ابتدا مايليم از ويژگي‌هاي اخلاقي شهيد برايمان بگوييد.
حسين يك بسيجي به تمام معنا بود. از ابتداي فعاليت بسيج به طور مستمر و پيگير در فعاليت‌ها و مناسبت‌ها شركت مي‌كرد. روحياتش هم روحيات بسيجي گونه‌اي بود، هم از نظر معنوي و هم از نظر اجرايي، يعني هر جا كه لازم به حضور و كمك او بود اگر انجام عمل را در راستاي رضاي خداوند مي‌ديد با اخلاص و خضوع كامل از هر آنچه در توان داشت دريغ نمي‌كرد. از ديگر روحيات شهيد دشمير مي‌توان به خونگرم بودن و صميميت با اطرافيان نام برد.
مشخصه بارز اخلاق و شخصيت ايشان در كداميك از رفتار و صفات ايشان ديده مي‌شد؟
ايشان بسيار انسان با فكري بود كه با رفتن به جنگ به بلوغ فكري دو چنداني نيز دست يافت. به طوري كه وقتي من وصيتنامه ايشان را مطالعه مي‌كردم تأثير بسيار زيادي روي من داشت، به طوري كه معناي واقعي سخن حضرت امام (ره) كه فرمودند جبهه يك دانشگاه است در مطالعه وصيتنامه اين شهيد به تمام معنا براي من متجلي شد. جمله‌اي در وصيتنامه ايشان به تأسي از امام عاشقان امام حسين (ع) هست كه در هر بار خواندن، حال من را دگرگون و منقلب مي‌كند و آن جمله اين است كه:اي گلوله‌ها باريدن گيريد بر من...
آنطور كه مي‌دانيم برادر شما، در جبهه همرزم پدرتان بوده است! در اين مورد برايمان توضيح دهيد.
برادرم بسيار توسل و تمسك به امام حسين(ع) داشت. از ديگر شاخصه‌هاي اخلاقي شهيد دشمير مي‌شود به احترام به پدر و مادر و رابطه احساسي و صميمي وي نام برد. حسين رابطه بسيار صميمي و خاصي با پدر داشت، با اينكه سن پدر بالا بود اما در اكثر اعزام‌ها پدر و برادرم با هم بودند حتي وقتي برادر به شهادت رسيد باز هم پدر بود كه به جبهه مي‌رفت، الان هم مزار پدر در مشهد مقدس در جوار مزار شهداي مشهد است.
در زمينه فعاليت‌هاي هنري، ذوق هنري و پشتكار شهيد دشمير برايمان بفرماييد.
بزرگترين هنر شهداي ما همين جانبازي با جان خودشان و با عشق از ناموس و وطن دفاع كردن و اقتدا به امام حسين (ع) كردن و جان را در طبق اخلاص گذاشتن است. اما در مورد انجام امور هنري ايشان به مقتضاي سن خودشان كارهاي هنري انجام مي‌دادند كه زبانزد بود. برادرم بسيار با ذوق و قريحه بود. يكي از هنرهاي وي عكاسي بود كه در جنگ هم هميشه كاربرد داشت و تصاوير بسياري را نيز از صحنه‌هاي نبرد ثبت كرده است. در نهايت هم در روند انجام عمليات محرم با اصابت تركشي از ناحيه سر به شهادت رسيد.
