اكـران فيـلم «قصهها» ساخته رخشان بنياعتماد در ونيز بازتابهاي فراواني داشت، به نحوي كه مضمون فيلم و صحبتهاي بنياعتماد در نشست خبري آن به عنوان تيتر اكثر رسانههاي مطرح جهان انتخاب شد.
به گزارش «جوان»، خبرگزاري رويترز در تحليل فيلم «قصهها» نوشت: آنچه كه تهران را تاريك، غم انگيز و متروك نشان ميدهد، زندگي مردمي است كه تنها پولشان كفايت زنده ماندنشان را ميدهد و زماني كه مجبور به تحمل شرايط دهشتناك بروكراسي، بيكاري، اعتياد به مواد مخدر و خيانت همسر ميشوند، اين شرايط برايشان زجرآورتر ميشود.
رخشان بني اعتماد در نشست خبري فيلم «قصهها» در جشنواره ونيز گفت: وضعيت اقتصادي در ايران بحراني است و اين به دليل تحريمي است كه حقيقتاً مردم ايران تاوان آن را ميدهند. كودكان ما، از بيماريهاي جدي چون سرطان رنج ميبرند كه اينها حقيقتاً نتايج همان تحريم است. من حقيقتاً دوست دارم كه اين تحريمها برداشته شوند، كسي بايد پاسخگوي مردم ايران باشد. وي افزود: مردم جهان بايد اين مسئله را مد نظر داشته باشند كه همواره تصميماتي در سطح بينالملل زندگي مردم عامي را تحت تأثير خود قرار ميدهد.
صحبتهاي بني اعتماد در خصوص رفع تحريمها بازتابهاي زيادي در رسانههاي جهان داشت. خبرگزاري رويترز، فرانس 24 و واشنگتن پست درخواست اين كارگردان را براي رفع تحريمها منتشر كردند. به نظر ميرسد يكي از دلايلي كه باعث شده است سخنان بني اعتماد در سطح وسيعي بازتاب داشته باشد، اغراق بيش از حد اين كارگردان در مهلك و كشنده نشان دادن آثار تحريم غرب عليه ايران باشد. در صورتي كه بارها دولتهاي غربي از شكست تحريمهاي يك طرفه عليه ايران سخن گفته بودند، بني اعتماد در سخنان خود اين تحريمها را باعث بحران اقتصادي در ايران و افزايش ابتلا به سرطان عنوان كرده است.
در كنار اين اظهارنظرها تحليلهاي رسانهاي درباره فيلم «قصهها» نيز جالب توجه است. رويترز در تحليل خود از قصهها مينويسد: آنچه كه تهران را تاريك، غمانگيز و متروك نشان ميدهد، زندگي مردمي است كه تنها پولشان كفايت زنده ماندنشان را ميدهد و زماني كه مجبور به تحمل شرايط دهشتناك بروكراسي، بيكاري، اعتياد به مواد مخدر و خيانت همسر ميشوند، اين شرايط برايشان زجرآورتر ميشود. اين تصويري است كه بني اعتماد از تهران به جهان نشان ميدهد. چقدر اين تصوير با واقعيت همخواني دارد؟!
آيا دوران بيانيههاي سينمايي به پايان نرسيده است؟!سينماي جشنوارهاي، عنوان طعنهآميزي براي فيلمهايي است كه با هدف ديده شدن در جشنوارهاي خارجي ساخته ميشوند. دوران اوج اين فيلمها از ميانه دهه 70 آغاز و تا اواسط دهه 80 نيز ادامه داشت. فيلمهايي در ژانر اجتماعي كه در آن مشكلات جامعه به شدت بزرگنمايي شده و برعكس هيچ نقطه اميدي براي بهبود شرايط وجود ندارد. در اين نوع فيلمها، فيلمساز صرفاً به بيان دردها ميپردازد و از نشان دادن راه درمان سر باز ميزند. البته برخي از اين نوع فيلمها رفتن از كشور را بهترين راه براي خلاصي از اين وضعيت بغرنج عنوان ميكردند.
