کد خبر: 760972
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۳۹۴ - ۲۱:۳۴
درحاشيه انتشار شرح حال آيت‌الله سيد‌حسين قاضي‌طباطبايي
محمد ‌الوانساز خويي

شايد اولين باري كه نام نامي عالم رباني و عارف سبحاني حضرت آيت‌الله آقا‌سيد‌حسين قاضي تبريزي را شنيدم مربوط به نيمه دوم دهه 70 شمسي باشد. روزي كه در تبريز در محضر انور فقيه اخلاقي آيت‌الله حاج سيد‌ابوالحسن مولانا بودم و آن فقيد سعيد از حركات، سكنات و كرامات استادشان حضرت آقاي قاضي مطالب دُررباري را بيان فرمود، عطشي در دل بنده ايجاد كرد و مرا بر آن داشت تا به دنبال اطلاعات جديدي درباره سيره علمي و عملي ايشان باشم، ولي هر چه در كتاب‌ها بيشتر مي‌جستم، كمتر به نتيجه مي‌رسيدم. پس در پي فرزندان، شاگردان و كساني شدم كه آن فقيد سعيد را ديده يا از نزديك درك كرده بودند. بنابراين در فرصت‌هاي مقتضي به سراغ تعدادي از بزرگان و شاگردان ايشان رفتم و با انجام گفت‌وگو و مصاحبه به جمع‌آوري اطلاعات پرداختم، ولي از همه بيشتر فرزند برومندشان، آقاي سيد‌محمدصادق قاضي طباطبايي به ياري بنده شتافتند. البته افرادي نيز بودند كه از ارائه مطالب خودداري كردند يا بنده توفيق زيارت و حضور در محضرشان را نيافتم. بنابراين كتاب حاضر محصول سال‌ها تلاش و كوشش نگارنده در جهت احياي نام بزرگمردي از سلاله پاكان بوده كه آرام‌آرام تدوين يافته و به شكل كنوني در‌آمده است.

حضرت آقاي قاضي يكي از چهره‌هاي گمنام و استاد اخلاق حوزه علميه قم بود كه بندگي خداوند عالميان و سير و سلوك را از محضر عموي بزرگوارشان، آيت‌الله حاج ميرزا علي‌آقا قاضي فرا‌گرفت. ايشان عالمي بي‌ادعا، مهربان، خوش‌اخلاق و گريزان از تجملات دنيوي بود. با اين‌كه با همه بزرگان حوزه ارتباط داشت، ولي از كسي چيزي قبول و در رسيدگي به وضعيت معيشتي نيازمندان كوتاهي نمي‌كرد.

زندگاني بسيار ساده‌اي داشت و سال‌ها در قم مستأجر بود و خانه كوچكي كه سال‌ها بعد به كمك دوستانش تهيه کرد با فرش‌هاي پوسيده مفروش شده بود.

مردم، بزرگان و مراجع عظام تقليد اعتقاد راسخي به ايشان داشتند و در گرفتاري‌هاي روزگار به ايشان پناه مي‌آوردند و وي با تكه كاغذي كه با دستخط مباركشان «بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» روي آن مي‌نوشت به اذن خدا مشكل دردمندان و نيازمندان را حل مي‌كرد.

با اين‌كه حضرت آقاي قاضي عالمي عابد، عارفي سالك، انساني وارسته و شخصيتي مقبول در مجامع علمي بود، ولي هرگز راضي به شهرت و معروفيت نبود و از ته قلب شيداي گمنامي بود.

هم‌اينك كه تدوين اين گرامي‌نامه به پايان رسيده است، از همه بزرگان و سروراني كه مرا ياري كردند، به‌خصوص آقازاده معظم‌له، جناب آقاي سيد محمدصادق قاضي طباطبايي كه با ارائه مطالب، اسناد و تصاوير بنده را ياري كردند، سروران مكرم محمدحسين اكبري ساوجي و دكتر صمد اسماعيل‌زاده كه به مطالعه متن كتاب پرداختند و تذكرات مفيدي ارائه كردند، يكي از دوستان عزيزم كه قسمتي از هزينه چاپ را به عهده گرفتند و نخواستند نامشان برده شود و همسر فاضله‌ام سركار خانم كريم‌زاده تشكر و سپاسگزاري مي‌كنم. در پايان به روح بلند و ملكوتي حضرت آقاي قاضي سلام و درود مي‌فرستم و از همه شاگردان، علاقه‌مندان و ارادتمندان آن عالم زاهد خواهانم اگر مطلبي از آن بزرگوار دارند، به انتشارات شكوري قم ارسال دارند تا در چاپ‌هاي بعدي استفاده شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر