![](/files/fa/news/1393/7/5/96477_960.jpg)
دكترسيدعليرضا گلپايگاني استاد و عضو هيئت علمي دانشگاه هنر تهران است كه علاوه برتدريس، تاكنون آثار شاخصي در عرصه انيميشن، تهيهكنندگي يا كارگرداني داشته است. ازجمله «هويت» درباره جانبازان، «آقاي مهربان» درباره امام رضا، مجموعه «پهلوانان»، «مرد دريا» بر اساس يكي از اشعار مولوي و... . همچنين چند ميان پرده براي جام جهاني فوتبال2014 و عيد نوروز و... نيز در كارنامه كاري او ثبت شده است.
امسال براي اولين بار تصاوير مجموعه انيميشن «پهلوانان» روي نوشتافزار مدارس استفاده شده است، نظر شما بهعنوان تهيهكننده چيست؟
كارخوبي است هرچند انتظار داشتيم زودتر از اينها انجام شود چون پهلوانان مخاطب زيادي داشت اما اين ايده تازهاي است. در كل توليدات مكمل انيميشن تاريخچه زيادي در كشورما ندارد؛ بهغير از چند كار غيرحرفهاي و غيرقانوني كه براي چاپ تصاوير شخصيتهاي ايراني روي جلد دفترها يا عروسك توليد شده بودند شاهد آثاري در اين عرصه نبوديم اما اخيراً براساس سياستهاي منطقي اين ايده عملي شده تا انيميشنهاي غربي، الگوي بچهها نشوند. البته ابتدا بخش خصوصي مقابل طرح مقاومت ميكرد اما وقتي موفقيت و تضمين فروش آنها را ديد وارد ميدان شد و اين خيلي خوب است.
چرا خود شما قبل از اين، اقدامي نكرده بوديد؟
ابتدا بهعنوان سازندگان كار ميخواستيم خود ما وارد عمل شويم، ولي عملاً ديديم كه كار هزينه زيادي ميبرد و شرايط ويژهاي ميخواهد. البته قرارنيست هركس توليدي دارد خودش هم محصولات جانبي آن را هم توليد كند حتماً شركتهاي ديگر بايد اين كار را به عهده بگيرند.
بهنظرميرسد دو مجموعه شكرستان و كلاهقرمزي به نسبت موفقتر هستند در حالي كه پهلوانان نسبت به اين دو اثر داراي كاراكترهاي ملي و اسلامي بيشتري است اما آثار نوشتافزار يا عروسكهاي اين مجموعه در بازار كمتر است، چرا؟
در صنعت انيميشن همانطور كه براي توليد، نياز به هزينه است دو برابر به انواع مختلف تبليغات احتياج است. مثلاً اگر مجموعه پهلوانان هم به صورت سي. دي يا عروسك وارد بازار ميشد يا از طرف خود ما اقداماتي در اين عرصه صورت ميگرفت، مطمئناً اين انيميشن بيشتر ديده ميشد اما به علت محدوديت مالي نتوانستيم اين كار را انجام بدهيم به همين دليل عدم سرويسدهي در بخش تبليغات باعث اين ضعف بوده است. ما به ناشر پيشنهاد داديم كه همزمان با فروش نوشتافزار پهلوانان، سي. دي آن را ارائه كنند ولي چون مجوز كار را نداشتند دنبال نكردند. متأسفانه پخش پهلوانان در تلويزيون پراكنده بود و تنها اين اثر ما 26 قسمت بود كه در مقابل آن مجموعهها محدود بود. مجموعه شكرستان حوزه هنري را پشت سر دارد و كلاه قرمزي هم سالهاست پخش ميشود و بيشتر از بچهها، بزرگترها آن را ميشناسند، خب اينها در شناخت مؤثر هستند.
فكر ميكنيد مزيت كاراكترهاي پهلوانان براي ترويج در بازار نوشت افزار چيست؟
ما سعي كرديم در اين مجموعه مرام و منش پهلوانان را براي كودكان و نوجوانان به تصوير بكشيم تا كنار يك مجموعه كارتوني، درس اخلاق را هم ياد بگيرند. من معتقدم بايد تصاوير اينها روي لباس بچهها و لوازم درسي و بازي آنها هم باشد نه اينكه چون توليد خود ماست اين را بگويم، بلكه به دليل فرهنگ ملي و ديني كه در محتواي اين مجموعه نهفته است بچهها بايد با پهلوانان متدين، با اخلاق و قوي كشورشان آشنا شوند؛ افرادي مانند پورياي ولي كه مايه افتخار و هويت ما ايرانيان هستند.
