
جنگ نيابتي... اين كد اعلام خطري بود كه مقام معظم رهبري طي سخنراني اخير خود بر آن تأكيد كردند تا زنگ هوشياري در برابر بروز اين پديده را به صدا در بياورند. ايشان در ديدار مسئولان نظام و سفراى كشورهاى اسلامى ابتدا به صورت سربسته به موضوع شكلگيري جنگ نيابتي عليه كشورمان اشاره كردند و فرمودند: «امروز سياستهاي خباثتآلود استكبار در منطقه ما ايجاد جنگهاي نيابتي است؛ براي منافع خودشان، كشورهاي منطقه را يا گروههايي در داخل كشورها را تحريك كنند و وادار كنند كه به جان هم بيفتند و آنها منافع خودشان را دنبال كنند؛ جيب كمپانيهاي اسلحهسازي را پر كنند، سياستهاي اقتصادي اقتصاد نزديك به ورشكستگي خودشان را ترميم كنند؛ هدف آنها اين است؛ ما بايد بيدار باشيم.»
اما درست چند روز بعد، معظم له هشداري جديتر در خصوص خطر جنگ نيابتي عليه كشورمان دادند و از تلاش برخي كشورها براي كشاندن جنگهاي نيابتي به مرزهاي ايران سخن به ميان آوردند. معظم له در مراسم دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه افسرى و تربيت پاسداري امام حسين عليهالسلام، در همين ارتباط فرمودند: «بنده خبرهايي دارم از اينكه دشمنان ما با همراهي برخي از مسئولان سفيه منطقه خليجفارس - نه همهشان،
بعضي- درصدد هستند كه جنگهاي نيابتي را به مرزهاي ايران بكشانند. پاسداران انقلاب اسلامي و همه پاسداران حريم امنيت ملّي در سازمانهاي مختلف بيدارند، هوشيارند. اين را بدانند كه اگر شيطنتي صورت بگيرد، واكنش جمهوري اسلامي بسيار سخت خواهد بود.»
جنگ نيابتي چيست؟اما جنگ نيابتي چيست و در چه وضعيتي به وقوع ميپيوندد؟ بر اساس تعاريف ارائه شده، جنگ نيابتي وضعيتي است كه در آن قدرتهاي درگير به جاي اينكه مستقيماً وارد جنگ با يكديگر شوند با حمايتهاي مالي، تسليحاتي و تبليغاتي از كشورها يا گروههاي مسلح ديگري كه با قدرت مقابل يا متحدين آن در جنگند، سعي در تضعيف آن قدرت يا فشار بر آن مينمايند. در بسياري از موارد به علت توان بالاي نظامي قدرتهاي اصلي، درگيري نظامي مستقيم آنها با يكديگر ميتواند هزينههاي سياسي، اقتصادي و انساني بالايي را براي هر دو طرف در پي داشته باشد و از اين رو طرفين تلاش ميكنند كه بدون وارد شدن به جنگ تمام عيار از طريق حمايت از گروهها و دولتهاي ثالث به طرف مقابل ضربه بزنند.
جنگ نيابتي با ايران، چرا؟حال شايد سؤال اصلي اين باشد كه چرا قدرتهاي بزرگ به دنبال كشاندن آتش جنگهاي نيابتي به مرزهاي جمهوري اسلامي ايران هستند؟ پاسخ به اين سؤال را بايد در قدرت جمهوري اسلامي ايران و هزينههاي گزاف رويارويي مستقيم با كشورمان جستوجو كرد. درست پس از پيروزي انقلاب اسلامي، قدرتهاي غربي كه منافع خود را در داخل ايران از دست رفته ميديدند، تمامي تلاش خود را به كار بستند تا با سرنگوني نظام نوپاي جمهوري اسلامي، بار ديگر به منابع كشورمان دسترسي داشته باشند. اين روند از طريق تحريك رژيم بعث عراق براي راه اندازي يك جنگ تمام عيار عليه كشورمان آغاز شد؛ جنگي كه ميتوان آن را نخستين جنگ نيابتي عليه ايران در نظر گرفت، چراكه در يك سو عراق و پشتيبانان شرقي و غربياش قرار داشتند و در سوي ديگر جمهوري اسلامي ايران قرار داشت كه حتي در خصوص خريد سيم خاردار نيز با تحريم مواجه بود. اين در حالي بود كه در خاتمه جنگ اين ايران بود كه نه تنها هيچ خللي در حكومتش به وجود نيامد، بلكه حتي يك وجب از خاكش نيز در اشغال نيروهاي بعثي باقي نماند تا پيروز بلامنازع طولانيترين جنگ قرن بيستم لقب بگيرد.
حال با پايان يافتن جنگ تحميلي و سرازير شدن داراييهاي كشور به سمت ايجاد زيرساختهاي كليدي، نوسازي صنايع و دستيابي به تكنولوژيهاي نوين، ايران در زماني كوتاه به يك قطب پر قدرت منطقه خاورميانه تبديل شد كه ديگر رويارويي نظامي با آن نه تنها صرفه نداشت، بلكه ريسك اين رويارويي نظامي را براي عامل آن به بيشترين حد ممكن ميرساند. از اين رو دشمنان جمهوري اسلامي كوشيدند از طريق طرحهاي ديگري همچون براندازي نرم و تحريم اقتصادي جمهوري اسلامي را به زانو در بياورند كه در اين طرح نيز موفق نبودند.
حال پس از ناكامي طرحهاي دشمنان براي سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران، غربيها با ارائه طرح جنگهاي نيابتي و تلاش براي درگير كردن جمهوري اسلامي ايران در اين نبردها، ميكوشند از طريق كشورهاي ثالث به نبرد با جمهوري اسلامي ايران بپردازند.
آمادگي ايران براي جنگهاي نيابتياما جمهوري اسلامي ايران با تبيين عمق استراتژيك و كمك به سوريه و لبنان به عنوان خطوط مقاومت و همچنين تلاش براي حمايت از گروههاي مقاومت، سالها است كه جنگ با دشمنان را در سرزمينهاي ديگر تجربه ميكند. اين تجربه با شكلگيري موج بيداري اسلامي كه به تأسي از انقلاب اسلامي ايران بود ابعاد جديدتري به خود گرفت و موج جنگ نيابتي در منطقه را شدت بخشيد. در اين ميان نكته مهم آن بود كه مقامات كشورمان در اين تقابل نيابتي استراتژي خود را بر حمايت معنوي و سياسي از حكومتهاي مردمي منطقه قرار دادند اما در طرف مقابل دشمنان به دليل عدم توانايي در تقابل ديپلماتيك با كشورمان، شروع به استفاده از ابزارهاي جنگي و روشن كردن آتش جنگ در منطقه كردند. جنگي كه امروز شعلههاي آن در سوريه، عراق و يمن ديده ميشود و دشمنان جمهوري اسلامي تلاش بسياري ميكنند از طريق درگير كردن جمهوري اسلامي در اين جنگها، آتش آن را به مرزهاي كشورمان نيز بكشانند.
حال گويي اين دشمنان فراموش كردهاند كه جمهوري اسلامي ايران همواره در نبردهاي نيابتي كه تجربه آن را داشته، به عنوان پيروز بزرگ نام گرفته است. جنگ تحميلي هشت ساله، جنگ 33 روزه لبنان، جنگ 22 روزه غزه، جنگ هشت روزه غزه، جنگ 51 روزه غزه، مقاومت بينظير مردمي در سوريه و شكستهاي متوالي داعش در عراق همه جزو پيروزيهاي چشمگيري است كه جمهوري اسلامي در جنگهاي نيابتي به دست آورده است؛ جنگهايي كه در برخي از آنها به صورت مستقيم و در برخي ديگر به صورت غيرمستقيم درگير بوده است.
ارتجاع عرب، عامل جنگ نيابتي با ايران اما در اين ميان سؤال مهم اين است كه آيا مرتجعين عرب عامل جنگ نيابتي با ايران هستند؟ در اين خصوص پاسخ قطعي نميتوان ارائه داد، اما مرور تقابلعربستان، قطر و امارات با ايران در سوريه، عراق و يمن نشان ميدهد كه اين نبرد هم اكنون ميان طرفين شكل گرفته است، اما نكته مهم اين است كه شعلههاي اين نبرد هنوز به مرزهاي هيچ كدام از كشورهاي درگير كشيده نشده است. در اين ميان واقعيتي كه ميتواند به احتمال عامليت برخي كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس براي جنگ نيابتي با ايران قوت ببخشد، تسليح شدن اين كشورها با جديدترين تسليحات غربي طي سالهاي گذشته است. اقدامي كه خاورميانه را به بزرگترين زرادخانه دنيا تبديل كرده و منتظر يك جرقه كوچك است تا شايد نظريه جنگ جهاني سوم به وقوع بپيوندد. از سوي ديگر پروپاگانداي رسانههاي غربي در موضوع ايران و دميدن در شيپور ايران هراسي نيز خود ميتواند دليل ديگري باشد كه برخي كشورهاي عربي حاشيه خليج فارس را قانع كند كه به جنگ با ايران برخيزند.
اما واقعيت بزرگتر از تمامي اينها، آن است كه جمهوري اسلامي ايران در شرايط شكلگيري اين نبرد احتمالي با كمك قدرت نظامي بومي خود كه متناسب با تهديدات طراحي شده است، نه تنها پاسخ سخت و تاريخي به متجاوزان فريب خورده خود خواهد داد، بلكه منافع طراحان و تحريك كنندگان اين نبرد را نيز در امان قرار نخواهد داد و درسي به آنها ميدهد كه تمامي نظريههاي جنگي آنان را دستخوش تغييراتي بزرگ كند.