چند روز پيش بود كه معاون اول قوه قضائيه در نامهاي به وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات با تعيين ضربالاجلي يك ماهه از وي خواست تا زمينه و بستر فني مورد نياز براي انسداد و كنترل اطلاعاتي مؤثر شبكههاي اجتماعي نظير واتس آپ، وايبر و تانگو را فراهم آورد. روز گذشته نيز وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات با تأكيد بر اينكه بايد محتواي مجرمانه از اين شبكهها حذف شود، افزود: ما در اين رابطه قطعا كار كردهايم و هماكنون نيز كار ميكنيم.
امكان انتشار گسترده محتواي مجرمانه ارتكاب به انواع جرائم عليه عفت و اخلاق اسلامي و امنيت عمومي همچنين مديريت فني و محتوايي برخي شبكههاي اجتماعي نظير واتساپ، وايبر و تانگو توسط دولتهاي معاند نظام جمهوري اسلامي ايران در خارج از كشور مهمترين نكاتي هستند كه محسنياژهاي در نامه خود به وزير ارتباطات با بيان آنها لزوم پالايش فضاي شبكههاي اجتماعي تلفن همراه را به تصوير كشيده است. بنا به تأكيد حجتالاسلاموالمسلمين غلامحسين محسنياژهاي بايد امكان مسدودسازي و پالايش هوشمند محتواي مجرمانه در شبكههاي موصوف و ارائه شبكههاي اجتماعي داخلي هم سطح با اين شبكهها فراهم شود. محمود واعظي نيز با تأييد صحبتهاي معاون اول قوه قضائيه دررابطه با لزوم پالايش فضاي مجازي تأكيد كرد: درباره محتواي مجرمانه به طور جدي اعتقاد داريم كه حذف شود و اين حرف درستي است.
بر اين اساس نگاه مشترك وزير ارتباطات و فناوري اطلاعات و معاون اول قوه قضائيه از همدلي و همراهي مسئولان رده بالاي قواي نظام و تأكيد شان بر فراهم آوردن فضايي پاك و پالايش شده براي ادامه فعاليت شبكههاي اجتماعي تلفن همراه حكايت دارد؛ امري كه ميتواند آسيبهاي احتمالي و فضاي سوء استفاده از اين ابزارهاي زندگي امروز را به مراتب كمتر و فضايي ايمن فراهم آورد چراكه شبكههاي اجتماعي تلفن همراه نظير واتساپ، وايبر، تانگو، لاين، اينستاگرام و وي چت تنها ابزاري براي برقراري ارتباط ميان كاربران تلفن همراه در فضاي مجازي نيستند و گاهي اوقات از اين فضا براي شايعهپراكني و نشر اكاذيب و محتواهاي مجرمانه نيز استفاده ميشود.
نمونههاي اين سوء استفادهها را ميتوان در شايعات وايبري درباره آلودگي مواد غذايي يا زلزله تهران در 48 ساعت آينده و همچنين انتشار محتواهاي مجرمانه و ارتكاب انواع جرائم عليه عفت و اخلاق اسلامي و امنيت عمومي بالاخص انتشار مطالب موهن عليه چهرهها و بزرگان كشورمان مشاهده كرد كه موجب شده است نگرانيهاي جدي درباره شيوه به كارگيري اين ابزارها در جامعه از سوي صاحب نظران مطرح شود. هر چند اين نگرانيها تنها به چهرههاي سرشناس سياسي محدود نميشود و روانشناسان و جامعه شناسان نيز درباره خطر مجازي شدن ارتباطات حقيقي و سردي ارتباطات اجتماعي در پي فراگير شدن استفاده از اين نرم افزارها هشدار ميدهند. در عين حال نميتوان انكار كرد چگونگي استفاده از چنين شبكههايي با فرهنگ و آگاهيهاي كاربران نسبت به كاركرد آنها ارتباط مستقيم دارد، اما تا اين فرهنگ در جامعه ما به عنوان مصرفكننده اين ابزارها حاكم شود پالايش اين فضا در دسترسترين راهكار به شمار ميرود.