موفقيت را دارند. لازمه آن هم برنامهريزي خوب است. در اين صورت در اين موفقيت شك نكنيد.

درباره اين برنامهريزي بيشتر توضيح ميدهيد؟ آن هم در شرايطي كه هميشه بين تداركات و رسيدگي به فوتبال و فوتسال تفاوتهايي وجود داشته و اعتراضهايي به همراه داشته است و با توجه به افتخارات فوتسال، حق اين رشته آنطور كه بايد و شايد ادا نشده است.

فوتسال با فوتبال فرق ميكند و الان فوتسال ما در سطح جهان شناخته شده است و جايگاه بالايي دارد و همه تيمها با ما بازي ميكنند و تدارك آن هم بايد متفاوت باشد. فوتسال براي موفقيت بايد با تيمهاي خوب دنيا مانند اسپانيا، برزيل، روسيه و پرتغال بدون توجه به اينكه چه نتيجهاي رقم ميخورد، بازي كند تا بچهها و تيم پخته شوند و بعد وارد مسابقات جام جهاني شويم.

يعني ترس بچهها ريخته شود؟

اين بچهها از هيچ تيمي نميترسند، فقط بايد با تيمهاي خوب دنيا بازي زيادي داشته باشند تا پختهتر شوند.

پس بايد تجربه اين تيم براي موفقيت در مسابقات جهاني بالا برود؟

همين الان هم بچههاي تيم فوتسال تجربه بينالمللي خوبي دارند، باید عادت كنيم به بازي با تيمهاي سخت. ما در قهرماني آسيا در يك تورنمنت شركت و بيشتر با تيمهاي ضعيف بازي كردهايم. حالا بايد براي اينكه تيم پختهتر شود و بتواند در جام جهاني فوتسال موفق باشد با تيمهاي قويتر بازي كند و اين بدون شك موفقيت فوتسال ما را تضمين ميكند.

قطعاً ادامه اين موفقيتها و كسب مقامهاي جهاني پشتوانهسازي خوبي را هم در فوتسال ميطلبد، درست است كه ما استعدادهاي زيادي داريم اما براي شناسايي آنها كاري كردهايم، اينكه تيم براي آينده پشتوانه داشته باشد؟

استعداد در فوتسال ايران زياد است و كشورمان از نظر فوتسالي پشتوانه خوبي دارد و الان هم توسط فدراسيون برنامههايي در اين زمينه انجام ميشود و در سطح كشور بازيكناني كه مستعد هستند، شناسايي ميشوند و زير نظر گرفته ميشوند. مربيان زحمتكشي هم در كشور وجود دارد كه هر كدام بازيكنان زيادي را تحويل تيم ملي ميدهند و همه اينها در كنار هم، داشتن يك پشتوانه قوي را براي فوتسال و موفقيتهاي آينده تضمين ميكند.

اما ديگر خبري از گل كوچكهاي خياباني نيست و كمتر شده، اين يك زنگ خطر نيست؟

درست است كه ديگر فوتبالهاي گل كوچك از سطح محلات جمع شده و قشنگيهايي كه داشت ديگر نيست اما معتقدم كه فوتسال ايران استعداد زيادي دارد و همين الان در تيم ملي در حال حاضر هم ميتوانيد نمونههايي از اين استعدادها را ببينيد كه نشان ميدهند فوتسال ايران پشتوانه محكمي دارد و هيچ وقت خالي از بازيكنان خوب نميشود. به همين خاطر هنر ما بايد اين باشد كه اين استعدادها را در مسير درست هدايت كنيم و آنها را براي آينده تيم ملي پرورش دهيم.

با اين شرايط پس ميتوان خوشبين بود كه فوتسال ايران در سالهاي آينده وحيد شمساييها و محمدرضا حيدريانها را به خودش ببيند و جاي شما را پر كنند؟

شك نكنيد كه اين اتفاق ميافتد. با برنامهريزي‌‌هايي كه صورت ميگيرد، حتي آينده فوتسال ميتواند بهتر از اين هم باشد و بازيكناني بهتر از شمسايي و حيدريان هم در آينده با توجه به استعدادهايي كه داريم ميتوانيم داشته باشيم.

شما الان همزمان هم بازي ميكنيد و هم مربيگري، مانند روزهايي كه بازي ميكرديد. در مربيگري هم تا امروز موفق بودهايد و سه قهرماني پشت سر هم در ليگ، گوياي همه چيز است؛ روي نيمكت وحيد شمسايي تا كجا ميخواهد ادامه بدهد؟

به طور قطع اين مسيري كه در مربيگري شروع كردهام، ادامه خواهم داد، اگرچه به مديريت بيشتر علاقه دارم اما خب در آينده مديريت را هم تجربه ميكنم و تجربياتي كه در اين سالها به دست آوردهام را هم در زمينه مربيگري و دانش و هم مديريت در اختيار بقيه قرار ميدهم.

به سرمربيگري تيم ملي هم حتماً فكر ميكنيد؟

چند ماه پيش هم جزو گزينههاي سرمربيگري تيم ملي بودم اما خب با توجه به قراردادي كه با باشگاه تأسيسات داشتم و فدراسيون هم به دنبال يك مربي يك شغله بود نتوانستم به تيم ملي بروم. البته هيچ وقت به چيزي فكر نميكنم، بلكه تلاش ميكنم به هدفهايي كه دارم برسم و در اين راه سعي ميكنم تواناييهايم كه در عرصه بازي نشان دادهام، اين بار در زمينه مربيگري نشان دهم و بعد از آن است كه مسئولان درباره اينكه چه كسي ميتواند به تيم ملي كمك كند، تصميم ميگيرند.

بهترين خاطرهتان از روزهايي كه در فوتسال بودهايد را بخواهيد گلچين كنيد، چه روزي را ميگوييد؟

تمام روزهايي كه با افتخار به پايان رسيد، فراموش نشدني است و جزو خاطرات خوب من قرار ميگيرد و نميتوان يك روز را جدا از روزهاي ديگر ديد. اما در بين اين روزها هميشه اولين و آخرين جامي كه گرفتهام خاطره آن به يادماندنيتر ميشود.

و در نهايت تلخترين روز؟

يكي از حسرتهايم بازي با ايتاليا در جام جهاني فوتسال برزيل در سال 87 بود كه به دليل دو اخطاره بودن نتوانستم در اين مسابقه بازي كنم. خيلي دوست داشتم بازي ميكردم و ميتوانستم به تيم كمك كنم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار