کد خبر: 666965
تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۱
به دنبال كم و زيادي چاشني زندگي
مدام از بلندگو، مسئولان بخش را صدا مي‌زدند و با هر رفت و آمد پرستاران و پرسنل بيمارستان در راهرو، دلم هري مي‌ريخت كه نكند اتفاقي افتاده كه ما از آن بي‌خبريم و نمي‌خواهند به ما بگويند.
فرزانه فريدوني

صداي پاشنه كفش سرپرستار بيشتر از همه چيز روي مخ بود و با هر قدمش بر روي سنگ‌فرش راهرو انگار بر سر من تق‌تق مي‌كوبند. هي در دلم به همه اين حرف‌ها و حدس و گمان‌ها كم‌محلي مي‌كردم، با خودم زمزمه مي‌كردم: «نه بابا همه اين فكرها بي‌ثمر است و به خاطر يك عمل ساده كه از همه چيز مطمئنيم و به دكترش ايمان داريم كه نبايد اينقدر خيالبافي كرد.»

كف دست‌هايم عرق كرده بود و درست انگار در دلم داشتند رخت مي‌شستند اما جرئت نداشتم با اين حال و روز به چشمان مادر و پدرم نگاه كنم و به آنها استرس بيخودي بدهم، خيلي واضح صداي تپش قلبم را مي‌شنيدم. آخر قرار بود نوه‌دار شويم و من براي اولين بار طعم خاله شدن را بچشم. پنج نفر پشت در اتاق عمل به انتظار نشسته بوديم و هركدام به طريقي از طولاني شدن عمل گلايه داشت و در نگاه و رفتار بيشترمان استرس و نگراني كاملاً هويدا بود.

مادرم سكوت را شكست و گفت: «من از استرس دارم مي‌ميرم، يعني تا كي مي‌خواهد اين وضع ادامه داشته باشد.» پدرم به دنبال مادر حرف زد و ادامه داد: «حاج‌خانم استرس چه چيزي را داري؟ تا چند دقيقه ديگر نوه‌ عزيزمان را مي‌آورند و مي‌بيني صحيح و سالم است و هيچ مشكلي هم ندارد. دخترمان هم سالم‌تر و بهتر از قبل، از اين اتاق بيرون مي‌آيد و از همه چيز مطمئن خواهي شد. خيالت هم كاملاً راحت مي‌شود، اينكه ديگر ترس و استرس ندارد.»

«خداي من چرا بايد اينقدر استرس داشته باشم و نتوانم كاري كنم. به خودم نهيب زدم كه پاشو، آخر به خاطر آمدن عضو جديد خانواده كه نبايد اينقدر نگران بود، اين فكرهاي بيهوده را كنار بگذار و منتظر خبر خوش باش.» بعد از گذشت چند دقيقه در اتاق عمل باز شد و پرستار با لبخند خبر خوشحال‌كننده‌اي به ما داد. الان كه در اتاق 207 نشسته و در كنار خواهر و خواهرزاده‌ام هستم به همه آن افكار و احساساتي كه من را محاصره كرده بودند مي‌خندم و اثري از نگراني و استرس نيست.

مسلماً همه ما با اين احساسات و شرايط مشابه روبه‌رو مي‌شويم و حتي در زمان خوشحالي و اتفاقات خوشايند با دلهره و استرس بيگانه نيستيم و اين افكار دست از سرمان برنمي‌دارد. تجربه چنين استرس‌هايي شيرين است اما چرا هميشه فكر مي‌كنيم كه بايد در لحظات سخت و دشوار اين حس به سراغ‌مان بيايد؟ و در مواجهه با مشكلات معمولاً به بعد منفي و بد آن ماجرا فكر مي‌كنيم؟ مگر مي‌توان براي استرس مثل تشخيص دانش‌آموزان خوب و بد، ملاكي در نظر بگيريم و اين خوب و بد بودن چه تأثيري بر روي بدن و تصميمات ما خواهد گذاشت و آثار هر دو بر ما چگونه است؟

استرس از كجا مي‌آيد؟

استرس يا همان احساس تنيدگي نقش مهمي در زندگي فردي و اجتماعي ما دارد. در واقع استرس يك نوع احساس است و زماني به ما دست مي‌دهد كه فشاري بيشتر از آنچه كه ما به آن عادت داشته‌ايم بر ما وارد شود. درست لحظه‌اي كه ما دچار استرس مي‌شويم و بدن تحت تأثير يك تهديد خارجي قرار مي‌گيرد، سيستم عصبي بدن شروع به ترشح هورمون‌هايي مي‌كند كه با آزاد كردن هورمون‌هاي آدرنالين و كورتيزول به اين موقعيت پاسخ مي‌دهد. درهر صورت اين هورمون‌ها بدن افراد را براي پاسخ به شرايط حاد به طور هوشيار نگه مي‌دارد كه بعد از اين اتفاق سرعت تپش قلب بالا رفته، تنفس سريع‌تر شده، ماهيچه‌ها سفت مي‌شوند، سيستم ايمني بدن ضعيف شده، فشار خون افزايش مي‌يابد و انرژي بيشتري به فرد مي‌دهد كه البته باعث مي‌شود احساس ما به محيط و درك شرايط بيشتر شود.

استرس خيلي راحت مي‌تواند بدن، احساسات، افكار و رفتارمان و در كل زندگي‌مان را تحت تأثير قرار دهد. براي همين است كه توصيه مي‌شود با نشانه‌ها و علائم استرس آشنايي پيدا كنيم چون مي‌تواند به شما در كنترل استرس كمك زيادي كند. استرس وقتي ناشناخته و تحت كنترل نباشد مي‌تواند باعث ابتلا به بيماري‌هايي چون فشارخون بالا، بيماري‌هاي قلبي، سردرد، بيماري‌هاي عفوني (مانند آنفلوآنزا)، چاقي يا لاغري، آسم و آرتريت روماتوييد و ديابت شود. علاوه بر اينكه بر جسم فرد اثر مي‌گذارد، فرد را از نظر روحي درگير مي‌كند و استرس منجر به افسردگي، اختلالات اضطرابي، انزواي اجتماعي، اختلال حواس و تمركز و عصبانيت مي‌شود.

حذف كامل استرس در زندگي هيچ وقت امكان‌پذير نيست اما مي‌توان استرس را به درستي شناخت، مديريت و با آن مقابله كرد. كسي كه دوست دارد زندگي پرتحرك و متنوعي داشته باشد مسلماً نبايد به دنبال مشاغل راكد و پشت ميزنشيني برود و برعكس آنهايي كه چندان با انرژيك بودن و تحرك ميانه خوبي ندارند بايد به دنبال مسئوليت‌هايي بي‌دردسر و كاري ثابت باشند. با شناخت درست نه در محيط كار و نه در خانه دچار استرس‌هاي بي‌مورد نمي‌شويم و از بروز آنها هم مي‌توانيم جلوگيري كنيم.

معمولاً استرس نشأت گرفته از لزوم سازگاري جسماني، رواني و هيجاني ما با تغييرات است و اين تغييرات شامل فرآيندهاي منفي و مثبت است. هر يك از ما هر روز استرس‌ها و فشارهاي مختلفي را تجربه مي‌كنيم و اكثراً افرادي كه وظيفه و مسئوليت مهمي در زندگي روزمره و كار خود دارند، مثل دانش‌آموزان و دانشجويان، خبرنگاران، پزشكان و والدين مستعدترين افراد براي تأثيرپذيري از استرس‌هاي مخرب هستند.

استرس‌هاي بد

بيشتر اوقات وقتي كلمه استرس را مي‌شنويم يا بر زبان مي‌آوريم ناگهان خودش هم سر مي‌رسد و استرسي مقطعي در ما ايجاد مي‌شود. استرس در حد نرمال قابل قبول و مديريت است اما وقتي استرس بالا باشد باعث آسيب روحي، جسمي، روابط اجتماعي و در نتيجه كيفيت زندگي فرد مي‌شود. استرس مزمن (طولاني مدت) مي‌تواند بر سلامت ذهني اثر منفي گذاشته و باعث كاهش قدرت يادگيري و تضعيف حافظه شود. هر فردي نياز به دوره‌هاي آرامش مطلق دارد چراكه اثرات استرس مزمن با استرس حاد بسيار متفاوت است. به استرس بد ديسترس نيز مي‌گويند كه به معناي تجربه مداوم غرق شدن در مسئوليت‌هاست. در واقع ديسترس حركت در تونل مشكلات است، بي‌آنكه انتهاي تونل معلوم باشد.

اگرچه استرس متوسط سبب افزايش هورمون آدرنالين، تمركز و هوشياري فرد مي‌شود اما استرس مزمن زيانبار است زيرا استرس باعث ترشح گلوكوكورتيكوئيدها مي‌شود كه منجر به تقويت عملكرد مغزي شده و سطح بالاي خوني اين هورمون‌ها باعث آسيب به هيپوكامپ مي‌شود كه اصلي‌ترين بخش مسئول حافظه صريح فرد در حقايق و رويدادها است.

در اين زمينه يك پروفسور امريكايي آنزيمي را كشف كرده است كه بر سلول‌هاي عصبي بخش فرونتال كورتكس مغز تأثير مي‌گذارد. استرس باعث توليد مقدار زيادي از اين آنزيم مي‌شود كه نتيجه اين افزايش، تخريب سلول‌هاي عصبي و در نتيجه اختلال كنترل پيام‌هاي عصبي و مخصوصاً احساسي و همچنين تضعيف قدرت تجزيه و تحليل مسائل است.

زماني كه سيستم عصبي در اثر استرس احساس فشار مداوم داشته باشد و ممكن است به صورت فعال باقي بماند و مقدار زيادي هورمون‌هاي اضطراب ترشح كند. اين وضعيت مي‌تواند ذخاير بدن را به مصرف برساند، سيستم ايمني بدن را تضعيف كند و باعث بروز مشكلات ديگري مثل از كار افتادن بدن و انواع بيماري‌ها شود. استرس بيش از حد علاوه بر اينكه از نظر جسمي و روحي مشكلاتي ايجاد مي‌كند باحضور وقت و بي‌وقتش در برخي شرايط مانند موقع رفتن به مدرسه، سخنراني در يك جمع، كنكور يا امتحانات بزرگ، آمدن مهمان يا رفتن به مهماني يا حتي موقع رانندگي در زندگي روزمره و اجتماعي مانع موفقيت فرد مي‌شود.

استرس‌هاي خوب

در زندگي خيلي‌ها استرس به قدري زياد مي‌شود كه انگار تنها راه براي زندگي كردن‌شان است. البته استرس هميشه هم بد نيست و مقدار كمي استرس مي‌تواند به ما كمك كند كه بتوانيم در شرايط مختلف و سخت كار كنيم و در نتيجه آنها را به بهترين نحو ممكن انجام دهيم. ما مي‌توانيم با شناخت علائم و نشانه‌هاي استرس و با تعديل و تغيير شرايط، ضررها و تأثيرات سؤ آن را كاهش دهيم و حتي سود نيز ببريم. همه استرس‌ها هم مخرب نيستند، گاهي نيز استرس عامل موفقيت در كارها خواهد بود.

در واقع يوسترس نوعي استرس مثبت و مفيد است. ما در حالت يوسترس تحت فشار هستيم اما اين فشارها به ما انرژي و انگيزه مي‌دهد تا مسئوليت‌هايمان را انجام داده و به اهدافمان برسيم. تحصيل كردن، ازدواج با فردي كه دوستش داريم، ارتقاي شغلي و تغيير شغل از جمله فشارهاي مفيد هستند.

بر اساس مطالعات و تحقيقات انجام شده، استرس عاملي تأثيرگذار بر يادگيري و حافظه است. اين مسئله در ابتدا در مدل‌هاي حيواني مورد بررسي و آزمايش قرار گرفت و نشان داد كه استرس‌هاي كوتاه مدت يا جسمي مي‌تواند قدرت حافظه و يادگيري را تقويت كند. تحقيقات نشان داده كه استرس با افزايش انتقال و بازسازي انتقال‌دهنده عصبي به نام گلوتامات باعث تقويت حافظه مي‌شود. هورمون‌هاي استرس به طور مستقيم بر مناطقي از مغز كه مربوط به يادگيري و احساسات هستند تأثير مي‌گذارند كه مي‌تواند كمكي براي يادگيري بهتر و تقويت حافظه باشد.

وقتي كه هورمون‌‌هاي استرس ترشح مي‌شوند قلب ما سريع‌تر مي‌زند، ماهيچه‌ها سفت مي‌شوند، فشار خون افزايش مي‌يابد، تنفس سريع مي‌شود و البته احساس ما به محيط و درك شرايط بيشتر مي‌شود. اين تغييرات فيزيكي قدرت و استقامت را افزايش مي‌دهد، قدرت تمركز را بالا مي‌برد و قدرت پاسخ‌گويي به محيط و محرك‌ها را افزايش يافته و اين شرايط باعث آماده‌سازي ما براي شرايط خطر مي‌شود.

جالب‌تر اينكه اگر مبتلا به استرس و اضطراب مزمن باشيم، در صورتي كه استرس و اضطراب را از خود دور كنيم، مغز ما قادر خواهد بود خود را ترميم كرده و فعاليت‌هايش را به حالت اوليه بازگرداند. بهره‌برداري از اين موقعيت‌ها نيازمند مهارت‌هاي افراد در رويارويي با استرس و مشكلات است. آشنايي با روش‌هاي كنترل استرس مي‌تواند مزاياي بيشتري از معايب استرس براي ما داشته باشد. در واقع ما مي‌توانيم تصميم بگيريم كه استرس اثر مثبت يا منفي روي زندگي‌مان داشته باشد.

استرس و اضطراب در حد توان هركس براي مقاوم شدن در برابر مشكلات و انجام صحيح كارها، لازم است. اگر استرس و اضطراب نداشته باشيم، به سطح آمادگي رواني براي انجام كار نمي‌رسيم و موفقيت به دست نمي‌آيد. وقتي فرد در حالي كه نگران و مضطرب است اما در كارش موفق است، يعني اضطراب مفيد داشته و اصلاً نبايد در مورد او نگران شد.

استرس در هر شرايط زندگي براي همه افراد پيش مي‌آيد و در زندگي روزمره بايد منتظر باشيم تا هر لحظه اتفاق و حادثه‌اي جديدي پيش‌ آيد. در واقع جزء جداناشدني زندگي هر فرد استرس است و نمي‌توان تأثير آن را منكر شد. براي اينكه بتوانيم اين احساس مثبت و منفي را مديريت كنيم بايد آنها را تحت كنترل خود درآوريم و از موقعيت‌هاي بد و مضر شرايطي مطلوب و خواستني بسازيم. درك ما از استرس اهميت زيادي دارد و با تغيير در رفتار و برخوردهاي‌مان مي‌توانيم به هدف‌مان برسيم.

هدف حذف استرس نيست، بلكه يادگيري چطور استفاده كردن از آن و كمك به خودمان است. نه زندگي بدون استرس براي ما قابل تحمل است و نه زندگي كه مملو از فشار و استري بيش از حد باشد پس بايد با شناخت روحيات خود و آگاهي از محيط اطراف مان ياد بگيريم كه چطور با اين موضوع كنار بياييم تا در ادامه مسير به مشكل برخورد نكنيم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر