با نزديك شدن به روز 10 تير، كه قرار است سرانجام 12 سال گفتوگوي ايران و غرب بر سر موضوع هستهاي به نتيجه برسد، حالا حرف و حديثهاي زيادي در جامعه پيرامون اين توافق به وجود آمده است. گرچه در ميان گروههاي سياسي كسي را نميتوان يافت كه از اساس مخالف توافق هستهاي باشد؛ بلكه اگر نقدي هم وجود دارد به كيفيت توافق است كه از آن ميتوان به توافق خوب و بد ياد كرد. با اين تعريف منتقدان هستهاي آن دسته از كساني هستند كه مايل به توافق به هر قيمتي نيستند. اين در حالي است كه ارائه تفسيرهاي متفاوت از سوي جريانهاي سياسي مختلف داخلي و خارجي موجي از سردرگمي را در جامعه به وجود آورده است؛ فضايي كه گويي از طرف جريان خاص سازماندهي شده تا از طريق به وجود آوردن فضاي دوقطبي موافق و مخالف در داخل جامعه، كشور را به سمت تقابل سياسي سوق و وحدت ملي كشور را هدف قرار دهد. اين در حالي است كه موضوع هستهاي همواره وسيلهاي براي ايجاد وحدت در كشور بوده و تمام چهرههاي سياسي اعم از راست و چپ به اين موضوع به عنوان يك پرونده ملي نگريستهاند. اما در آن سوي مرزها نيز كشورهاي غربي ميكوشند در زمان باقي مانده ضمن فشار به جمهوري اسلامي ايران بتوانند سهم بيشتري را در توافق جامع از آن خود كنند. اما در اين ميان نكته مهم رواج ادبياتي در كشور است كه حصول توافق را خط پايان خصومت ايران و امريكا ميداند. اين در حالي است كه نه تنها در ايران بلكه در ايالات متحده نيز هيچ عزمي براي پايان اين خصومت وجود ندارد. مؤيد اين موضوع را ميتوان عدم رفع تحريمهاي غيرهستهاي اعم از تحريمهاي داماتو، تحريمهاي موشكي، حقوق بشر و تروريسم دانست. ماجرايي كه نشان ميدهد خصومت دولت ايالات متحده با جمهوري اسلامي بسيار عميق است و قرار نيست اين مذاكرات پاياني بر روند اين خصومت باشد. اين در حالي است كه رهبر معظم انقلاب، رئيسجمهور و اعضاي تيم گفتوگوكننده هستهاي نيز بارها در سخنان خود تأكيد كردهاند كه محور مذاكرات تنها حول پرونده هستهاي كشورمان است و قرار نيست مسائل ديگر را دربربگيرد. همچنين اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه ايالات متحده در بسياري از مسائل از جمله مسائل منطقهاي و فرامنطقهاي با جمهوري اسلامي زاويه دارد و اين زاويه دقيقاً بخش مهمي از منافع امريكا را دربر ميگيرد. نگرانيها در خصوص فشارهاي ايالاتمتحده براي توقف كامل برنامه هستهاي كشورمان نيز در حالي است كه فرزندان مذاكرهكننده ايراني نيز با دقت و زيركي بينظيري موضوع گفتوگوها را رصد و پيگيري ميكنند؛ ماجرايي كه باعث شده تا به امروز قلدران غربي عقبنشينيهاي متعددي را در برابر ايران داشته باشند و در ظاهر به پذيرش حق جمهوري اسلامي براي داشتن برنامه صلحآميز هستهاي اذعان كنند. علاوه بر اين بهرهگيري تيم مذاكرهكننده ايراني از كارشناسان مجرب صنعت هستهاي و دريافت مشاورههاي متعدد از اين تيم نيز خود به كمك گفتوگوكنندههاي كشورمان آمده تا غربيها نتوانند با در كنار هم چيدن واژههاي تخصصي و ارائه شكلاتهاي فني، حقوق مسلم مردم ايران را زائل كنند.
آنچه در ادامه ميخوانيد، حاصل گفتوگوي روزنامه جوان با احمد بخشايش اردستاني استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و عضو كميسيون امنيت ملي مجلس است كه به بررسي ابعاد مختلف پرونده هستهاي كشورمان و چشمانداز توافق در مدت زمان باقي مانده ميپردازد.
به عنوان اولين سؤال، شما عملكرد تيم مذاكرهكننده هستهاي را طي 20 ماه گفتوگوي مستمر چطور ارزيابي ميكنيد؟
من اين عملكرد را مثبت ارزيابي ميكنم. معتقدم تيم هستهاي كشورمان در حال تلاش است و انشاءالله كه خطوط قرمز را نيز رعايت ميكند. اين تيم قطعاً خطوط قرمز كشور در اين مذاكرات را ميداند. ما در خطوط قرمز خود دو خواسته اصلي داريم. اول لغو كامل تمام تحريمها و سپس به رسميت شناختن حق غنيسازي كشورمان و در طرف مقابل غربيها نيز از ما شفافيت و اعتمادسازي ميخواهند. تا به امروز نيز به نظر ميرسد تمام اينها در حال پيشرفت است. البته نبايد فراموش كنيم كه اين گفتوگوها به رابطه ميان ايران و امريكا گره خورده و همانند اين رابطه بسيار پيچيده است. كشور ما 10 سال است كه درگير اين مذاكرات است و امروز نيز كنگره امريكا با طرحي كه براي نظارت بر توافق به تصويب رسانده بر اين پيچيدگي افزوده است. قطعاً ما در مجلس شوراي اسلامي نيز اجازه نخواهيم داد كه حقوق ملت پايمال شود و ما نيز با تصويب طرحي بر اين پيچيدگي خواهيم افزود. البته مذاكرات هستهاي به خوبي پيش رفته، ولي اختلافات تأثيرگذار در آن منجر به طولاني شدن آن شده است. جمهوري اسلامي ايران معتقد است كه غرب در حال مطالبهگري و دستدرازي بيش از حد و اندازه به برنامه هستهاي ايران است. اگرچه فعاليت هستهاي صلحآميز ايران ربطي به غرب ندارد و تهران چون اين برنامه را طبق مقررات و قوانين و زير نظر بازرسان آژانس بينالمللي انرژي اتمي انجام ميدهد، پس بحثهاي ريز و جزئي در اين خصوص موضوعيت ندارد.
ايالاتمتحده در توافق لوزان مواردي را پذيرفت كه امروز به صراحت منكر آنها ميشود و به قول برخيها دبه كرده است. ارزيابي شما از زيادهخواهيهاي اخير ايالات متحده چيست؟
از زمان پيامبر(ص) تا به امروز منطق نظام بينالملل بر زور بوده و زورگويان حرفشان را ميزنند. امروز نيز ايالاتمتحده با اين استدلال كه من سر و سامان دهنده نظام بينالملل بودهام و در دو جنگ جهاني در مقابل تعديها و زورگوييها ايستادهام، اجازه نميدهم هيچ كشوري سلاح هستهاي داشته باشد و اين نظم بينالملل را از بين ميبرد. بر اين مبنا طبيعي است كه زير توافقات و حرفهاي قبلي خود بزنند. اين را بايد به استحضار برسانم كه تا به امروز امريكاييها در مقام نوشتاري نتوانستند زير حرف خود بزنند اما تا قبل از اينكه اين موضوع به مقام تحرير برسد، آنها تمام تلاش خود را خواهند كرد تا با حداقل انرژي، بيشترين امتياز را از كشورمان دريافت كنند. علاوه بر اين ميكوشند چهره خود را نزد كنگره، افكار عمومي امريكا و جهان، پيروز نشان دهند و بگويند ما در اين مذاكرات روسفيد هستيم و توانستيم ايران را تحقير كنيم. اين موضوع در زمان پيغمبر نيز به خوبي قابل مشاهده است. به طور نمونه زماني كه پيامبر صلح حديبيه را با قريش امضا كرد، قريش زورگوييهاي زيادي را عليه پيامبر انجام داد. البته من قصد مقايسه ندارم اما قطعاً همانطور كه گفتم از زمان پيامبر تا به امروز نظام بينالملل مبتني بر زورگويي بوده است. امريكا قصد دارد از موضوع هستهاي به عنوان ابزار استفاده كند و بگويد ما جهان را عليه ايران هميشه متحد نگه ميداريم تا اين كشور را تضعيف كنيم. جمهوريخواهان، افراطيون و لابيهاي صهيونيستي در امريكا به دنبال شكست مذاكرات هستهاي هستند تا به جهان اعلام كنند كه ايران مقصر اصلي اين شكست است، در حالي كه جمهوري اسلامي ايران براي نتيجهبخش بودن و رسيدن به توافق نهايي، انعطافهاي فراواني را از خود نشان داده است.
حال اين موضوع دبه درآوردن نيز از ديدگاه من يك بلوف و زورگويي سياسي است و امريكا تلاش دارد از اين مسير به توافق مطلوب خود برسد.
پس شما معتقد هستيد كه اين بلوفها چندان مهم نيست و متن توافق نهايي مهم است.
بله همين طور است. قطعاً آنچه كه نوشته ميشود اهميتش بسيار بيشتر از چيزي است كه امروز در رسانهها مطرح ميشود. رسانههاي غربي هماكنون مشغول شانتاژ خبري عليه ما هستند تا بر اساس همان موضوعي كه گفتم بتوانند بيشترين امتياز را از ما بگيرند. مهم اين است كه غربيها پذيرفتهاند در نطنز 5050 سانتريفيوژ نسل اول مشغول كار باشد. در فردو نيز قبول كردند كه حدود هزار سانتريفيوژ آماده به كار باشد و دو بسته 164 تايي آن نيز بچرخد و 4 بسته نيز آماده به كار باشد. در اراك نيز قرار است قلب راكتور جوري طراحي شود كه ميزان توليد پلوتونيم آن كاهش يابد و بهتر كار كند. همچنين ميزان اورانيوم غني شده نيز قرار است 300 كيلو باقي بماند. تمام اينها در بيانيه لوزان بوده و بنابراين مشخص است كه ناراحت هستند و دوست دارند حتي پيچ و مهرههاي صنعت هستهاي ما را نيز بردارند و با خود ببرند. حال آنها ميخواهند در موقع نوشتن اينها را وارد متن نكنند و درست همان كار را كه با معمر قذافي انجام دادند با ما انجام دهند. همه به خوبي ميدانند كه معمر قذافي با دو تشر امريكاييها و انگليسيها كل تأسيسات هستهاي خود را جمع كرد و در كشتي گذاشت و به امريكا فرستاد. حتي خود امريكاييها به اين موضوع ميخنديدند و ميگفتند چقدر آسان توانستيم اين تأسيسات را جمع كنيم. اما قطعاً جمهوري اسلامي به هيچ عنوان شبيه معمر قذافي نيست و قرار نيست با اين توپ و تشرها، كل دستاوردهاي خود را از دست بدهد. ايران پيرو مكتب پيامبر اسلام است و اهل مقاومت است. ما روي حرف خود ميايستيم و قطعاً عقبنشيني نخواهيم كرد. از سوي ديگر آقاي اوباما نيز به اين توافق نياز بسياري دارد و مجبور است با ما كنار بيايد. البته آقاي اوباما قصد دارد غرور ملي ما را بشكند و قطعاً اگر موضوع هستهاي حل شود به سراغ موضوعات ديگر نظير بحث حقوق بشر ميرود.
يعني شما ميگوييد كه موضوع گفتوگو با دانشمندان هستهاي امكانپذير نيست؟
من فكر ميكنم همانطور كه مقام معظم رهبري فرمودند كه اجازه نميدهيم از دانشمندان كشور بازجويي شود، اين عمل قابل اجرا نيست. البته همانطور كه ميدانيم در زماني كه آقاي لاريجاني مسئول تيم هستهاي بود، آژانس چندين مصاحبه با دانشمندان ما انجام داد و همچنين اين نهاد هفت سؤال از كشورمان مطرح كرد و ايران به شش سؤال پاسخ داد. قطعاً اگر به همه سؤالات جواب ميداد، آژانس با زيادهخواهي سؤالات جديدي را مطرح ميكرد و كار را براي ما سختتر ميكرد. در خصوص گفتوگو با دانشمندان نيز همين طور است. اگر ما اجازه گفتوگو با يك يا دو دانشمند را بدهيم، آنان موضوع را ختم نميكنند و ميخواهند با ساير دانشمندان ما نيز گفتوگو كنند. البته من معتقدم با ايستادگي كه ما در موضوع گفتوگو با دانشمندان هستهاي و بازديد از مراكز نظامي انجام داديم و همانطور كه گفتم به دليل نياز آقاي اوباما به حصول اين توافق، امريكا مجبور به عقبنشيني از اين خواستههاي خود شود.
ديدگاه مجلس در خصوص گفتوگو با دانشمندان هستهاي كشور و بازديد از مراكز نظامي توسط آژانس بينالمللي انرژي اتمي چيست؟
ما پروتكل الحاقي را به صورت تلويحي پذيرفتهايم. سه نوع نظارت نيز در حوزه هستهاي وجود دارد. نظارت اول در حوزه NPT است، نظارت شش ماهه كه از دوربينها گرفته ميشود و نظارت سوم در قالب پروتكل الحاقي است كه مكمل NPT است. در اين پروتكل الحاقي گفته ميشود، بازرسيها هر زمان، هر مكان و هر كجا صورت بگيرد. پذيرش پروتكل الحاقي نيز به اين معنا است كه آنها با ادعاي انجام فعاليت هستهاي در مراكز نظامي و ارائه دليل و حجت در اين خصوص و همچنين تأييد دولت، حق بازرسي از مراكز مورد ادعاي خود را دارند. اما اينكه آژانس هر روز بخواهد اين كار را انجام دهد خلاف مروت است و ما آن را نميپذيريم. نكته ديگر اين است كه آنها پيشتر نيز با دانشمندان ما گفتوگو كردهاند اما همين بازرسان اطلاعات ما را به سرويسهاي جاسوسي فروختهاند و باعث ترور دانشمندان ما شدهاند. حتي اطلاعاتي نيز در دسترس است كه غربيها با شناسايي دانشمندان ما، قصد تطميع آنها و ترغيبشان به خروج از ايران را داشتهاند.
از اين رو مجلس قطعاً بايد پروتكل الحاقي را بررسي و تصويب كند و در اين جريان بايد نقاطي كه ممكن است باعث آسيب رسيدن به كشور شود را مسدود كند.
بسياري از نمايندگان مجلس به اين روند معترض هستند كه تيم هستهاي كشورمان تعامل خوبي با مجلس ندارد و همان اطلاعات رسانهاي را در اختيار نمايندگان قرار ميدهد. اين موضوع تا چه حد صحت دارد؟
اين موضوع هم صحت دارد و هم خير. بايد با انصاف گفت كه در زمان حضور آقاي ظريف و آقاي عراقچي در كميسيون امنيت ملي ميزاني از اطلاعات را در اختيار كميسيون قرار ميدادند اما اين اطلاعات را باز نميكردند. در جلسه اخير غيرعلني مجلس كه تيم هستهاي گزارشي را ارائه داد، انصافاً جزئيات خوبي ارائه دادند و در صحن علني موضوعات خوبي را مطرح كردند. در عين حال زماني كه آقاي عراقچي در كميسيون حاضر ميشد اين اطلاعات جزئي در اختيار نمايندگان قرار نميگرفت و نمايندگان احساس ميكردند چيزي دستگيرشان نشده است.
هماكنون در كشور نوعي فضاي دو قطبي در موضوع هستهاي به وجود آمده است. به نظر شما چگونه ميتوان اين فضاي دو قطبي را به نفع كشور مديريت كرد؟
بحث هستهاي ما يك بحث ملي است و موفقيت ما در اين عرصه يك موفقيت ملي خواهد بود. همانطور كه ما ميگفتيم انرژي هستهاي حق مسلم ماست، در موضوع توافق نيز بايد اين وحدت وجود داشته باشد.
اما راهكار براي ايجاد اين وحدت ارائه اطلاعات دقيق به مردم در خصوص مذاكرات است. به طور نمونه اگر امريكاييها گزاره برگ منتشر كردند، ما نيز گزاره برگ خود را منتشر كنيم و مردم را تشنه اطلاعات نگذاريم. اين حجم اطلاعات بايد به حدي زياد باشد كه مردم ديگر سراغ گفتههاي امريكاييها نروند. قطعاً عدم ارائه اطلاعات دقيق و رجوع مردم به گفتههاي امريكاييها باعث ميشود كه ملت فكر كنند جمهوري اسلامي منافع آنها را تأمين نميكند و با نظام دچار زاويه ميشوند. تيم هستهاي بايد به گونهاي عمل كند كه اگر توافق حاصل نشد، مردم اين موضوع را گردن نظام نيندازند و بدانند كه زيادهخواهيهاي امريكا باعث عدم توافق شده است. در كنار تمام اينها، مسئولان نبايد اجازه ايجاد دو قطبي در موضوع هستهاي را بدهند. قطعاً اين دو قطبي به نفع نظام و كشور نخواهد بود.
