جنگل هراسي و قهر وزير!

اولاد آدم گاهي خواب مي‌بيند و حرف‌هايش، همان تعبير خوابش است. اما گاهي اين چيزهايي كه مي‌گويد در بيداري اتفاق مي‌افتد! يعني احتمال دارد كه يكي كه خواب ديده است برايت دارد حرفي مي‌زند كه نا‌فرم است! شايد هم برايت خواب ديده‌اند؟ حالا براي اولاد آدم نه! براي مملكت! براي كوه! براي دريا! براي جنگل!
مگر همين ديروز نبود كه كاشف به عمل آمد زمين‌خوارها گردنه حيران را بلعيده‌اند؟ مگر همين ديروز نبود كه نعمت‌زاده گفت جنگل را بدهند به صنعت؟ مگر نگفت در مصرف كاغذ، دو موضوع فرهنگ و آموزش رقيب هم هستند؟ مگر... بله! رقيب! فكر كرده‌ايد كه بايد چه مي‌گفت؟ مي‌گفت كه صنعت به محيط‌زيست يارانه بدهد براي حفظ و توليد و كاشت جنگل؟ مي‌گفت كه آموزش و فرهنگ، مانند دو بال هستند و نه رقيب؟ مي‌گفت كه...  به اولاد آدم نگوييد كه شايد رئيس گروه جنگل‌هراسي شده است وزير محترم! يعني يك چيزي مثل رئيس گروه كشاورزي‌هراسي؟ لابد مي‌گوييد مگر كشاورزي هراسي داريم كه حالا جنگل هراسي داشته باشيم؟ هراس است يا حراست است يا چيز ديگر؟ اولاد آدم برايتان بگويد كه رئيس كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي مجلس با بيان اينكه ايران كشوري كشاورزي است، گفته: با شرايط فعلي توان توليد ۳۰۰ ميليون تن محصول كشاورزي وجود دارد، درحالي كه عده‌اي با كشاورزي‌هراسي ايران را كشوري غيركشاورزي جلوه داده‌اند. يعني اولاد آدم فكر مي‌كند كه يك سرنخ‌هايي دارد پيدا مي‌كند. مخصوصاً اينكه شيخ‌الوزرا، بعد از اينكه در مازندران گفته يا تمام جنگل‌ها را مي‌خواهد يا مي‌گذارد و مي‌رود، داخل ماشين قهر هم كرده و گازش را گرفته و رفته به اون دياري كه باز اونو تنها بذاريم....  مي‌دانم كه مي‌خواهيد بگوييد ‌اي اولاد آدم چرا لقمه را دور سرت مي‌پيچاني؟ بيا و راحت بگو وزير چه خورده؟ چه گفته؟ چه كرده؟... به شعور مخاطب احترام بگذار! آن وقت خود خواننده ستون عقبگرد كشف مي‌كند كه وزير خواب ديده؟ خواب بوده؟ خامش كرده‌اند؟ خوابگزار استخدام كرده؟ خوابانده‌اندش؟ خوابانده است؟...
خبر:
... وزير صنعت، معدن و تجارت بر واگذاري جنگل و بهره‌برداري از آن به بخش صنعت تأكيد كرد. وي اظهار كرد: دو بخش آموزش و فرهنگ در مصرف كاغذ رقيب يكديگر هستند و بايد از هر دو بخش حمايت صورت گيرد. او گفت: سپردن جنگل‌ها به دست صنعت، موجب احياي اين بخش مي‌شود و واحدهاي بهره‌بردار از جنگل نبايد با حداقل ظرفيت فعاليت كنند... وزير صنعت، معدن و تجارت همچنين قرار بود با همراهي رئيس سازمان صنعت، معدن و تجارت مازندران از شهرك صنعتي امامزاده عبدالله(ع) بازديد كند كه در مسير بازديد از اين شهرك، به دليل بحث با محمدپور، رئيس سازمان صنعت، معدن و تجارت مازندران از بازديد از اين شهرك انصراف داد. دليل بحث وزير و محمدپور، زمين مرتبط با شركت ديزل سنگين ايران (دسا) در مازندران بود كه حدود 45 هكتار از اراضي اين منطقه را شامل مي‌شود و به شهرك صنعتي امامزاده عبدالله(ع) تعلق مي‌گيرد اما اين شركت مدعي شده كه از دادن زمين به شهرك سر باز مي‌زند... همچنين خبرنگاران شهرستان آمل در تلاش براي مصاحبه با وزير بودند اما وي حاضر به گفت‌وگو با رسانه‌ها نيز نشد و به ساري رفت...
اولاد آدم مي‌داند كه اگر جنگل را هم مانند صنعت بدهيم دست نعمت‌زاده، چه مي‌شود! اما به روي خودش نمي‌آورد. آخر بنا نيست كه اينجا هر كس، هر خوابي ديد، تعبير شود. اگر اينطوري بود كه الان جنگل‌ها را هم مانند درياچه‌ها و قنات‌ها خشكانده بودند! اگر اينطور بود كه الان، جنگل چيني وارد كرده بودند! اگر اينطور بود كه الان...  اولاد آدم مي‌داند كه قهر كردن بد است. اما قهر، نمك دوران كودكي است. همه ما در كودكي با افرادي قهر كرده‌ايم. بعد هم ماجرا به ديده‌بوسي ختم شده است و كادو دادن و كادو گرفتن. آخر، قهر كردن كه تمام گزينه‌هاي روي ميز و زير ميزي نيست. حالا هم نوشتن اين حرف‌ها خوبيت ندارد! مي‌گويند آدم‌ها پير كه مي‌شوند، دوست دارند به خلقيات دوران كودكي خود برگردند! حالا شايد نعمت‌زاده هم از دور دستي بر آتش دارد و در كودكي‌هاي خود...  هر چند اولاد آدم اميدوار است نعمت‌زاده آشتي كند. اولاد آدم اميدوار است كه نعمت‌زاده همان صنعت را احيا كند و رقيب محيط‌زيست نباشد! اولاد آدم دوست دارد كه نعمت‌زاده يا روابط عمومي وزارتخانه توضيح دهند. مثلاً بگويند كه آموزش و فرهنگ، رقيب هم نيستند، بلكه در يك راستا هستند. ياور هم هستند. بگويند كه... البته يك راهش اين است كه براي سخنران، متن را بنويسند تا اشتباه نكند. يك راهش هم اين است كه آدم به جاي حرف زدن، عمل كند! يك راهش هم...