از همان روزهاي نخست كه حسن روحاني به عنوان يازدهمين رئيسجمهور كشورمان انتخاب شد، براي مقابله با سوءاستفادههاي حزبي و جرياني برخي سياسيون بر اين نكته تأكيد كرد كه وابسته به هيچ حزب و جرياني نيست و رئيسجمهور كل ملت ايران است و با رويكرد اعتدالي به دنبال منافع ملي خواهد بود. چنانكه رئيسجمهور در مراسم تحليف تأكيد كرد: «اعتدالگرايي بهمعناي توازن ميان آرمان و واقعيت و ترجيح منافع ملي بر منافع حزبي و جناحي است.» روحاني همچنين در فروردين ماه امسال در سفر نوروزي كه به برخي جزاير جنوب كشور داشت، در نشستي با مديران مناطق هفتگانه آزاد تجاري، صنعتي و ويژه اقتصادي در جزيره هندورابي تأكيد كرد: «دولت يازدهم يك دولت فراجناحي است و مسئوليت چنين دولتي از دولت حزبي به مراتب سختتر است چراكه بايد پاسخگوي همه جناحها باشد.»
با وجود اين تأكيدات و گذشت بيش از يك سال از عمر دولت اما همچنان برخي از جريانات سياسي از جمله افراد حاضر در جبهه تجديدنظرطلب سعي در كشش دولت يازدهم و شخص رئيسجمهور به حزب و جناح خويش دارند و گاه به گونهاي سخن ميرانند كه گويي اگر رئيسجمهور يك تجديدنظرطلب تمام عيار نباشد، نه تنها از وي عبور خواهد شد كه عليه وي نيز كودتايي شبيه فتنه 88 به راه ميافتد !
طلبكاري به خاطر واريز رأيروز گذشته گفتوگويي از حسين مرعشي در روزنامه آرمان منتشر شد و وي براي چندمين بار حرفهاي خود و تجديدنظرطلبان هم كابين خود را نقل كرد و گفت: «ما روحاني را اصلاحطلب ميخواهيم. اينكه چرا اصلاحطلبان از روحاني حمايت ميكنند به آن دليل است كه سبد رأي آنها به حساب روحاني واريز شد. روحاني رئيسجمهور و نماينده اصلاحطلبان است، بنابراين موفقيت روحاني، موفقيت اصلاحطلبان و شكست روحاني، شكست اصلاحطلبان است.»
مرعشي در اين گفتوگو با اشاره به واريز رأي تجديدنظرطلبان به حساب روحاني، چنان با طلبكاري سخن گفته كه انگار اكنون روحاني بايد قسطهاي اين وام را به تجديدنظرطلبان پرداخت كند و اگر اين اتفاق رخ ندهد، بسان ابزارهاي ضمانتي بانكها كه با وامگيرندگان بد حساب استفاده ميشود، رفتار خواهند كرد!
اين طلبكاري و ادعاها در حالي مطرح است كه رئيسجمهور كشورمان از همان روزهاي ابتداي اعلام نتايج انتخابات، در همايش ملي افق رسانه تأكيد كرد: «اين دولت هيچ تعهدي به هيچ حزب و جناحي نداده و وامدار هيچ گروهي نيست.»
روزنامه آرمان در حالي اين گفتوگو را با حسين مرعشي از اعضاي كارگزاران ترتيب داده كه چند روز گذشته نيز با انتشار يادداشتي از حميد جلاييپور از متهمان و بازداشتيهاي فتنه 88، همين مفاهيم و ادعاها را تكرار كرد و در صفحه نخست خود در يكي از تيترها آورده بود: «بقاي اعتدالگرايي وابسته به حيات اصلاحطلبي است.»