شيوه تصويب پروتكل الحاقي در مجلس چگونه خواهد بود؟
اين پروتكل پس از امضاي توافق تا چند ماه به صورت داوطلبانه اجرا خواهد شد و پس از آن براي تصويب به مجلس خواهد آمد. البته مجلس در حال بررسي طرحي يك فوريتي است تا همانند كنگره امريكا، پس از توافق اين موضوع به مجلس بيايد و مورد تصويب قرار بگيرد. اگر اين اتفاق بيفتد، به صورت اتوماتيك پروتكل الحاقي نيز در مجلس بررسي خواهد شد. البته اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه در سال 1387 مجلس طرحي را تصويب كرد كه دولت را ملزم ميكرد كه ديگر پروتكل الحاقي را اجرا نكند و اين طرح تاكنون ادامه داشته است. بنابراين اجراي پروتكل الحاقي نيز نياز به تصويب طرح يا لايحهاي ديگر دارد كه طرح سال 87 را لغو كند.
غربيها نيز مدعي هستند كه لغو تحريمهاي سازمان ملل، در گرو اجراي پروتكل الحاقي از سوي جمهوري اسلامي است. اين موضوع چگونه توجيهپذير است؟
اين موضوع از گذشته نيز وجود داشت. امريكاييها قصد دارند از طريق پروتكل الحاقي گفتههاي ما را راستيآزمايي كنند. البته ما نيز كار مشكوكي انجام ندادهايم و طبق گفته مقام معظم رهبري ساخت سلاح هستهاي حرام است و قطعاً خلاف اين فتوا عمل نخواهيم كرد. از اين رو باكي نيز از اجراي پروتكل الحاقي نخواهيم داشت. هماكنون 120 كشور دنيا پروتكل الحاقي را پذيرفتهاند و اجرا ميكنند. اما امريكاييها ميخواهند با اجراي پروتكل الحاقي دسترسيهاي بزرگتر به تأسيسات ما داشته باشند. يعني دوربينهاي آفلاين مستقر در مراكز ما را آنلاين كنند و هر لحظه فعل و انفعالات ما را بررسي كنند، كه اين موضوع براي ما قابل قبول نيست.
دليل برجسته شدن موضوع PMD طي روزهاي اخير را چطور ارزيابي ميكنيد؟
دليل اين برجسته شدن، رسيدن به زمان توافق است. همانطور كه گفتم كشور ما بر اساس فتواي مقام معظم رهبري به دنبال ساخت بمب هستهاي نيست اما براي نيازهاي دفاعي خود توانمنديهاي موشكي داريم كه اين حق هر كشوري است كه متناسب با تهديدات توانمنديهاي خود را افزايش دهد. غربيها مطرح ميكنند كه يكي از لوازم بمب هستهاي، موشك است و ممكن است از كلاهكهاي هستهاي در اين موشكها استفاده شود. آنها فكر ميكنند كه همه كشورها مثل خودشان غيرصادق هستند و قصد دارند به جامعه بينالملل كلك بزنند. آنها خوب ميدانند كه موضوع ابعاد نظامي يك برنامه هستهاي در يك اتاق كوچك صورت نميپذيرد و نياز به محوطههاي عظيم براي آزمايشات دارد. قطعاً اين محوطهها نيز به راحتي توسط ماهوارهها تحت كنترل هستند و كوچكترين انفجاري ثبت خواهد شد. از اين رو آنها خوب ميدانند كه تا به امروز ما هيچ فعاليت نظامي با رويكرد هستهاي نداشتهايم. علاوه بر اين همين كه ما وارد گفتوگو با غربيها شدهايم، نشان ميدهد كه به دنبال ابعاد نظامي نيستيم و خواستار شفافسازي و اعتمادسازي در برنامه هستهاي خود هستيم. از اين رو من معتقدم غربيها با طرح موضوع PMD به دنبال دسترسي و از كار انداختن دستاوردهاي نظامي ما نيز هستند.
