
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام با اشاره به وابستگيهاي اقتصادي رسانهها به نهادهاي مختلف، فخرفروشي به اسم «روزنامه مستقل» را فاقد جايگاه در نگاه مردم توصيف كرد و گفت كه تقريباً روزنامهاي نداريم كه بتواند ادعا كند ديني از جانب يك مركز دولتي يا يك نهاد يا تشكيلات بر گردنش نيست، بنابراين آنچه كه ميتوان با افتخار گفت، اين است كه فقط بگوييم ما رسانهاي مستقل از نظامهاي تحكمآميز جهان خبيث بينالمللي هستيم كه هر روز جنايتي ميآفرينند و از رسانهها ميخواهند در اين عمل مجرمانه آنها هضم شوند.
محمدحسين صفار هرندي كه به مناسبت روز خبرنگار در روزنامه جوان حضور پيدا كرده بود، در ابتدا ياد و خاطره شهداي رسانه را گرامي داشت و به تفاوتهاي كار رسانهاي در زمان حال پرداخت: «آنان كه قدم در اين مسير نوراني نهادند و خبرنگاري را با خوننگاري همراه كردند از شهيد صارمي، شهيد بزرگواري كه با شهادتش روز خبرنگار را براي ما رقم زد تا خبرنگاراني كه در سالهاي دفاع مقدس لباس شهادت برتن كردند و همچنين آناني كه اگر شايد از لحاظ جسماني شهيد نشدند اما راهشان همان مسير شهادت و ايثار بوده است را ارج مينهيم.
خبرنگاري در تطور تاريخي خود چهرههاي گونا گوني را به خود گرفته و تغيير رسالت داده اما آن محتوايي كه هيچگاه تغيير نميكند، آن است كه با مخاطب بايد رو راست بود و بنا را بر صداقت بايد گذاشت. البته كار رسانه در دوره اخير با به صحنه آمدن رسانههاي نوين و جنس جديد اطلاعرساني به گونهاي كه افراد ميتوانند در هر لحظه اخبار و اطلاعات را در يافت بكنند، تاحدودي تفاوت كرده است. از روزنامهها ديگر كسي انتظار خبر ندارد ولي چكار ميشود كرد كه همچنان كار روزنامهها جاذبههاي لازم را داشته باشد؟ اينجاست كه آن هنرهاي اختصاصي هر رسانه بايد خودش را آشكار و ظاهر كند و با توجه به انتظاراتي كه مردم از روزنامهها دارند، روزنامهاي كه تا 24 ساعت بعد مطلبي براي گفتن ندارد، بايد مانند همان هفتهنامه و روزنامههاي قديمي باشد و به ارائه نظر بپردازد.
اين موضوع به هوشمندي و ذكاوت طايفه خبرنگار بازميگردد . خبرنگار به كسي ميگويند كه در كشف سوژههاي پراكنده جامعه تلاش كند- شايد اين جمله تعبير مناسبي نباشد ولي از لحاظ جور شدن تعابير ميگويم- خبرنگار بايد داراي چشمان هيز و گوشهاي تيز باشد! اين هيزي يعني خيره شدن به سوژههايي كه ميتواند مسئلهساز باشد و موضوع بيافريند، گوشهاي تيز و كلام قاطع و قابل اتكا و استناد داشته باشد.»
عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام سپس وجه تمايز رسانهها را در مؤثر واقع شدن، جريانساز بودن و تأثيرگذار بودن براي يك امر پسنديده بيان كرد: «براي اين موارد بايد تعريف تازهاي داشته باشيم و مأموريتهايي تشخيص بدهيم و منكر فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي را تشخيص داده و براي رفع اين موارد آستين بالا بزنيم، اين امر مأموريت رسانه مصلح به حساب ميآيد.
كار برخي رسانهها گزك گرفتن و گير دادن به اين و آن است كه اين امر را وسيلهاي براي ارتزاق رسانه يا سازمان سياسي پشت رسانه ميدانند كه در اين ميان سر ملت است كه بيكلاه باقي ميماند. در واقع تلاش براي اصلاح، به قيمت بند كردن به بعضي از سيئات و منكرات سياسي و اجتماعي يا اقتصادي چيزي است كه همه وجدانهاي سالم آن را ميپسندند اما بند كردن به اين و آن بدون درنظر گرفتن مصالح اجتماعي چيزي است كه از آن به ژورناليسم منحط ميشود تعبير كرد و متأسفانه زمينههاي توسعه يك چنين برخوردهايي در جامعه ما فراهم است. معتقدم كساني كه اسباب اين موارد را فراهم ميكنند، كساني هستند كه در جايگاه اداره كننده و مربي و مرشد نشستهاند و رفتار آنها از ديده عده زيادي ملاك و معيار است . يك جايي بايد به داد فضيلتهاي در حال از بين رفتن برسيم، براي آن چيزي كه اخلاقاً توسعه آن روا نيست و همه ما بايد از بابت استمرارش نگران باشيم، بايد كاري كرد.»
صفارهرندي سپس راهي پيش پاي رسانهها گذاشت: «رسانه تراز جريان اصلاح و صلاح، رسانهاي است كه ما بايد قدم براي راهاندازي آن برداريم. اگر همه گمان بكنيم براي عقب نماندن از قافله كلاهبرداران به اين طايفه ملحق شويم و مبادا كه سر خودمان بيكلاه بماند، اين همان چيزي است كه هميشه سنتهاي باطل را به چنين بهانهاي شايع كردهاند. تبعيت از امر شايع توسط حتي افراد سالم دامن زدن به گسترش عادات و آداب نادرست است.»
صفارهرندي درباره روزنامه جوان نيز نظرش را اين طور ارائه كرد: «اين روزنامه از چند سال پيش روزنامهتر شده و توانسته به جايگاهي برسد كه روي دكه خودش را مطرح كند. روزنامهتر يعني اينكه تيترهايش چشمها را به خود خيره ميكند. با مرور سير چاپ روزنامه جوان ميتوان موفقيت و نگاه مصلحانه را بر كار روزنامه و مديريت آن آقاي دكتر گنجي مشاهده كرد، چراكه پشت اين مديريت ميتوان بلوغ و يك فكر نو را ديد.»
در پايان مراسم روز خبرنگار از خبرنگاران و كارمندان برتر روزنامه جوان تقدير به عمل آمد.