در اين سالها است كه آمار جوايز بينالمللي فيلمهاي ايراني در خارج از كشور در هر سال دو رقمي ميشود و فيلمها معمولاً با دست پر به كشور باز ميگردند. آشنايي فستيوالهاي غربي با كارگردانهايي چون رخشان بنياعتماد، جعفر پناهي، بهمن قبادي و محسن مخملباف در همين سالها شكل ميگيرد؛ آشنايي كه باعث ميشود به واسطه جوايز بينالمللي نام فيلمساز در ايران به عنوان برند موج جديد فيلمسازي مطرح شوند، فيلمسازاني كه الگوي جوانترها ميشوند. دريافت جايزه از فستيوالهاي اروپايي و كسب شهرت از قبل آن وسوسهاي است كه فيلمسازان بسياري را درگير خود كرده است اما موج فيلمهاي جشنوارهپسند با معرفي فيلمساز جديدي از سينماي ايران دچار چالشي جدي ميشود.
اصغر فرهادي هم فيلمسازي اجتماعي به شمار ميآيد اما تفاوت اصلي نوع نگاه وي با فيلمهاي كارگرداناني چون بنياعتماد در نگاه فرهادي به روابط انساني است. اين نوع نگاه و استقبال فوقالعادهاي كه در سطح بينالمللي از آن به عمل آمده است، هواداران زيادي را در داخل كشور با خود همراه كرده است به طوري كه در جشنواره سال گذشته با اكران فيلم «قصهها» موجي از انتقاد عليه سينماي بيانيهخوان به راه افتاد.
در زماني كه بحث اخلاق و ارزشهاي اخلاقي در فيلمها مد نويني را به راه انداخته، بازگشت به دهه 70 جذابيت چنداني را به همراه نداشت. هم اكنون فيلمهاي سياه نما چشم اميدشان به حمايت جشنوارههاي خارجي است كه به سبك دو دهه پيش جوايزي از پيش تعيين شده براي آنها كنار بگذارند تا خط سياهنمايي سينما همچنان ادامه داشته باشد.
زغال خوب سياهنمايي سخنان رخشان بنياعتماد در كنفرانس خبري فيلمش دقيقاً ادامه خط داستاني است كه در فيلم روايت ميكند. فيلم اپيزوديك «قصه ها» مردمي را نشان ميدهد كه درگيري اصليشان گيركردن در «هرت آباد» است. در طول فيلم بنياعتماد آدمهاي مختلفي ديده ميشوند كه همگي در بدبختي غوطهورند. يكي از دلايل بدبختيشان هم حضور در اجتماعات بعد از انتخابات است. كساني بازداشت شدهاند و عدهاي هم كه بازداشت نشدهاند در هراس از اين هستند كه حرفي نزنند تا بازداشت و بيكار شوند. حداقل تهمينه ميلاني به عنوان يك فيلمساز زن در فيلمش همسر خود را به عنوان يك الگو از مردان خوب نشان ميدهد اما در نگاه رخشان بنياعتماد هيچ خوبي در جامعه وجود ندارد و تنها شادي زندگي اين است كه يك مرد عاشق دختري مبتلا به ايدز بشود كه باز هم ديالوگهايشان بوي تند سياست ميدهد. زغال خوبي كه بنياعتماد براي سياهنمايي در اختيار دارد در جشنواره ونيز هم خود را نشان داد. درخواست براي رفع تحريمها از جانب بنياعتماد نه سخني از سر عزت بلكه در خواستي از سر درماندگي است.
در ادامه اين جشنواره بهمن قبادي و محسن مخملباف نيز فيلمهايشان را اكران خواهند كرد. پس بايد منتظر بود و ديد در ادامه تحليلهاي مندرآوردي درباره وضعيت كشورمان اين كارگردانها چه چيزي براي خوشايند رسانهها به زبان خواهند آورد.