ترس تندروها از اعتدالتلاشهاي عدهاي از تجديدنظرطلبان براي اينكه رئيس دولت يازدهم را يك تجديدنظرطلب كامل معرفي كنند در حالي است كه در سمت ديگر اين جبهه سياسي برخي از تجديدنظرطلبان نظرات متفاوتي دارند. اين اختلافات البته پيش از اين هم در جبهه تجديدنظرطلبان وجود داشته اما گويا دكتر روحاني كه قرار بوده حلقه وصل تجديدنظرطلبان به حساب آيد، اين روزها اختلافات آنها را به اوج رسانده است؛ اين حقيقت حاكي از آن است كه تجديدنظرطلبان با هرگونه مشي اعتدالگرايي واقعي مخالفند و تنها سبكي از سياست را به اعتدال تعريف ميكنند كه مساوي باشد با اصلاحات!
اوايل همين امسال، روزنامه اعتماد با انتشار گفتوگويي از غلامحسين كرباسچي، بخشي از اين اختلافات را نمايان كرد. آنچنان كه اين روزنامه طي آن گفتوگو كه خواه ناخواه به مناظره ميان خبرنگار اعتماد و مرد شماره يك كارگزاران تبديل شد، معتقد بود كه «روحاني يك اصلاحطلب كامل نيست و نبايد شكست او به معناي شكست اصلاحات باشد» و اين در حالي بود كه كرباسچي با نظرات متفاوت خود سعي در اثبات ذهنيات خود طي آن گفتوگو داشت.
در همين حال سيدمحمد خاتمي هم نظر خاص خود را دارد، وي در ديدار اخير خود با اعضاي انجمن فرهنگ و سياست دانشگاههاي شيراز و علامه طباطبايي در بخشي از سخنانش ضمن اشاره به «تعامل با حاكميت» به عنوان استراتژي اصلاحات ميگويد: «ما در انتخابات شركت نكرديم كه دوستان ما روي كار بيايند، بلكه نظر ما اين بود كه روال و رويكردهاي نادرست اصلاح شود و بحمدالله دولت و رئيسجمهوري داريم كه رويكرد خوبي دارد.»
اين نظر خاتمي به عنوان يكي از افراد شاخص جبهه تجديدنظرطلبان در حالي مطرح است كه اكنون برخي از كارگزارانيها و مشاركتيها در حال مصادره كامل دولت به نام تجديدنظرطلبان هستند. اين عده كه گويا بر سر برخي مسائل سياسي مرتبط با دولت يازدهم دچار انشقاق داخلي در جريان حزبي خود شدهاند، هنوز بر افراطهاي سياسي پايبند هستند و از سويي هم اين ترس را در دل دارند كه روحاني به تدريج به سمت اعتدال واقعي سوق پيدا كند و سهم تندروها از سياست در دولت روحاني به حداقل برسد.
يادآوري رويكردهاي فتنهبا اين حساب وقتي عبارات و ادعاهاي اين دسته از افراطيون سياسي را كنار هم قرار ميدهيم، نميتوان آنها را فقط در حد چند اشاره و نظر سياسي دانست بلكه تا حدودي ميتوان آنها را داخل دايره «تهديد اصلاحطلبان تندرو عليه دولت» جاي داد. سخنان شرطي آنها در قالبي بيان ميشود كه انسان را ياد خاطرات و رويكردهاي اين افراطيون در ايام فتنه 88 مياندازد. در آن ايام هم آنان نتيجه صحيح انتخابات را طوري تعريف ميكردند كه انتخابات سالم يعني پيروزي نماينده تجديدنظرطلبان و اگر غير از اين باشد و شكست تجديدنظرطلبان در انتخابات رقم بخورد، اين به معناي ناسالم بودن و شكست انتخابات است!
آنها با همين توهمات و تعاريف، كار را به جايي رساندند كه مشكلات عديدهاي نه تنها براي دولت دهم كه براي ملت و دولت جمهوري اسلامي در سطح داخلي و خارجي به وجود آمد.
اينك بايد ديد كه اين جماعت افراطي، توهمات و تعاريف خود از اعتدال و اصلاحات را در مقابل دولت يازدهم به كجا ميكشانند و اگر به زعم آنها، دولت يازدهم كه برآمده از اصلاحطلبي است، حاضر به پرداخت به موقع اقساط وامي كه تندروها به خيال خود به روحاني تقبل كردهاند، نشود، آيا عليه دولتي كه هنوز آن را از خود ميدانند هم كودتايي شبيه فتنه 88 برپا ميكنند؟