از همان سنين كم همواره نسبت به درك و شناخت حقيقت كنجكاو بود براي همين با مطالعه و تحقيق، اديان مختلف را مورد بررسي قرار داد و حتي در دورههايي امتحان كرد تا به آرامش دروني برسد اما خواست خدا اين بود او درمسير اسلام ناب محمدي قرار بگيرد و از شيعيان علوي شود. خودش ميگويد خوابي ديدم كه زندگيام را تغيير داد و من را به سمت ايران و مذهب تشيع هدايت كرد. روبرت رايكو از كشور ايتالياست كه بعد از تشرف به اسلام نام سلمان را براي خود نهاد. او امروز به عنوان كارشناس فلسفه و عرفان فعاليت دارد و در كنار آن مقالات متعددي را به زبان ايتاليايي ترجمه كرده است.
شما از يك خانواده كاتوليك بوديد كه از قرار بسيار هم به مذهب و عرفان مسيحيت پايبندي دارند، چطور با اسلام آشنا شديد؟
همواره دنبال تحقيق و مطالعه درباره اديان بودم. حتي ابتدا از روي كنجكاوي و شناخت بهتر سراغ دين هندو و بودايسم درشرق رفتم تا درآن آرامش و ارتباط با خدا را پيدا كنم ولي همچنان احساس خلأ و كمبود ميكردم تا اينكه سال1992 خواب عجيبي ديدم كه هيچ وقت فراموش نميكنم. كسي درخواب من را به سمت ايران هدايت و راهنمايي كرد و اينكه آينده ايران درگسترش اسلام سهم بسياري خواهد داشت و براي درك حقيقت بهتر است ايران بيايم. درخواب برايم مشخص نبود اين فرد راهنما چه كسي است ولي احساس ميكردم يك منجي من را به اسلام و به خصوص رفتن به كشور ايران هدايت ميكند.
قبل از اين درباره ايران شناختي داشتيد؟
نه، چيزي از ايران نميدانستم فقط شنيده بودم كه ايرانيها مردماني شيعه هستند زيرا اكثريت اطراف من در ايتاليا سني مذهب و صوفي بودند شناختي از تشيع و شيوه اعتقاداتشان نداشتم. يكي از دوستانم كتابهايي به من معرفي كرد تا ايران و اسلام را بيشتر بشناسم. او از جمله آثار پروفسور شهير هانري كربن را به من داد كه ايرانشناس و شرقشناس بسيار قهاري بود. حقيقتاً بايد بگويم من از روي كتابهاي ايشان تا حدودي ايران را شناختم و كمكم جذب اين نوع اسلام يعني تشيع شدم زيرا مذهبي كاملتر است.
چرا مذهب تشيع را كاملتر ميدانيد؟
تشيع هم مانند تسنن مربوط به اسلام است اما متوجه شدم كه تشيع به دليل وجود امامان معصوم كاملتر از اهل سنت است زيرا رابطه بين خدا و بشريت بايد در مسيري باشد كه نظر ائمه است تا به گمراهي نكشد. مسئله ديگر اعتقاد به حضور و وجود امام زمان(عج) روي زمين است البته مسيحيان معتقدند مسيح ميآيد و يهوديان هم اعتقاد دارند روزي يك منجي خواهد آمد. در بين هندوها و بوداييها هم انتظار منجي وجود دارد و انتظار ميكشند اما وجه تفاوت و برتري تشيع اين است كه ميگويند منجي همين جا روي زمين است و قرار نيست تا روزي بيايد. ما ايشان را نميبينيم. مانند خورشيد پشت ابر است بايد چشمانمان به ديدارشان بينا شود. مسلماً اين استدلال خوبي براي من بود كه تشيع داراي چنين امتيازي است بنابراين هرچه بيشتر درباره اين مذهب ميخواندم بهتر و بيشتر متقاعد ميشدم كه مذهب تشيع كاملتر از ساير اديان الهي است.
بعد از تشرف به اسلام خانواده چه برخوردي داشتند؟
مادر و برادرم دخالت نميكردند و كاري هم به اين چيزها نداشتند، ولي پدرم ناراحت شد و مخالفت زيادي كرد زيرا ما خانوادهاي كاتوليك و معتقد به دين بوديم. پدرم خيلي آرزو داشت كشيش شود كه با وقوع جنگ جهاني و مشكلات ناشي از آن نتوانسته بود به خواستهاش برسد براي همين هم هميشه دوست داشت حداقل يكي از پسرانش كشيش شوند. وقتي مسلمان شدم گفت من و اجدادم همه مسيحي هستيم توهم بايد مسيحي باشي و قرار نيست از دين و مسلكمان بگذري. اما خدا خواست كمكم بعد از اينكه ايران آمدم نظرشان نسبت به اسلام تغيير كرد بهطوري كه پدرم در اواخر عمر گفته بود من هم ميخواهم مسلمان شوم ولي متأسفانه عمرش كفاف نداد تا شهادتين بگويد و مسلمان از دنيا برود.
وضعيت تبليغ شيعه در ايتاليا چگونه است؟
بعضي از دوستان در ايتاليا فعاليتهاي ديني و تبليغي دارند. مثلاً مسجد و كتابخانه ساختهاند، كتابهايي هم چاپ وتوزيع ميكنند. حتي يكسري كنفرانس و جلسات متعددي هم دراينباره دارند ولي چيزي كه هست اين است كه شيعيان در ايتاليا پراكنده هستند و مانند برخي كشورهاي ديگر به صورت منسجم و متحد در كنار هم عمل نميكنند براي همين از نظر تبليغي مشكل وجود دارد. از طرفي خودشان هم با هم زياد هماهنگ و مرتبط نيستند. متأسفانه بعضي گروههاي شيعه نسبت به ديگر گروهها براي خود قائل به امتيازند كه همين امر فاصلهها را بيشتر ميكند.
با توجه به اين مسئله به نظر شما بزرگترين مشكل مسلمانان ايتاليا چيست؟
پيدا كردن اطلاعات صحيح و مشكلات فرهنگي است. بايد كتابهاي متعدد و باترجمه درست در اختيار مسلمانان ايتاليا باشد تا حقيقت اسلام را درك كنند چون تا وقتي نظر صحيح و مطمئني درباره اسلام نداشته باشند توانايي دفاع ندارند. مخالفان اسلام حرفهاي بيربط و تهمتهاي نارواي زيادي ميزنند بنابراين بايد قدرت مقابله و بحث داشته باشند.
تا به حال از سوي گروههاي نژادپرست و افراطي برخورد فيزيكي نسبت به مسلمانان هم شده است؟
بيشتر برخوردها رواني بوده تا فيزيكي. البته شايد اتفاقاتي هم رخ داده اما به طور كلي مردم ايتاليا نسبت به ساير كشورهاي ديگر آرامتر هستند جرئت بروز خشونت علني ندارند، بيشتر توهين و بد و بيراه لفظي دارند تا برخورد فيزيكي.
به نظر شما براي اينكه زيبايي اسلام را به جهان نشان بدهيم چه بايد كرد؟
چيزي كه براي من ابتدا جذابيت داشت و مشتاق اسلام شدم، تعليمات معنوي آن بود. خودم به دنبال حقيقت بودم. احاديث ائمه اطهار و وجودشان جذابيت داشت، به همين خاطر معتقدم بايد اين امور كه از زيباييهاي اسلام هستند را به جهان نشان داد و معرفي كرد. مثلاً حس عدالت و ديگرخواهي در اسلام بسيار زيباست كه بايد از آن گفت. البته تنها به حرف نيست درعمل هم بايد گفتار و احاديث ائمه را نشان داد تا تأثيرگذاري بالايي داشته باشد. همه ما داراي فطرت هستيم و مباني اسلامي براساس فطرت ماست لذا ايجاد ارتباط و نشان دادن آن مهم است.
وضعيت ترجمه آثار ديني و انقلاب اسلامي در ايتاليا چگونه است؟
متأسفانه خيلي كم و ضعيف است. قرآن به عنوان كتاب زيربناي اسلام چندين ترجمه كه داراي ايراداتي است دارد. حتي يكي از ترجمهها توسط شخصي بهايي انجام شده است. ما هنوز ترجمه خوبي از قرآن، تفسير و پاورقي نداريم. نهجالبلاغه يك بارترجمه شده كه اصلاً قابل فهم نيست. يعني من كه ايتاليايي هستم متوجه آن نشدم با اينكه يك فرد ايتاليايي آن را ترجمه كرده است. به نظرم بايد در اين زمينه خيلي كار كرد.
برخي از جوانان معتقدند غرب مدينه فاضلهاي است كه آنجا آزادي وجود دارد ولي در كشورمان به دليل شرايط و قوانين اسلامي فضاي آزاد برايشان نيست آيا تا به حال به عنوان يك مسلمان
اروپايي از شما سؤالاتي در اينباره پرسيده شده است؟
بله از من بسيار سؤال ميكنند اينكه مثلاً چرا در كشورتان نمانديد آنجا بهتر بود و آزادي داشتيد، ولي به آنها ميگويم قدر كشور خود را بدانيد، در واقع آزادي در ايران است نه غرب. به نظرمن آزادي كه شما از آن ميگوييد و متأسفانه مدام در شبكههاي ماهوارهاي و فيلمهاي سينمايي آن را تبليغ ميكنند اسارت است نه آزادي، زيرا آزادي واقعي بايد عمل توأم با عقل و اختيار باشد آنچه در غرب است بدترين نوع اسارت است، انسان غربي اسير است چون هيچ موجودي نميتواند آزادي مطلق داشته باشد. انسان آزاد تنها وابسته به خداست و نسبت امور غير از خدا آزاد است پس به صراحت بايد گفت در غرب هميشه اسارت حاكميت دارد، زيرا رنگي از خدا نيست در حالي كه اگر بنده خدا باشيم آزاد هستيم و اين طعم واقعي و شيرين آزادي است.