اخبار و شایعات شبکه های اجتماعی همچنان مثل سایه ای مخوف
زندگی خانواده هنرمند فقید این مملکت را تحت سیطره خود قرار داده است. به جز حواشی
مختلف مراسم تشییع پیکر زنده یاد مرتضی پاشایی و ناتوانی مسوولان برای برگزاری یک
مراسم منظم و پیش بینی شده و دیگر مسائلی چون عدم انعطاف ترافیک شهری و معابری چون
مترو برای تحمل این حجم حضور مردمی خبر شوک آوری که از عصر دیروز به سرعت منتشر
شده این بود: «مردم تابوت خالی پاشایی را تشییع کردند!» راحت ترین واکنش به این
خبر در وهله اول تکذیب آن است. می توان گذاشت به حساب همه آن شایعه پراکنانی
که در چنین مواقعی از آب گل آلود ماهی می گیرند. به واقع چنین فاجعه ای را نمی
توان باور کرد و هرگز در مخیله هیچ آدمی نمی گنجد. اما اگر فرض بر این بگیریم که مثلا
مادری عزادار بر اساس سابقه های قبلی برگزاری چنین مراسمی برای چهره های فرهنگی و
ورزشی شاخص این مملکت خود را صاحب این حق می دانسته که در خفا با پیکر
جگرگوشه اش وداع کند آنگاه می توان به مرور نشانه های زیر که در شبکه های اجتماعی
مطرح شده است پرداخت.
1-
مراسم تشییع پیکر با دو روز تاخیر برگزار شد. وقتی علت مرگ
کاملا مشخص و شفاف است دلیل این مکث 48 ساعته چه می تواند باشد ؟ مخصوصا برای
خانواده مقیدی که حتما بر این موضوع اصرار دارد که پیکر بی جان عزیزش در اسرع وقت
در خاک آرام بگیرد!
2-
پدر مرحوم پاشایی یک روز قبل از مراسم تشییع در ویدئویی
ظاهر میشود و از مردم درخواست می کند که برای برگزاری مراسم فردا دست از تجمعات
بردارند. این بدان معناست که جناب ناصر پاشایی به شدت نگران برگزاری مراسم تشییع
است!
3-
شایعات از زمان درج خبر مربوط به بازگرداندن جسد به سردخانه
در بعد از ظهر روز یکشنبه در خبرگزاری ایسنا دامن می گیرد. اینکه برای اولین بار
تشییع پیکر یک چهره معروف نیمه کاره می ماند و مدیر برنامه های مرتضی پاشایی اعلام
می کند که خاکسپاری پاشایی به روز دیگری موکول خواهد شد و این موضوع رسانه ای
نخواهد شد. او اعلام می کند که آمبولانس در ترافیک گیر کرده است. در چنین مواقعی
که جمعیت پر شور خود را برای وداع با پیکر هنرمند محبوب خود آماده کرده اند
ساده ترین تمهید این است که با هلیکوپتر در کمتر از ربع ساعت تابوت را به بهشت
زهرا برسانند. در زمان خاکسپاری مرحوم ناصر حجازی هم که جمعیتی البته کمتر از این
برای تدفین پیکر ایشان عرصه را تنگ کرده بودند به کمک داربست مسقف تونلی برای
انتقال پیکر ایشان به محل تدفین تعبیه شده بود. پس در فرصت 48 ساعته بعد از مرگ
پاشایی تا ظهر دیروز فرصت بکارگیری چنین تمهیدی وجود داشته است.
4-
انتشار عکس مربوط به صفحه جستجوی سایت اطلاع رسانی بهشت
زهرا قدرت شوک را بیشتر می کند. در قسمت مربوط به تاریخ تدفین مرتضی پاشایی فرزند
ناصر 24 درج شده است. اطلاعات آن با عکس مربوط به تابلوی مزار پاشایی در قطعه 88
مطابقت دارد. البته یک فتوشاپکار ماهر می تواند به سادگی تاریخ 25 آبان را به 24
تغییر دهد و این کلید اسرار این تشویش هاست. بعد از انتشار این تصویر سایت
اطلاع رسانی از دسترس خارج می شود که البته این می تواند به دلیل ترافیک ناگهانی
سایت باشد . چرا که تعداد زیادی از کاربران برای رهایی از این شک و گمان ها می
خواهند به چشم خود تاریخ تدفین را ملاحظه کنند! البته این فرضیه هم قابل طرح است
که این سامانه جستجوی اموات همواره کند و خارج از دسترس بوده است ! البته در یکی
از سایتهای خبری عنوان شده که تاریخ تحویل جسد به سردخانه و انجام غسل را به عنوان
تاریخ تدفین در سایت قید می کنند. یعنی اینکه پیکر مرحوم پاشایی روز شنبه به
سردخانه تحویل داده شده و همان تاریخ 24 آبان در سایت قید شده است. پس چطور جسد
کفن شده را دوباره به تهران و به تالار وحدت انتقال داده اند ؟ آن هم با علم بر
ازدحام شدید؟ بدین ترتیب فرضیه اصلی این است که اگر هم به واقع یکشنبه شب جسد
مرحوم پاشایی دفن شده باشد صبح یکشنبه تابوت خالی به تلار وحدت آورده شده است!
