ســخـن گـفـتــن از شـخـصــيـــت جـامـعالاطـرافي همچون مرحوم آيتالله مهدوي كني(قده)، امر سادهاي نيست، چه اينكه ايشان در تمامي عرصههاي سياسي، فرهنگي و اجتماعي نقش خود را به شايستگي تمام ايفا كرد. در عين حال كه يكي از ستونهاي اصلي انقلاب بود، هيچگاه به شائبه خودبيني و تكبر آلوده نشد و همواره با رويي گشاده و تواضعي مثالزدني و اخلاصي يگانه به خدمتگزاري مشغول بود و از اداي تكليف ذرهاي فروگذار نكرد.
آيتالله مهدوي كني نماد تمام عيار اعتدال و پرهيز از افراط و تفريط بود، لذا هر گاه قرار بود درباره شخصيتي اظهار نظر يا راجع به مسئلهاي بيانيهاي صادر كند، بارها سخن خود را مرور ميكرد تا جانب انصاف را نگه دارد و از جاده اعتدال خارج نشود، از همين رو همواره تأكيد ميكرد هر قدر هم كه با كسي از جنبه سياسي اختلاف نظر داريد، جانب اعتدال را نگه داريد و با بيانصافي جنبههاي خوب او را بد جلوه ندهيد يا از قلم نيندازيد. او در ظرف 50 سال كار سياسي و در اوج بحرانها و شدائد، هرگز پا را از جاده اصول و موازين شرعي بيرون ننهاد و از خط قرمزهاي نظام عبور نكرد.
از ديگر ويژگيهاي اين عالم بزرگوار عدم وابستگي به عناوين، پست و مقامها بود. با اينكه پس از پيروزي انقلاب تا پايان عمر، عهدهدار حساسترين و مهمترين مسئوليتها و مناصب بود، ذرهاي تغيير در روحيه و اخلاق وي مشاهده نشد. هر گاه مسئوليتي را ميپذيرفت، با قدرت، صلابت و استواري و دقتي به تمام آن را انجام ميداد و هر گاه مسئوليت از او گرفته ميشد، با خوشرويي ميپذيرفت و از اينكه مسئوليتي از گردن او برداشته شده است شكر ميكرد.
آيتالله مهدوي كني عالمي روشنبين و سياستمداري هوشمند بود، از همين رو همگان به او اعتماد داشتند و او را تكيهگاه محكم خود ميدانستند. اين فقيه عاليقدر همواره در خط ولايت حركت كرد و حتي اگر در جايي نظر مخالف هم داشت، با ارائه مشورت، پايبندي خود را به خط ولايت حفظ ميكرد و وفاداري و پايبندي وي به خط ولايت چه در دوره زعامت امام خميني و چه پس از آن همواره ثابت و خللناپذير بود.
ايشان بهرغم سوابق طولاني در مبارزات سياسي، همواره دغدغه فرهنگي داشت و بهرغم آنكه يك عالم سنتي بود، به دليل زمانآگاهي و اشراف بر امور جاري ايران و جهان و درك ضرورت تربيت كادر مناسب براي اداره امور انقلاب اسلامي، در كنار اداره مدرسه مروي و تربيت طلاب فاضل و متعهد، دانشگاه امام صادق(ع) را هم براي پرورش نيروهاي مؤمن، متقي، توانا و وفادار به انقلاب اسلامي تأسيس كرد و مسئوليت كادرسازي براي نظام اسلامي را عهدهدار شد. آيتالله مهدوي كني يك انقلابي حقمحور و فراجناحي بود كه همه توان خود را براي ايجاد وحدت و تقويت آن در بين نيروهاي مؤمن به انقلاب به كار گرفت. بسياري از جريانات سعي داشتند از وجاهت و مكانت وي سوءاستفاده كنند، ولي ايشان به عنوان عالم و مجاهدي بصير و آگاه، همواره در خط ولايت حركت كرد و تا پايان در اين صراط مستقيم ثابتقدم ماند. حيات سياسي، اجتماعي و فرهنگي آيتالله مهدوي كني مشحون از درك عميق و والايي بود كه به ايشان جايگاه ممتازي ميبخشيد. وي همه عمر خود را صرف فهم دين و دريافت گوهر ايمان كرد و به چنان درك عميقي از دين دست يافت كه نه زندان و تبعيد و شكنجه و نه قرار گرفتن در بالاترين مناصب نظام كمترين آسيبي بدان وارد نساخت و اين همه ميسر نشد مگر با اخلاص، پاكانديشي، اخلاق حسنه و انطباق كردار و گفتار. آيتالله مهدوي الگويي تمام عيار از يك مسلمان متدين، دلسوز، شجاع و انقلابي بود كه در تمامي بحرانهايي كه انقلاب اسلامي را تهديد ميكرد، مردانه پايمردي و با ايفاي نقشي بيبديل انقلاب را از آسيبهاي مختلف حفظ كرد. روحيه آزادگي اين فقيه عاليقدر موجب ميشد همواره استقلال رأي خود را حفظ كند و فشارهاي فضاي سياسي، بهويژه در مواقعي چون انتخاباتهاي حساس تأثيري بر رأي و نظر او نگذارد، از همين روي در حالي كه نهايت احترام را براي نظر ديگران قائل بود، اما هرگز تحت تأثير اين افكار قرار نميگرفت.
آيتالله مهدوي كني بسيار صبور، خوشخلق، خوشمحضر و شوخطبع بود و در عين حال كه از صلابت و هيبت يگانهاي برخوردار بود، همواره سخنانش آراسته به نكات ظريف و طنزي لطيف بود كه مصاحبت او را حتي براي كساني هم كه با آراي او موافق نبودند، دلپذير ميساخت. اين مرد بزرگ از شخصيتي جامع، مستحكم، باصلابت، زمانآگاه، بصير، مدير و مدبر بهرهمند بود و از همين روي فقدان او صدمه بزرگي براي انقلاب است كه مشكل جبران شود.