«سيري درساحل» عنوان واپسين اثر از آيتالله محمدتقي مصباح يزدي است كه در باب «تبيين بينش و روش امام خميني» ازسوي انتشارات مؤسسه آموزشي وپژوهشي امام خميني درقم منتشر شده است. علي احمدي خواه تدوينگر اين اثر در مقدمه خويش آورده است:
«آنچه به حضور امت عزيز تقديم ميشود، رهاورد 40 سالهاي از كوي دوست است. نسيم اين معاني را از بيان انديشمندانه فرزانه، اسلامشناسي محقق، غرب و شرقشناسي مدقق و حكيمي هستيشناس گرفتيم. آن شاگرد شاكر امام كه 40 سال بر آستان جانان، خوشهچين خرمن معرفت ايشان بود، يعني كوكب درّي، حضرت آيتالله علامه مصباح يزدي ـحفظهالحفيظـ كه سيري تقريباً 40 ساله در ساحل اين اقيانوس آرام و بيكرانه داشته است. محصولي كه به بازار معرفت عرضه ميشود، حاصل 11 جلسه از سخنان آيتالله مصباح، اين باريافته به بارگاه امام است. اين گفتارها در فاصله پنج سال (68، 69، 72، 74 و 78) افاضه شده و مكان و مخاطب اين سخنان، مختلف بوده است، يعني از دانشگاه مشهد مقدس تا دانشگاه هامبورگ و لبنان، از مصاحبه با راديو تا سخنراني براي مردم، از پيشخطبه نماز جمعه سنقر همدان تا سمينار تخصصي بزرگداشت امام و آراي تربيتي او در ياسوج و... تكيه و تأكيد اصلي بر همان 11 جلسه است، ولي برحسب نياز به تأليفات ديگر ايشان مراجعه كردهايم. اين گفتار را در پنج فصل و يك چكيده سخن گردآورديم كه در ذيل ميبينيد:
فصل اول: كليات
فصل دوم: ابعاد شخصيتي حضرت امام خميني(ره)
فصل سوم: آراي تربيتي حضرت امام خميني(ره)
فصل چهارم: راهبرد امام در دفاع از ارزشها
فصل پنجم: اهداف و آرمانهاي حضرت امام خميني(ره).
پنهان مباد كه بايد از اين نوشتار، بهقدر وسع اين 11 جلسه انتظار داشته باشيم و نه به مقدار حضرت امام(ره) و نه به اندازه معرفت حضرت استاد ـ زيد عزه العزيز. وانگهي به فرموده خود حضرت استاد، اولاً از مقدار اطلاعات مخاطب باخبر نبوده است تا مطالب جديد و غيرتكراري بگويد. با اين وصف، باز هم تلاش استاد بر اين بوده است كه از تكرار مكررات بپرهيزد، حتي ذكر نام استادان، شاگردان امام و تأليفات ايشان را نيز سربسته گذاشته يا به اجمال اشاره فرموده است. منظور اينكه افزون بر محدود بودن اين 11 جلسه (منبع اصلي نوشتار) دأب حضرت استاد نيز برگزيدهگويي است.
با اجازه ايشان، برخي اشارات اين بزرگوار را اندكي تفصيل داديم و در پاورقي آوردهايم، براي آن بوده است كه اگر خواننده با اشتباهي مواجه شد، بداند ما خطا كردهايم، نه حضرت استاد. در اول و آخر و ظاهر و باطن، مملو دشت و آسمان و به اندازه شكر تمام شاكران، خداي يكتا را سپاس ميگزاريم، حمدي بيابتدا و سپاس بيانتها به سبب اين توفيقي كه رفيق ما شد. اميد آن داريم كه سعي ما در اين وادي مقدس با صفا بوده باشد و مورد رضاي استاد و شاگرد كه خشنودي خدا در خرسندي ايشان است.»
آيتالله مصباح يزدي در بخشي از آغازين گفتار اين مجموعه آوردهاند: «از سال 1331ﻫ. ش كه براي ادامه تحصيل به قم آمدم، در درس حضرت امام كه آن هنگام در سهراه موزه، يعني مسجد محمديه برگزار ميشد، شركت كردم و درس ايشان را از تمام درسهاي خارج ديگر كه در حوزه گفته ميشد، بهتر يافتم، هم از لحاظ بيان كه بياني بسيار رسا و شيوا داشت، هم از جهت تنظيم مطالب كه مطالب چگونه برداشت و از كجا شروع و به چه صورت ختم شود و هم از نظر احاطه بر افكار ديگران و بررسي و نقادي آنان، درس ايشان، درس ايدهآلي در نظرم آمد.
بر آن شدم كه درسهاي آينده خود را در محضر ايشان ادامه دهم و ظرف علمي خويش را از اين بحر گهربار و چشمه فياض پر كنم. خدا را سپاس كه اينگونه هم شد.»