بهعنوان يك كارشناس فرهنگي چرا در كشورما توجه به نوشتافزار كمتر اهميت داشته و اينقدر دير به آن پرداخته شده است؟
صاحبان صنايع در اين عرصه هم اذعان داشتند كه ما به اين مقوله مهم بيتوجهي كرديم و به تازگي به اهميت كار پيبردند و در واقع ميدانند كه چقدر در هويتسازي اثر دارد. جالب اينجاست دوستاني كه كارچاپ و نشر داشتند قبل از اين نميدانستند چكار مهمي درعرصه فرهنگي انجام ميدهند و تنها نگاه مادي به قضيه داشتند كه بازارچه چيزي را قبول ميكند. آنها فكر نميكردند ناخواسته مروج فرهنگ غربي بودهاند و حرفه آنها يك حرفه فرهنگي است. نوشتافزار ما وارداتي بود ولي در دو سال اخير سعي شده جايگاه ملي بيشتر مورد توجه باشد البته اين هم بايد توجيه اقتصادي داشته باشد و در زنجيره مكملها مطرح شود. تحقيقي درباره انيميشن لاكپشتهاي نينجا داشتم متوجه شدم درآمد اصلي آنها از طريق توليد محصولات جانبي است و اين به دليل تبليغ بالا از اين مجموعه بوده است. يعني فروش خود انيميشن زياد مهم نبوده بلكه فرهنگسازياي كه براي عرضه محصولات جانبي از طريق اين انيميشن انجام گرفته توليدكنندگان آن را به سود رسانده است.
پس ميتوان نتيجه گرفت كه پيشتوليد زمينه نوشتافزار توليد انيميشن خوب و باكيفيت است. حال سؤال اينجاست كه ضعف انيميشن در كشور ما چيست؟
يكي از اركاني كه باعث ضعف انيميشن در ايران شده اين است كه توليدكننده انيميشن ناچار است براي صعود از هزينهها كم كند و پايين آوردن هزينه به معناي پايين آوردن كيفيت است. در هر كالايي وقتي هزينه را كم كنيم توليد متوسط ارائه ميشود. شركت ما بعد از14 سال فعاليت هنوز اجارهنشين است؛ درحاليكه تمام شركتهاي رقيب كمتر از پنج سال براي خودشان دفتر خريدند. هزينه كارما فراتر از درآمد بوده و نتوانستيم به سوددهي برسيم چون سود در پايين آوردن كيفيت است و اين يعني اينكه براي ارائه انيميشن با كيفيت يا بايد آنقدر هزينه كرد كه سود آن واقعاً پايين ميآيد و توليدكننده ممكن است از ادامه كار منصرف شود يا بايد چرخه فرهنگي انيميشن را تقويت كرد؛ چرخهاي كه توليد نوشت افزارهاي بومي و برگرفته از انيميشنهاي داخلي پشتوانه آن باشد. در يك مثال ديگر از چرخه فرهنگي در اين عرصه ميتوان از كميك استريپ يا داستان مصور نام برد. انيميشن و داستان مصور وابسته به هم هستند، در ژاپن و امريكا انيميشن از پشتوانه داستانهاي مصور استفاده ميكند ولي در كشور ما اين ارتباط را نداريم حتي بعضاً مخالف هم هستند و معتقدند از نظر اقتصادي به صرفه نيست. آنهايي هم كه نگاه فرهنگي دارند ميگويند اين داستانها ذهن بچهها را تنبل ميكند، در حاليكه مجلات مصور در كشوري مثل ژاپن قدمت زيادي دارد. به نظر من مجلات مصور برادر دو قلوي انيميشن هستند و در فرهنگسازي مؤثرند براي همين در ژاپن اين مجلات حاكميت دارد. مثلاً كميك استريپ داستانهاي مصور بسيارجدي براي بزرگترهاست. پولدارترين ژاپني يكي از صاحبان اين مجله است. در ژاپن هيچ انيميشني درست نميشود مگر همراه با كميك استريپ باشد به همين دليل انيميشن در ژاپن رونق بالايي دارد.
اغلب باباسفنجي را نماد شخصيت دوجنسي يا نماد زندگي امريكايي ميدانند كه محصولات جانبي آن خيلي هم رايج شده، آيا اين انيميشن را ميتوان تهديدي فرهنگي دانست؟
به نظرم بايد با عقل و منطق مقابله كرد نه با ترس و نگراني. اگر بخواهيم جلوي باب اسفنجي را بگيريم برعكس با ايجاد كنجكاوي باعث جذابيت آن ميشويم. من زماني جزو هيئت مديره بنياد بازيهاي رايانهاي بودم. گفتند بياييم بازيهاي ممنوعه را در سايت اعلام كنيم تا شناسايي شوند؛ نتيجه معكوس شد و گرايش به اين بازيها شدت گرفت. در اينباره هم وضع همين طوراست. باباسفنجي دقيقاً يك فرهنگ امريكايي را با تمام المانهاي آن ترويج ميكند اصلاً كار براي جوانان است تا كودكان و نوجوانان به همين خاطر بسيار هم دقيق روي آن كارگرافيكي شده، فارغ از محتوا، نشان ازخلاقيت است. لذا معتقدم بهجاي ترس بايد از آن درس بگيريم. باب اسفنجي از نيازهاي امروز جامعه خودشان برآمده است نه جامعه ما، يعني آن چيزي كه در حال حاضر در امريكا رواج دارد. قطعاً نوع رفتار و گفتار او تأثيرگذار است ولي نميتوان منعش كرد بلكه بايد جبهه داخلي را تقويت كنيم و توانايي و اعتماد به نفس خودمان را با توليدات قوي و خوب بالا ببريم تا عملاً چنين محصولاتي كنار بروند و نفي شوند البته باز هم به تبليغات نياز است.
نقش رسانهها به خصوص تلويزيون را براي معرفي انيميشن داخلي چطور ميبينيد؟
تبليغات مهم است و بايد صاحبان صنعت هم در اين عرصه فعال باشند، ولي چون براي توليدات آنها تبليغات نيست محصولاتشان در بازار با شكست مواجه ميشود زيرا مخاطبان آنها را نميشناسند. بهنظرم صدا و سيما نگاه سليقهاي به اين كارها دارد. من مدتي كار تبليغاتي ميكردم زمانيكه تبليغ كالايي پخش ميشد درصد فروش آن بالا ميرفت. تبليغ تلويزيون روي فروش خيلي اثر ميگذاشت. براي همين تلويزيون بايد روي نوشتافزار داخلي هم تبليغات داشته باشد آنهم نه مقطعي بلكه زماندار. جالب است بدانيد يكي از مديران ميگفت حمايت ما از انيميشن تمام شد، 20 سال است كه از اين هنر حمايت ميكنيم. حالا اين جوان 20 ساله يعني انيميشن بايد روي پاي خود بايستد، بله زمان زيادي گذشته اما متأسفانه در اين مدت زيرساختها تقويت نشدند. انيميشن ايران نبايد مقطعي باشد هر حمايتي كه از سوي تلويزيون يا ارگانهاي مرتبط انجام شود قطعاً تأثيرگذار است و بدانند ضرر نميكنند.
در نمايشگاه نوشتافزار امسال برخي ارگانها قصد داشتند فرهنگسازي كنند در حالي كه بعضاً
كارهايشان جذاب نبود و از سر رفع تكليف و حضور به نظر ميرسيد. شما بهعنوان يك كارشناس ضعفها و قوتها را چطور ديديد؟
بعضاً تصاويري كه چاپ شده بودند، زمينهسازي براي معرفي نداشتند براي همين با شكست مواجه ميشوند و دوام نخواهند داشت. برخي تصاوير دستورالعملي انجام شده بودند كه آنها هم نميتوانند موفق باشند. به اعتقاد من آنهايي توفيق دارند كه از قبل بسترسازي داشتند و شناخته شده بودند. امسال نوشتافزار چيني با تصاوير ايراني در نمايشگاه بود؛ البته قبول دارم نميتوان تمام محصولات را صددرصد داخلي كرد چون برخي محصولات مانند مداد رنگي درهمه دنيا تحت سلطه چين است ولي آرزو دارم هنرمنداني پشت اين قضيه باشند كه طرحهاي قويتر و جذابتري ارائه بدهند. عدهاي از فروشندگان ميگفتند اگر كيفيت بالا برود قيمتها بيشتر ميشود و مردم كمتر سراغ محصول مورد نظرميآيند كه اينها بايد با تدابيري مورد بررسي قرار گيرد تا نوشتافزار خوب با طرحهايي از فرهنگ ملي و ديني براي بچهها توليد شود.