شامگاه پنج‌شنبه شهرك‌هاي مصري واقع در شمال صحراي سينا (واقع در نزديكي مرزهاي جنوبي نوار غزه) به ويژه شهرك العريش، شاهد يك سلسله انفجارها و عمليات مسلحانه عليه مراكز ارتش و پليس مصر بود؛ عمليات خونيني كه از يك سو ادامه تحركات گروهك شبه داعش «انصار بيت المقدس» دراين منطقه، آن هم در ابعادي بزرگ‌تر و همچنين عملياتي كه در نگاه نخست، تلاشي براي جبران شكست‌هاي گذشته و آغازي براي فصلي جديد در ادامه فعاليت‌هاي خرابكارانه اين گروهك محسوب مي‌شود. با اين حال، تاثيرات طبيعي اين عمليات بر فضاي سياسي پيچيده حاكم بر مصر و همچنين تاثيرات غيرمستقيم و حتمي آن بر معادلات موجود ميان رژيم صهيونيستي و گروه‌هاي مقاومت، موضوعاتي مهم و راهبردي است كه فرضياتي در ذهن متبادر مي‌سازد و احتمالاتي را در خصوص كوشش براي تاثير گذاري بر مجموع معادلات جديد منطقه‌اي مطرح مي‌كند؛ به خصوص آنكه اين عمليات با تازه‌ترين تحركات زنجيره‌اي مسلحانه گروه داعش درشهرهاي بغداد، كركوك، الرمادي، تكريت، سامرا و شهرك صدر هم‌زمان است و در يك مقطع زماني وقوع پيوسته است.
وقوع عمليات تهاجمي در شمال صحراي سينا در ابعاد مصري آن، چند تاثير مختلف را بر جا مي‌گذارد. چنانكه، در نگاه نخست، به معني وارد شدن ضربه‌اي كاري و غافلگيركننده به واحدهايي از ارتش مصر است كه در صحراي سينا مستقر هستند و مسئوليت جلوگيري از وقوع چنين اقدامات تروريستي را بر دوش دارند. اين واحد‌ها اينك متحمل بيشترين تلفات از زمان آغاز حركت‌هاي تروريستي گروهك موسوم به «انصار بيت المقدس» شده‌اند. بنابراين طبيعي است كه از اين لحاظ، اين واحد‌ها و همچنين ارتش مصر در موقعيتي انفعالي قرار بگيرند. اين درحالي است كه اين عمليات با ابعاد وسيعش در صحنه سياسي كنوني مصر پيامدهاي احتمالي كاملاً متفاوتي دارد و آن تأثيرگذاري منفي بر دور تازه‌اي از تظاهرات، تجمعات و راهپيمايي است كه نظاميان حاكم را نشانه رفته‌اند. پيداست كه دولتمردان نظامي مصر، از يك سو از اين عمليات، به عنوان اهرمي مناسب براي در انفعال قرار دادن گروه‌هاي اسلام‌گراي مصري بهره‌برداري مي‌كنند و با معطوف كردن توجه افكارعمومي به اين اقدامات تروريستي، راهپيمايي‌ها و تجمعات سه روزه‌اي را كه درپي رويداد‌هاي خونين بيست و پنج ژانويه(چهارمين سالروز انقلاب مصر) از روز چهارشنبه آغاز شد تحت الشعاع قرار مي‌دهند. چنانكه سخنگوي ارتش مصر بلافاصله بعد از اين عمليات خونين، مسئوليت آن را متوجه اخوان المسلمين دانسته است. نكته قابل توجه آنكه، اين عمليات در شامگاه دومين روز از تجمعات سراسري مخالفين (عمدتاً هواداران اخوان) در قاهره و ديگر شهر‌ها صورت گرفته و با وجود فاصله طولاني كه صحراي سينا با قاهره دارد، با كمك رسانه‌هاي دولتي مصر، انعكاسي بي‌اندازه در رسانه‌هاي اين كشور و منطقه پيدا كرده است. در واقع اين عمليات زماني روي داد كه قرار بود ساعاتي بعد از آن تظاهرات و تجمعات سه روزه در پايان نماز جمعه به اوج خود برسد. اينجاست كه گفته مي‌شود كه اين جديدترين اقدامات مسلحانه انصار بيت المقدس نيز هيچ نگراني‌اي در نظاميان حاكم ايجاد نكرده است، هرچند كه ژنرال السيسي سفر خود را به مقر اتحاديه آفريقا ناتمام گذاشته و به بهانه واقعه العريش به قاهره بازگشته است؛ اقدامي كه به ظن برخي از تحليل‌گران منطقه با هدف بهره برداري از عمليات العريش آن هم براي فراهم كردن زمينه‌هاي مساعد براي سرپوش گذاشتن بر تضادهاي بسيار عميق داخلي و همان طور كه گفته شد به منظور در انفعال قرار دادن گروه‌هاي اسلام گراي مصري صورت گرفته است. اما همان گونه كه در ابتدا اشاره شد، عمليات مسلحانه در العريش، ابعاد احتمالي ديگري هم دارد كه آنها نيز بسيار قابل ملاحظه و راهبردي هستند. ابعادي كه از مسائل داخلي مصر فراتر رفته و مناسبات بين رژيم صهيونيستي و گروه‌هاي مقاومت فلسطيني و از سوي ديگر مجموع معادلات منطقه‌اي را به ويژه بعد از عمليات موفق شبعا تحت تاثير قرار مي‌دهد. با توجه به موقعيت العريش در نزديكي مرزهاي جنوبي غزه و مصر، اين عمليات، به معني اعمال فشار بر گروه هاي مقاومت فلسطيني و كوششي براي خنثي كردن برنامه‌هاي احتمالي ضد صهيونيستي است كه اين گروه‌ها در مقطع كنوني در دستور كار خود دارد. به خصوص كه گروهك‌هاي تكفيري در صحراي سينا در داخل غزه نيز تحركاتي را صورت مي‌دهند و درپي عمليات العريش به شرايط مناسب‌تري براي اقدامات خود عليه فلسطينيان مبارز دست پيدا مي‌كنند و اين موضوعي است كه نه تنها براي رژيم صهيونيستي به هيچ وجه نگران‌كننده نيست بلكه از آن نيز استقبال مي‌كند. به ويژه آنكه، مقامات تل آويو نگران آنند كه شرايط حاصله از عمليات شبعا، گروه‌هاي مقاومت فلسطين را به انجام عملياتي جديد تشويق كرده باشد. اين درحالي است كه همزماني عمليات بزرگ مسلحانه گروهك شبه داعش انصار بيت المقدس با عمليات زنجيره‌اي داعش در شمال عراق، اين تصور يا اين فرضيه را تقويت مي‌كند كه اين بار نيز به صورت جدي‌تري، همسو با رژيم صهيونيستي عمل كرده‌اند و در صدد بوده‌اند تا افكارعمومي را به جاي توجه به موضوع قنيطره و شبعا به جبهه‌هاي ديگري جلب كنند.