5-
علی ضیا در برنامه «بعضیا» تاکید دارد، در واقع به او تاکید
شده که حتما ساعت پایان خاکسپاری را اعلام کند. او در ساعت 22:40 اعلام می کند که
یک ساعت پیش پیکر پاشایی تدفین شد. یعنی ساعت 21:40 اما در شبکه تهران هم مجری
برنامه ساعت بیست و پنج تاکید می کند که راس ساعت 20 مراسم تدفین به پایان رسید.
این دو ساعت اختلاف ساعت دو مجری آگاه جای تامل دارد!
6-
مجری برنامه ساعت 25 روی این جمله تاکید عجیبی دارد: «تنها
دوربینی که تا پایان مراسم در بهشت زهرا بود دوربین اجتماعی شبکه
تهران یعنی همان برنامه «در شهر» است.» سپس تصاویر برنامه در شهر دوباره پخش
می شود. تصاویر مربوط به روز همه نماهای باز هستند. خیل جمعیت کاملا مشخص است .
اما وقتی به تصاویر خاکسپاری در شب می رسیم فقط نمای بسته و مدیوم شات می بینیم.
هیچ خبری از آن جمعیت چند ده هزار نفری نیست! این همه مردم دوربین به دست هم هیچ
تصویری از لحظه خاکسپاری منتشر نکرده اند! شاید وقت غروب جمعیت را به نوعی متفرق
کرده اند اما بسیاری از افراد شاهد بوده اند که تا ساعت 20 در بهشت زهرا تدفینی
برگزار نشده است.
7-
خانواده مقید و مذهبی پاشایی حتما تاکید داشته اند طبق
اعتقادات مذهبی ما فرزند آنها قبل از ظهر به خاک سپرده شود و پیکر مرتضی 12 ساعت
معطل نباشد.فیلم مربوط به خاکسپاری می تواند به سحرگاه روز شنبه هم مربوط باشد.
یعنی همان 24 آبان قید شده در عکسهای منتسب به سایت بهشت زهرا. یا اینکه شامگاه
شنبه 24 آبان.
8-
دوستان نزدیک پاشایی سکوت عجیبی در خصوص این شایعه اختیارکرده اند!
گرچه در وهله اول
آرامش روح پاشایی و آسودگی روانی خانواده اش مهمترین چیز است اما در آخر فقط آرزو
می کنیم که همه این گمانه زنی ها بی مورد باشد و بر همگان مشخص شود که به قول خود
مرتضی پاشایی در یکی از ترانه هایش « این یه بازی و صحنه سازی» نباشد! برای پاک کردن صورت مسئله همیشگی مربوط به
چگونگی برگزاری مراسمی که با حضور گسترده مردم روبرو می شود به این اقدام زشت و بی
سابقه فاجعه بار که اعتماد را از مردم سلب می کند روی نیاورده باشیم. آرزو میکنیم
ستادی به عنوان ستاد تشییع چهره های نامدار تشکیل شود تا همواره در چنین مواردی دل
مردم و دل خانواده این عزیزان از دست رفته نلرزد. و اینکه صدا و سیما با مدیریت
جدید خود دوباره اعتماد قطعی مردم را به خود جلب کند و به نوعی مرجعی رسمی بدون
هیچ قیدی برای مخاطبان خود باشد تا وقتی مثلا تصاویر خاکسپاری هنرمندی را می بینیم
به جای تکذیب ادعای راوی در خصوص زمان خاکسپاری با اطمینان، صدق ادعای او ما را از
همه این گمانه زنی ها نجات دهد که این بی اعتمادی حتی از تشییع تابوت خالی هم
فاجعه بارتر است! البته یک نمره مثبت می توان برای صدا و سیما در نظر گرفت که بر
خلاف خواسته اش و بر خلاف سیاستگذاری های کلی این بار تسلیم اراده مردم و احساسات
آنها شد و با وجود جبهه گیری های اولیه مبنی بر سانسور اطلاع رسانی در خصوص ترانه
خوان محجوب و موجهی که سی روز مردم را پای سفره افطار از تلویزیون با صدای پر
احساسش مهمان کرده بود ، همرنگ جماعت شد و در بخش های مختلف آیتمهای مربوط به
پاشایی را پخش کرد.