درباره لغو مرحلهاي تحريمها ديدگاه شما چيست؟ آيا امكان حذف تمام تحريمها به صورت يكباره وجود دارد؟
لغو مرحلهاي تحريمها يك بحث خطرناك است. اين زمان ميبرد. ما موضع خود را در اين خصوص گفتهايم. اگر اين روند گام به گام بود بايد به اين شيوه عمل ميكرديم و ميگفتيم با تعطيلي فردو، شما تحريم بانك و نفت را برداريد. با كاهش قدرت نطنز شما تحريم خودروسازي را جمع كنيد، اما ما اين طور نخواستيم و عنوان كرديم در روز اجراي توافقنامه كل تحريمها بايد يكباره جمع شود. تحريمهاي مربوط به شوراي امنيت، پنج قطعنامه است كه قرار شده تا پس از امضاي اين توافق به شكل يك قطعنامه تعريف گردد و پنج قطعنامه قبلي را باطل كند.
دسته دوم تحريمهايي است كه اتحاديه اروپا وضع كرده و آن را نيز قرار است به سرعت با امضاي توافق لغو كند. تحريمهاي مربوط به امريكا نيز به دو نوع است، تحريمهاي مربوط به كنگره كه در واقع دعواهاي داخلي سناتورها با اوباما است كه براي تسويهحسابهاي خودشان است. دسته دوم تحريمهاي دولت امريكا است كه به صورت كلي آقاي اوباما تحريمها را تعليق و لغو خواهد كرد. در مجموع شوراي امنيت و اتحاديه اروپا ميتوانند اين تحريمها را لغو كنند اما امريكا نميتواند اين كار را انجام دهد چراكه بخشي از تحريمها به كنگره ارتباط دارد. من فكر ميكنم براي اينكه اين همزماني حفظ شود، اروپا و امريكا يك بيانيه بينالمللي بدهند و بگويند ظرف مدت تعيين شده اين تحريمها را لغو خواهند كرد. اين يك راه حل ميانه است. ايران نيز عملاً از حدود يك سال پيش نطنز و فردو را تعطيل كرده و كاري براي روز اجراي توافق ندارد.
شما چشمانداز مذاكرات را چطور ارزيابي ميكنيد؟
همانطور كه گفتم آقاي اوباما علاقه زيادي براي اين توافق دارد و دوست دارد اين توافق را ميراث خود معرفي كند. من فكر ميكنم اين توافق مورد نياز هردو طرف بود اما نياز امريكا و شخص اوباما به اين توافق خيلي بيشتر از ايران بود چراكه به محض اعلام بيانيه لوزان، اوباما طوري صحبت و سخنراني كرد كه انگار بزرگترين اتفاق در تاريخ را انجام داده است و گفت كه روز بزرگ تاريخ است. اوباما هيچ علاقهاي ندارد كه همانند بوش گردنكشي كند و زير بار توافق نرود. اگر موضوع به زورآزمايي ميرسيد ملت ايران كوتاه نميآمد و درس خوبي را به امريكاييها ميداد. از اين رو بايد اين انگيزه قوي در آقاي اوباما را مثبت ارزيابي كرد. در طرف مقابل نيز آقاي روحاني قرار دارد كه در ايام تبليغات انتخاباتي عنوان كرد كه چرخ اقتصاد بايد بچرخد كه اين نيز خود يك انگيزه است. حال اين انتظار در مردم به وجود آمده بود كه ما بايد از اين تحريمها گذر كنيم تا به مراحل بعدي دست يابيم. جمع اين دو انگيزه احتمال حصول توافق را بسيار بالا ميبرد. اما همانطور كه گفتم نبايد فراموش كنيم كه ايران و امريكا 36 سال است كه با يكديگر درگير هستند و به رغم منافع مشترك در عراق و افغانستان، هيچگاه حاضر نشدند با يكديگر كنار بيايند. در مجموع من چشمانداز را مثبت ميبينم
آيا مجلس راهكار عملي در خصوص مذاكرات به تيم هستهاي ارائه داده است؟
مجلس در اين خصوص منفعل عمل كرده است. مجلس نميخواهد در اين خصوص سخن بگويد چراكه به اندازه كافي در مسير مذاكرات مشكل وجود دارد و اگر مجلس بخواهد فعالانه عمل كند، تيم مذاكرهكننده شكست احتمالي مذاكرات را به گردن مجلس خواهد انداخت. بنابراين مجلس فقط نگاه ميكند و البته مراقب اين روند است. اگر مجلس متوجه شود كه توافق بسيار ضعيف و به ضرر كشور است، امكان مخالفت با توافق را دارد. البته مجلس در قالب بيانيه موضع گرفته اما همانند كنگره امريكا به دنبال مانع ايجاد كردن نيست.