
روي كار آمـــدن راستگــــرايان غربگرا در امريكاي لاتين كه برخي از آن به عنوان حياط خلوت ايران ياد ميكنند، كارشناسان را در اين فكر فرو برده است كه پس از اين روابط ايران با كشورهاي اين قاره به چه سمت و سويي خواهد رفت. اين تحولات همزمان با تلاش شيخنشينهاي خليج فارس براي گسترش نفوذ در امريكاي لاتين براي مقابله با نفوذ ايران انجام ميشود كه ميتواند به كاهش روابط بين ايران با امريكاي لاتين منجر شود.
همه كشورها براي پيشبرد اهداف خود در مقابل رقبايشان برخي مناطق را بيشتر در كانون توجهات سياست خارجي خود قرار ميدهند تا بتوانند سياستهاي رقيب را از نزديك رصد كنند. قدرتهاي بزرگ با مداخله در امور داخلي كشورهاي ضعيف و روي كار آوردن دولتهاي مطيع، آنها را به عنوان حياط خلوت خود انتخاب كرده و سياستهاي تحميلي خود را به پيش ميبرند. برخي كشورها نيز در راستاي سياستهاي آرمانگرايانه و انقلابي خود و در حمايت از دولتهاي انقلابي ضداستكبار تلاش ميكنند تا روابط خود را با آنها توسعه داده و محور استكبارستيزي را تقويت كنند. ايران نيز بر اساس آرمانهاي جمهوري اسلامي از هر كشور ضد استكباري در جهان حمايت به عمل آورده در دهههاي گذشته گسترش روابط با دولتهاي انقلابي امريكاي لاتين را سرلوحه برنامههاي سياست خارجي خود قرار داده است. ظرفيتهاي عميق عدالتخواهانه و ضد استكباري در متن ملتها و دولتهاي امريكاي لاتين، زمينه همسويي بيشتر ايران و امريكاي لاتين را فراهم آورده است ولي اكنون تحولاتي در شرف انجام است كه ميتواند مناسبات ايران با كشورهاي اين منطقه را تحتالشعاع قرار دهد. بعد از دو دهه حضور چپها در هرم قدرت امريكاي لاتين تحولات جديدي در حال رخ دادن است كه ميتواند به افول موج چپگرايي در اين قاره منجر شود. با پيروزي راستگرايان غربگرا در ونزوئلا و آرژانتين، تحولات فعلي امريكاي لاتين به سمت و سويي ميرود كه بيش از همه به نفع غرب و به خصوص امريكاست. بازگشت راستگرايان به ساختار قدرت پيش از آنكه از متن تحولات داخلي اين كشورها نشأت گرفته باشد به مداخلات، جنگ رواني و رسانهاي غرب عليه دولتهاي اين منطقه بر ميگردد كه در سالهاي اخير با حمايت از مخالفان دولتي در راستاي تغيير ساختار سياسي در اين كشورها گام برداشته است.
راستها در ونزوئلا
حزب چپ ونزوئلا كه يكي از نمادهاي مبارزه با استكبار امريكا در دهههاي اخير بود و روابط بسيار حسنهاي با ايران داشت در انتخابات پارلماني اخير شكست خورد و احزاب راست پس از 17 سال اكثريت پارلمان را در دست گرفتند. امريكا پس از مرگ هوگو چاوز، رهبر فقيد ونزوئلا در مارس 2013 و روي كار آمدن نيكولاس مادورو، رئيسجمهور فعلي اين كشور تمام ابزارهاي خود را به كار بست تا دولت چپگرا را سرنگون كند و از همان ابتدا با تبليغات رسانهاي و حمايت از مخالفان ونزوئلا تظاهرات گستردهاي را عليه سياستهاي اقتصادي دولت ترتيب داد كه به درگيريهاي خياباني منجر شد. شرايط بد اقتصادي ونزوئلا كه ناشي از كاهش قيمت نفت بود مزيد بر علت شد تا واشنگتن با بهرهبرداري سياسي از شرايط و با موج سواري روي تحولات، اعتراضات در اين كشور را به سمت و سوي دلخواه هدايت كند. با پيروزي راستها در انتخابات پارلماني ونزوئلا بخشي از پروژه امريكا براي نفوذ در اين كشور عملي شد و پيشبيني ميشود كه پروژههاي بعدي براي شكست چپها در انتخابات آتي رياست جمهوري ونزوئلا در دستور كار مقامات كاخ سفيد قرار گيرد. ديدگاه راستها سياستهاي ضد استعماري را در اين منطقه تحت تأثير قرار داده و با كاهش نفوذ روسيه و ايران در امريكاي لاتين، امريكا علاوه بر اينكه نفوذ رقباي خود در نزديكي مرزهايش را كاهش ميدهد بلكه در چارچوب «دكترين مونروئه» امريكاي لاتين را همچون گذشته تحت چتر حمايتي خود خواهد داشت.
راستها در آرژانتين
همزمان با روي كار آمدن راستها در ونزوئلا، آرژانتين نيز تحولات مشابهي را تجربه كرد و دولت اين كشور كه سالها روابط نزديكي با ايران داشت به دست راستها افتاد تا آينده روابط دو كشورتحت تأثير قرار گيرد. مائوريسيو ماكري، از حزب راست هفته گذشته رسماً به عنوان رئيسجمهور آرژانتين قدرت را به دست گرفت كه اين مسئله ميتواند نويدبخش صدايي جديد از سياست آرژانتين باشد. آنچه از شواهد و قرائن برميآيد سبك رهبري ماكري نسبت به كريستيانا فرناندز، رئيسجمهور سابق آرژانتين كمتر مواجهه جويانه خواهد بود. به باور ناظران، ماكري در عرصه سياست خارجي به دنبال برقراري توازني جديد خواهد بود. ماكري با كاهش سطح روابط آرژانتين با چين، ونزوئلا، روسيه و ايران، به گسترش روابط با امريكا و اروپا روي خواهد آورد. كاهش روابط آرژانتين با رقباي سرسخت امريكا زمينه را براي نفوذ بيشتر واشنگتن در اين منطقه فراهم ميكند.
به نظر ميرسد فضاي سياسي حاكم بر منطقه امريكاي لاتين عليه احزاب چپگراست و اين احتمال وجود دارد كه روي كار آمدن راستگراها در آرژانتين و ونزوئلا، الگويي براي ساير كشورهاي منطقه از جمله كلمبيا و برزيل نيز باشد. محبوبيت ديلما روسف، رئيسجمهور چپگراي برزيل نيز كاهش قابل توجهي داشته است و در يكسال گذشته مخالفان وي بارها با تظاهرات گسترده سياستهاي دولت وي را به چالش كشيدهاند كه در اين بين نقش مداخلهجويانه امريكا به خوبي مشهود است. از طرفي، روي كار آمدن راستها در ونزوئلا و آرژانتين ميتواند موج چپگرايي كه از دهه ۱۹۹۰ امريكاي لاتين را احاطه كرده، كمرنگ كند و اين چيزي است كه امريكا همواره به دنبال آن بوده است. از سوي ديگر، پيروزي ماكري در آرژانتين ميتواند به منزله پاياني براي تداوم مناسبات دوستانه با رهبران چپگراي كشورهايي مثل ونزوئلا، اكوادور و بوليوي باشد كه صداي رسايي در انتقاد از نظامهاي سرمايهداري و در رأس آن امريكا دارند.
خيز رياض در امريكاي لاتين
رقابت ايران و عربستان سعودي علاوه بر خاورميانه به مناطق ديگر نيز گسترش يافته است. عربستان و برخي شيخ نشينهاي خليج فارس كه در سالهاي اخير دلارهاي نفتي را براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه مصروف داشتهاند و با حمايت از تروريستها سعي در سرنگوني نظامهاي همسو با ايران در سوريه و عراق را داشتند اين بار امريكاي لاتين را نشانه رفتهاند. عادل الجبير، وزير خارجه عربستان ماه گذشته ميلادي پيش از نشست سران اعراب خليج فارس و رهبران امريكاي لاتين در سخناني گفته بود كه كشورش تلاش دارد براي منزوي كردن ايران به كشورهاي امريكاي لاتين نزديك شود. سعوديها و متحدانش قرار است حدود 30 ميليارد دلار در زيرساختهاي امريكاي لاتين سرمايهگذاري كنند تا حياط خلوت ايران در بيخ گوش امريكا را از دست رقيبشان خارج كنند. اين سرمايهگذاري بزرگ آن هم زماني كه كشورهاي اين قاره با مشكلات اقتصادي روبهرو هستند ميتواند نفوذ سعوديها در امريكاي لاتين را توسعه دهد و روي كار آمدن راستگرايان نيز ميتواند در اين مسير كمك حال اعراب و امريكا باشد. به عبارت ديگر، عربستان ميخواهد با نفوذ در كشورهاي متحد ايران شكستهاي منطقهاي خود در مقابل ايران از جمله در مذاكرات هستهاي، عدم موفقيت در سوريه و فرو رفتن در جنگ يمن را در امريكاي لاتين جبران كند.
پيامدهاي حضور راستها براي ايران
رئيسجمهور منتخب آرژانتين دقيقاً در اولين نشست مطبوعاتي خود پس از پيروزي در انتخابات وعدهاش را يادآورشد و از ارسال لايحهاي به كنگره آرژانتين براي لغو يادداشت تفاهم اين كشور و ايران در زمينه ايجاد يك كميسيون حقيقتياب براي تحقيق در زمينه حمله به مركز يهوديان آرژانتين موسوم به «آميا» خبر داد. از اينرو، تحليلگران پيروزي ماكري راستگرا داراي تأثيرات جدي بر روابط ايران و آرژانتين در سالهاي اخير ميدانند. هادي اعلمي فريمان، كارشناس امريكاي لاتين ميگويد:«با تغيير جهتگيري در سياست خارجي و پيوند بيشتر ماكري با واشنگتن به احتمال قوي پرونده آميا همچنان بلاتكليف و به عنوان اهرم عليه ايران خواهد ماند.»
ماكري حامي اسرائيل
امريكاي لاتين يكي از مستحكمترين پايگاههاي حمايت از فلسطين است؛ موضوعي كه يكي از اصول آرماني انقلاب اسلامي ايران را در برميگيرد و واكنشهايي كه دولتهاي اين منطقه در سالهاي اخير در حمايت از فلسطين انجام دادهاند گوياي اين واقعيت است، ولي روي كار آمدن ماكري سياست حمايتي از محور مقاومت را تحت تأثير قرار ميدهد. نشريه فورواد در گزارش اخير خود، اشاره ميكند كه رئيسجمهور جديد آرژانتين احتمالاً به تقويت روابط با اسرائيل مبادرت خواهد ورزيد و در اين باره مينويسد: «در ژوئن سال 2014 ميلادي او براي شركت در كنفرانس شهرداران كه در بيتالمقدس برگزار شده بود به اسرائيل سفر كرد و از رژيم صهيونيستي از آنچه مدعي شد «مبارزه عليه تروريسم» است حمايت كرد». ماكري در آن نشست گفته بود:«بايد درد و رنج اسرائيليها را درك كنيم. بايد وضعيت در اسرائيل را واقعاً درك كنيم». اين در حالي است كه كريستيانا فرناندز به همراه اوا موارلس، رئيسجمهور بوليوي، نيكولاس مادورو و ديلما روسف حامي فلسطين بود و بارها جنايات اسرائيل در سرزمينهاي اشغالي را محكوم كرده بود. به نظر ميرسد، با توجه به اينكه دولت پيشين آرژانتين در طول ساليان گذشته سياستهاي ضد امريكايي را در پيش گرفته بود و به سبب نزديكي به كشورهاي عضو گروه «بريكس» به خصوص روسيه و چين رويكردي مثبت نسبت به ايران داشت ميتوان پيشبيني كرد كه با مواضع تند رئيسجمهور جديد آرژانتين به عنوان نامزد راستگرايان در قبال ايران و ونزوئلا و همچنين روابط حسنه او با اسرائيليها و از طرفي، پيروزي راستها در پارلمان ونزوئلا، بايد منتظر كاهش گرمي روابط و آغاز فصلي تازه در روابط ايران و كشورهاي امريكاي لاتين بود.