مذاكرات 9 روزه و ماراتن رايزنيها و گفتوگو هاي فشرده با 1+5 و اجزاي آن به طور جداگانه با تمام فراز و نشيبهاي خود به بيانيه لوزان منتهي شد و بنا به آنچه در تجربه داريم، هم دو طرف در مذاكرات اصلي، يعني ايران و امريكا، تفاسير جداگانهاي از مفاد بيانيه ارائه كردند و هم در محيط داخلي و ملي، ارزيابيهاي متفاوت و گاه متضاد از نتيجه مذاكرات مطرح شد.
اينكه قرائت و تفسير ما و امريكا با هم متفاوت است ميتواند توجيه داشته باشد، چه اينكه از مبناي تفسير يك جانبه يا جنگ رواني يا تلاش براي راضي كردن مخاطبان گوناگون در محيط داخلي امريكا يا حتي رندي و زيادهخواهي و نهايتاً اگر برداشت نزديك به واقع باشد. آنچه مهم است اينكه در محيط داخلي، رفتار حرفهاي و غيرجناحي و غيرسياسي با اين مقوله ملي صورت پذيرد. هيچكس در ايران از حصول توافق ناراضي نيست و همه از آن بهرهمند ميشوند ولي يك توافق خوب براي جمهوري اسلامي مطلوب است و نبايد از بيان نقاط ضعف يا اشكالات احتمالي در نتايج به دست آمده، رنجيد. هيچكس از ناديده گرفتن زحمات تيم مذاكرهكننده خشنود نميشود و هيچكس نيز نميتواند بر اشكالات احتمالي سرپوش بگذارد. آنچه ميتواند مبناي همدلي و همزباني هستهاي باشد اين است كه شاخصها و ويژگيهاي بيانيه و مذاكرات بعدي در جزئيات توافق نهايي، بيشترين همخواني و مطابقت با منافع ملي و رعايت حقوق ملي و خطوط قرمز مطرح شده از سوي رهبري معظم انقلاب را داشته باشد، لذا برخي مواضع در تأييد مطلق يا رد مطلق نتايج مذاكرات و تيم مذاكراتي، با يك برداشت كارشناسي و منصفانه و در مسير منافع ملي، فاصله دارد و بيشتر به رفتارهاي جناحي يا با هدف منافع شخصي ارزيابي ميشوند.
تيم مذاكراتي و همه ناظران دلسوز تأييد ميكنند كه آنچه به دست آمده، حتماً داراي ملاحظات و اشكالاتي است كه بايد در دور جديد مذاكرات با 1+5 مورد توجه قرار گيرند. مهمترين نكته و ملاحظه اين است كه همانگونه كه رهبري انقلاب در ديدار با رئيسجمهور و تيم مذاكراتي تأكيد كردهاند، باور كنيم كه امريكا و مجموعه غربي نيازمند توافق با ايران است و كارتهاي بازي آنها در تعامل و مذاكره و ديپلماسي با ايران محدود است و ايران در شرايط دست برتر قرار دارد. نگاه اينچنيني به روند مذاكره، بر سناريوها و تاكتيك و روشهاي مذاكراتي و نتايج مورد انتظار تأثير خواهد گذاشت.
اين بدان معناست كه انرژي كارشناسي كشور به جاي رفتارهاي دوقطبيساز در جامعه به سمت اين اعتقاد حركت خواهد كرد كه در دور جديد مذاكره بايد از ضعف و اشكالات موجود كاست و بر نقاط قوت در توافق نهايي افزود، يعني اينكه تيم مذاكرهكننده با جمعبندي همه نكات دلسوزانه كه از سوي كارشناسان گوناگون يا مراجع سياسي يا صاحبنظران مطرح شده، مبناي سناريوهاي خود را به اصلاح نتايج به دست آمده و تقويت امتيازهاي ملي متمركز نمايد و هيچ نكتهاي را از قلم نيندازد. استقبال تيم مذاكرهكننده از فضاي نقد و پيشنهاد، جلوي سوءاستفاده سياسي و مداخله خارجي را مسدود كرده و فرصت را از دشمن خواهد گرفت و بر مزيتهاي يك توافق خوب و مطلوب نهايي خواهد افزود. همه از يك توافق بد زيان خواهند ديد ولي يك توافق خوب از طريق همدلي و همزباني بين دولت و مردم و پيروي از خواستههاي رهبري معظم انقلاب به دست ميآيد. تكروي و خودشيفتگي و ناديده گرفتن ديگران به سرافكندگي منتهي ميشود و به كارگيري ظرفيتهاي ملي- كارشناسي، ضامن پيروزي واقعي است.