کد خبر: 727023
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۷ تير ۱۳۹۴ - ۲۱:۲۳
تجديدنظرطلبان پروژه تطهير خود را كليد زدند
«اصلاحات جريان اصيل انقلاب است كه در زير چتر قانون اساسي و در جهت ارزش‌هاي نظام حركت مي‌كند‌»!
محمد اسماعيلي
«اصلاحات جريان اصيل انقلاب است كه در زير چتر قانون اساسي و در جهت ارزش‌هاي نظام حركت مي‌كند‌» ! اين بخشي از اظهارات حجت‌الاسلام موسوي‌لاري، عضو مجمع روحانيون مبارز در هفته اخير است كه سؤالات فراواني را براي افكار عمومي با خود به همراه داشته از جمله اينكه چطور ممكن است گروهي سياسي مدعي اصالت، انقلابي باشند كه به اشكال متفاوت عليه آرمان‌ها و اصول آن اقدامات گسترده‌اي انجام داده و براي استحاله آن از هيچ كوششي فروگذار نكرده‌اند.
يا آنكه چگونه مي‌توان پذيرفت كه عملكرد جماعت تجديدنظرطلب با قانون اساسي و ارزش‌هاي نظام همخواني دارد در حالي كه در كارنامه اين جريان زير سؤال بردن اصول قانون اساسي، اردوكشي خياباني عليه نظام، تمكين نكردن به رأي اكثريت مردم و نظر انتخاباتي مراجع قانوني، شعار عليه اركان اساسي نظام و قانون اساسي و همچنين هم‌صدا شدن با نظام سلطه براي براندازي نظام ديده مي‌شود.
هدف موسوي‌لاري از بيان اين اظهارات زماني قابل فهم مي‌شود كه با موضع‌گيري مشابه ديگر افراد منسوب به اين جريان جمع شود كه يكي از نمونه‌هاي آن را مي‌توان سخنان حسين مرعشي، سخنگوي حزب كارگزاران دانست آنجايي كه وي در مصاحبه با يكي از رسانه‌هاي زنجيره‌اي –خبرآنلاين- عنوان مي‌كند‌: «‌اصلاح‌طلبان در حوادث سال ۸۸ مقصر نبودند... اشتباهي كه ما اصلاح‌طلبان كرديم اين بود كه فرصت داديم نيروهاي تندرو و افراطي سرمايه بزرگي مثل رهبري را به نفع خودشان مصادره كنند. اين خطاي استراتژيك اصلاح‌طلبان بود.
امروز من مي‌گويم ما اصلاح‌طلبان با هر سرمايه محدودي كه در اختيارمان باشد، مهم‌ترين استراتژي‌مان در انتخابات اين است كه برگرديم و اين پيوندها را بازسازي كنيم. ما رهبري را متعلق به عده‌اي خاص نمي‌دانيم. اين را بايد در انتخابات آينده نشان دهيم. استراتژي ما حركت فعال در انتخابات با رعايت دغدغه‌هاي نظام و رهبري است و همينطور ادامه رقابت‌هاي سياسي حتي در محدودترين زميني كه نظام تعيين كند.»
مرعشي هم به مانند ديگر همفكرانش تلاش مي‌كند فتنه 88 را نه يك غائله طراحي شده و با هدف براندازي نظام بلكه يك سوء‌تفاهم و اختلاف‌نظر ساده و قابل‌اغماض تفسير كند و مقصر آن را هم نه جماعت تجديدنظرطلب بلكه مناظرات انتخاباتي يا رفتار مشكوك برگزاركنندگان و ناظران انتخاباتي جلوه دهد، اين در حالي است كه صدها سند مكتوب و غير‌مكتوب نشان مي‌دهد كه جماعت هوا‌خواه ليبراليسم در داخل، در آن سال تنها روي استحاله حاكميت متمركز شده و حتي از پيشنهادات مقامات عالي كشور جهت اتمام آشوب و درگيري در خيابان‌هاي پايتخت استقبال نكرده و در مقابل بر لزوم محقق شدن خواسته‌هاي غيرقانوني خود پافشاري مي‌كردند.

    تحميل تجديدنظرطلبان به نظام با به‌كارگيري ادبيات معتدل

نمونه‌هاي فراواني از اين دست موضع‌گيري‌ها را مي‌توان جست‌وجو كرد كه در آن تجديدنظرطلبان تلاش كرده‌اند تا با اظهارات نرم و عوام‌فريبانه جريان خود را گروهي هم‌گام و همسو با گفتمان انقلاب تعريف كرده و در قامت طيف دلسوز مردم و رهبري نشان دهند چراكه پدرخوانده‌هاي اصلي اين جريان به خوبي مي‌دانند كه براي بازگشت به قدرت و بازسازي و به كارگيري طرح اصلي خود يعني « تغيير و فروپاشي نظام از درون آنهم به وسيله نهادهاي اصلي حاكميتي نظير قوه مجريه و مقننه » نيازمند حضور فعال در انتخابات و جلب آراي مردم مي‌باشند.
 بنابراين لازم است نخست خود را حامي و دلسوز مردم و منافع جامعه معرفي كنند و در كنار آن اصلاحات را جزء لاينفك انقلاب و نظام معرفي كرده كه هيچ حاضر نخواهند شد ساختار حاكميت را دستخوش تغيير قرار دهند.
اين در حالي است كه رفتارهاي ساختارشكنانه و هزينه‌زاي اين جماعت از سال 76 به اين سو به راحتي از حافظه تاريخي جامعه پاك نشده و به عنوان يك مطالبه عمومي از شوراي نگهبان انتظار دارند كه در آوردگاه‌هاي پيش رو عوامل و عناصر خاكستري و وابسته به جريان تجديدنظرطلب را رد صلاحيت كرده و از به‌وجود آمدن حوادثي شبيه تحصن در مجلس ششم، غائله 18 تير 78 و دهها موضوع مشابه جلوگيري كند.

    18 تير 78 معياري براي سنجش اصالت و وزانت «اصلاحات»

براي سنجش اصالت انقلابي و ميزان صحت برخي ادعاهايي كه امروز جماعت تجديدنظرطلب مطرح مي‌كنند مي‌توان يكي از مهم‌ترين اقدامات اين جريان در سال 78 را - با توجه به تقارن تاريخي امروز- بازخواني كرد.
مرور اتفاقاتي نظير غائله 18 تير 78 نه تنها بازشناسي چهره واقعي رهبران فتنه آن سال و آگاهي از تاكتيك‌ها و سناريوهاي آنها براي براندازي نظام در طول سال‌هاي اخير را به همراه دارد بلكه در شرايط كنوني كه تمركز اين طيف بر «بازگشت بدون هزينه به نظام‌» ذيل تاكتيك «فريب افكار عمومي‌» قرار گرفته مي‌تواند مؤثر باشد.  آن هم در شرايطي كه « دانشگاه » يكي از بخش‌هاي مورد توجه جريان دگرانديش از سال 76 تاكنون بوده و با روي كار آمدن دولت يازدهم برنامه‌هاي چندلايه‌اي با هدف آشوب آفريني و التهاب‌زايي در دانشگاه‌ها و تزريق آن به جامعه در دستور كار قرار گرفته است.
16 سال پيش در چنين روزي غائله‌اي اتفاق افتاد، شهرآشوبي كه در ظاهر با اعتراض چند تن از دانشجويان در كوي دانشگاه تهران و با تعطيلي روزنامه سلام، ارگان رسمي مجمع روحانيون مبارز - كه در پي انتشار نامه‌اي طبقه بندي شده با دستور وزارت اطلاعات دولت اصلاحات فعاليت آن متوقف شد - آغاز شد اما تحقيقات و بررسي‌هاي پس از آن نشان داد كه حاصل توطئه تئوريزه شده طيفي نشانه‌دار، به قصد براندازي حاكميت جمهوري اسلامي ايران بود.
پس از تعطيلي «سلام‌» روزنامه هايي چون «توس» و «جامعه‌» نوشتند كه با تعطيلي سلام، سياست‌ورزي به پايان رسيده است و با هدايت چند عنصر خاص فضاي اعتراضي به دانشگاه كشيده شد.
در چنين فضايي، 17 تير در كوي دانشگاه تجمعي برگزار شد و قبل از آن نيز تراكتي در كوي پخش شده بود و در آن از برگزاري يك تجمع در اعتراض به تعطيلي روزنامه سلام خبر داده شد.
نكته قابل توجه آنكه شخص توزيع كننده اين برگه‌ها، نه يك دانشجو بلكه شخصي به نام «شفيعي» از كارمندان جهاد كوي دانشگاه بود و جالب‌تر آنكه همين فرد بعدها از سوي تاج‌زاده به سمت دبير كميسيون ماده 10 احزاب در وزارت كشور منصوب شد.
به هر روي تراكت‌هاي تبليغي تأثير خود را گذاشت و به فاصله چند ساعت يك اعتراض دانشجويي به يك اعتراض ساختارشكن تبديل شد كه هدايت دولتي‌ها در اين جريان نيز قابل‌توجه بود.
به عنوان نمونه با شروع حادثه كوي بسياري از دولتي‌ها در ظاهر براي جلوگيري از افزايش ناآرامي‌ها، در دانشگاه حضور پيدا كردند به همين منظور افرادي چون موسوي لاري (وزير كشور وقت)، مصطفي معين، مجيد انصاري و فاطمه كروبي در محل حادثه حاضر شدند و نتيجه اين حضورها نيز چيزي نبود جز به زمين انداختن عمامه وزير كشور و افزايش منازعات.
دو تن از مسئولان عالي رتبه نظام در هدايت اغتشاشات كوي دانشگاه به بيرون دانشگاه نقشي اساسي داشتند كه يكي از آنها مصطفي تاج‌زاده (معاون وزير كشور) بود.
تاج‌زاده در آن چند روز به عنوان معاون سياسي وزير كشور دائماً بين وزارت كشور و كوي در حال رفت و آمد بود و سخنراني‌هاي بحث‌برانگيزش موجب ‌شد بعدها تعدادي از صاحبنظران و نمايندگان مجلس بيان كردند: «حوادث كوي دانشگاه از داخل وزارت كشور هدايت مي‌شد.»
سيد احسان قاضي‌زاده هاشمي، عضو شوراي مركزي و دبيركل وقت «‌جامعه اسلامي دانشجويان‌» در گفت‌وگويي از مشاهدات خود از اقدامات تاج‌زاده بيان كرده است و مي‌گويد:
«ما با اينها دانشجوياني كه براي تسخير وزارت كشور به سمت خيابان فاطمي رفته بودند به سمت فاطمي رفتيم و من مشاهده كردم كه اين افراد در بزرگ آهني وزارت كشور را از جا كندند كه ‌آقاي تاج‌زاده آمد در وسط حياط وزارت كشور يك صندلي گذاشت و يك جمله كليدي گفت كه نمي‌دانم چرا بعداً بررسي نشد.»
تاج‌زاده به اين جماعت كه حدوداً ۵۰۰ الي ۶۰۰ نفري مي‌شدند گفت: «شما چرا آمده‌ايد اينجا؟ شما چرا در وزارت كشور را از جا مي‌كنيد؟ اينجا كه مال شماست. شما بايد جاي ديگري برويد و در آنجا را بكنيد.» و پاي بلندگوي دستي مدام مي‌گفت: «اينجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهي آمده‌ايد.»
اين سخنان تاج زاده جهت مسير معترضان را از خيابان فاطمي به سمت خيابان فلسطين تغيير داد و معترضان را تحريك و راهي به سمت بيت رهبري كرد.

     تدارك براي غائله‌اي ديگر

هرچند رهبر معظم انقلاب چند روز پس از اين حوادث با سخنراني خود به غائله تلخ 18تير مهر پاياني زدند، اما همين جريان 10 سال بعد در سال 88 ماه‌ها كشور را به آشوب و درگيري كشاند و هزينه‌هاي فراواني را به مردم و نظام تحميل كرد و امروز عناصر فعال در دو شهرآشوب سال‌هاي 78 و 88 تلاش مي‌كنند با تطهير چهره جريان متبوع خود مقدمات غائله ديگري عليه نظام و مردم را سازماندهي كنند، مقدماتي كه لازمه تحقق آن كسب كرسي‌هاي مجلس دهم و نفوذ در مجلس خبرگان است.
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
محمود
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۴:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۸
1
0
دقيقا رويكرد منافقانه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار