کد خبر: 714081
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۶
متهم با تلفن همراه مقتول پيامك مي‌داد
مردي كه بعد از قتل دوست پولدارش با جعل سند و گرفتن اثرانگشت از مقتول دست به كلاهبرداري 100 ميليوني زده بود حادثه را شرح داد. متهم كه رسول نام دارد با گوشي مقتول براي خانواده‌اش پيامك مي‌فرستاد.
غلامرضا مسكني
به گزارش خبرنگار ما، عصر روز سه شنبه 16 دي ماه سال گذشته مأموران كلانتري پرديس در جريان كشف جسد مردي حوالي روستاي «كمرد» از توابع جاجرود قرار گرفتند و راهي محل شدند. مأموران پليس در نخستين گام با جسد مرد سالخورده‌اي كه حوله‌اي سفيد به دور گردنش گره زده شده بود، روبه‌رو شدند. مردي كه موضوع را به پليس خبر داده بود، گفت: لحظاتي قبل در اطراف محوطه دامداري‌ام در حال جمع‌آوري سنگ بودم كه پتويي زير مقداري سنگ نظرم را به خودش جلب كرد. وقتي نزديك شدم ديدم روي پتو مقداري سنگريزه و خاك ريخته شده است. با كنجكاوي سنگ‌ها را كنار زدم كه پاي انساني را داخل پتو ديدم و بلافاصله موضوع را به مأموران كلانتري خبر دادم. مأموران پليس در بررسي‌هاي اوليه جسد متوجه جوهري بودن انگشت دست جسد شدند كه بررسي‌ها نشان داد بعد از مرگ از وي اثر انگشت گرفته شده است. همچنين ردي از لاستيك خودرو در محل حادثه كشف شد كه مشخص كرد عامل يا عاملان اين حادثه، جسد را ساعتي قبل با خودرو به اين مكان منتقل كرده و از محل گريخته‌اند. در بررسي‌هاي بعدي مأموران پليس هيچ مدارك هويتي را از جسد كشف نكردند. بنابراين جسد به عنوان ناشناس براي مشخص شدن هويتش به پزشكي قانوني فرستاده شد.

‌   شناسايي هويت مقتول
در حالي كه تحقيقات درباره اين حادثه ادامه داشت، كارآگاهان پليس با گرفتن اثر انگشت، هويت جسد را به نام اصغر شناسايي كردند كه در پرونده‌اش يك سابقه درگيري خانواد‌گي و يك سابقه هم به خاطر اشياي عتيقه به عنوان سابقه كيفري ثبت شده بود. پس از اين مأموران پليس براي تحقيقات بيشتر به سراغ خانواده‌اش رفتند.

  پدرم دو زن داشت
پسر مقتول گفت: پدرم دو بار ازدواج كرده بود و پس از ازدواج دومش مادرم را اذيت مي‌كرد و هميشه دنبال خوشگذراني بود تا اينكه مادرم را به خانه خودم بردم. اما چند سال قبل زن دوم پدرم فوت كرد و او تنها شد. پس از اين با خواهر و برادرم ارتباط داشت و حتي مدتي قبل كه بيمار شده بود، خواهرم از او پرستاري كرد تا خوب شد. وي ادامه داد: مدتي است از او خبري ندارم اما فكر مي‌كنم خواهرم با او ارتباط داشته است.

  حرف‌هاي دختر مقتول و اولين سرنخ پليس
سپس كارآگاهان براي تحقيقات سراغ دختر مقتول رفتند. دختر مقتول گفت: پدرم بعد از فوت زن دومش خانه مجردي داشت. او وضع مالي‌اش خوب بود و احتياجي به ما نداشت اما من گاهي اوقات به خانه‌اش مي‌رفتم كه فهميدم مردي به نام رسول با او رفت و آمد دارد. وي در ادامه گفت: روز حادثه من با تلفن همراه پدرم چند بار تماس گرفتم تا او را به خانه‌ام دعوت كنم اما جواب نداد تا اينكه پيامك داد و گفت گرفتار است و در فرصت بعدي به خانه‌ام مي‌آيد. ما چند روز با هم به صورت پيامكي ارتباط داشتيم تا اينكه تلفنش براي هميشه خاموش شد.

   انتقال 100 ميليون تومان از حساب مقتول به حساب زن دوست صميمي
همزمان با ادامه تحقيقات مأموران پليس دريافتند بعد از حادثه بيش از 100 ميليون تومان از حساب مقتول در چند مرحله برداشت شده است. بررسي‌هاي بيشتر حساب مقتول نشان داد اين مبلغ بعد از قتل اصغر به حساب همسر  رسول كه از دوستان صميمي مقتول است، منتقل شده است. همچنين مشخص شد چكي از مقتول با جعل امضا از بانك وصول شده است. بنابراين كارآگاهان به رسول مشكوك شدند و وي را به عنوان مظنون حادثه بازداشت كردند و مورد بازجويي قرار دادند.
رسول در بازجويي‌هاي اوليه منكر قتل اصغر شد و با ارائه قولنامه‌اي مدعي شد كه مبلغ 100 ميليون تومان از مقتول طلبكار بوده به همين خاطر اين مبلغ را به حساب همسرش منتقل كرده است. او خودش را استاد دانشگاهي در يكي از شهرستان‌ها معرفي كرد و گفت كه مقتول از دوستانش بوده و او در قتلش دست نداشته است.  همچنين بررسي‌هاي سابقه متهم نشان داد وي چند بار به خاطر جعل اسناد به زندان رفته است. بنابراين مأموران پليس وي را دوباره مورد بازجويي فني قرار دادند.

‌   اعتراف به قتل دوست صميمي به خاطر پول
متهم وقتي در بازجويي‌هاي فني با دلايل و مدارك روبه‌رو شد، چاره‌اي جز بيان حقيقت نداشت و با اعتراف به قتل اصغر گفت: در رفت و آمدي كه با اصغر داشتم، فهميدم او در حساب بانكي‌اش مقدار زيادي پول دارد. به همين خاطر وسوسه شدم و نقشه قتل او را طراحي كردم.
وي ادامه داد: شب حادثه قبل از خواب تعداد 20 عدد قرص خواب‌آور در ليوان شير كاكائويي حل كردم و به اصغر دادم. به اصغر گفتم اين ليوان شير كاكائو را بخور تا با آرامش بخوابي و او هم قبول كرد و براي خواب به اتاقش رفت. صبح وقتي از خواب بيدار شدم به سراغش رفتم و ديدم كه ديگر نفس نمي‌كشد. وقتي مطمئن شدم او فوت شده اثر انگشت او را در قولنامه‌اي كه از قبل تنظيم كرده و نوشته بودم او از من 100 ميليون تومان قرض گرفته گذاشتم. پس از اين حوله‌اي به دور گردنش انداختم تا جلوه دهم او را خفه كرده‌اند و بعد هم جسد را داخل پتويي پيچاندم و به داخل خودروي پرايد خودش منتقل كردم. وي ادامه داد: جسد را به حوالي روستاي كمرد بردم و آنجا طوري رها كردم تا از سوي رهگذران كشف شود. سپس به خانه‌اش آمدم و خودروي مقتول را پارك و دسته چك و كارت‌هاي عابر بانكش را سرقت كردم. پس از سرقت عابر بانكش در دو مرحله 100 ميليون تومان به حساب همسرم منتقل كردم و مبلغي را هم به حساب يكي از دوستانم كه مقتول به او بدهكار بود، انتقال دادم.
متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي سعيد احمدبيگي، بازپرس ويژه قتل از دادسراي جنايي پايتخت در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار