تا شروع المپيك زمستاني در 7 فوريه زمان زيادي باقي نمانده و به نظر ميرسد كه ولاديمير پوتين، رئيس جمهور روسيه، همه چيز را از محل برگزاري اين المپيك در شهر بندري سوچي تا مسكو فراهم كرده و حتي مشعل بازيها را هم به اعماق آبها و هم به ايستگاه بينالمللي فضايي برد تا اين كه زنگ خطر به صورت جدي براي او به صدا درآمد. صداي مهيب انفجار در ايستگاه قطار شهر ولگوگراد زنگ خطري براي پوتين است كه ميتواند تمام تلاشهاي او را تحت تاثير قرار بدهد. ولگوگراد يا همان استالينگراد سابق در جنوب غرب روسيه است و انفجار انتحاري در ايستگاه قطار اين شهر با فاصله 900 كيلومتري با مسكو و 700 كيلومتري با شهر سوچي پيام روشني در پيدارد كه چندان خوشايند پوتين و شهروندان روسيه نيست.
قبل از هر چيز بايد اين عمليات تروريستي را با توجه به اهميت المپيك زمستاني سوچي براي روسيه ارزيابي كرد. روسيه از زمان فروپاشي شوروي سابق در بيش از دو دهه گذشته تا كنون ميزبان مسابقات بينالمللي در اين سطح نبود و برگزاري موفق اين المپيك ميتواند هم از جهت اقتصادي و هم سياسي كارت برندهاي براي پوتين باشد.
در واقع، پوتين از زمان آن فروپاشي به عنوان معاون بوريس يلتسين، رئيس جمهور وقت روسيه، يكي از معماران اصلي روسيه جديد بوده كه با تجربه دو دوره رياست جمهوري قبلي و رياست جمهوري فعلي خود نقش اصلي داشته و از اين رو، برگزاري المپيك سوچي براي او حكم نمايش قدرتي دارد كه ميتواند با تلاشهاي دو دهه خود را براي ساختن روسيه جديد براي جهانيان به نمايش درآورد. به اين جهت است كه او برنامه تبليغاتي وسيع و حتي تا اندازه زيادي عجيب به راه انداخته است كه گرداندن مشعل المپيك از جمله موارد قابل توجه آن است، چون اين مشعل در مسكو روشن شد اما به جاي حركت مستقيم به سوي سوچي برنامه گسترده 65 هزار كيلومتري براي حركت آن در نظر گرفته شد تا آنكه جداي از قطب شمال و اعماق آبها به ايستگاه بينالمللي فضايي برده شود هر چند كه به دلايل امنيتي در ايستگاه خاموش ماند.
گذشته از اين برنامه تبليغاتي، او در روزهاي اخير يك سلسله اقدامات غيرمنتظره سياسي انجام داد و احكامي صادر كرد تا ميخائيل خودروكوفسكي بعد از تحمل 10 سال حبس از زندان آزاد شده و براي ديدار مادر خود به آلمان برود، اعضاي گروه موسيقي پوسيرايت از زندان آزاد شوند و 11 تن از فعالان صلح سبز با قيد وثيقه آزاد شوند. در واقع، پوتين با اين اقدامات سياسي برنامه تبليغاتي خود را براي المپيك سوچي به اوج خود رساند تا هم از انتقادات كاسته شود و هم آنكه نرمشهاي سياسي انگيزه بيشتري براي جلب توريست به سوچي ايجاد كند، اما به نظر ميرسد كه قبل از توريست، اين تروريستها هستند كه به سوچي توجه كردهاند.
انفجار ديروز در ايستگاه قطار ولگوگراد يك نمونه از توجه تروريستها به سوچي است كه ميتواند محدود به همين يكي نيز نباشد. متهم رديف اول جنگجويان چچني هستند به خصوص اينكه دوكو عمروف، رهبر اين جنگجويان، از آنها خواسته تا با انجام يك سلسله عمليات انفجاري مانع برگزاري المپيك سوچي شوند. انگيزه عمروف و نيروهاي آن روشن است كه به دومين جنگ روسيه با چچن در 1999 بازميگردد كه بعد از آن جنگ و شكست چچنيها مبدل به جنگي در شكل انفجارهاي تروريستي شده است.
انفجارهاي متعدد طي يك دهه گذشته در مسكو و همين شهر ولگوگراد توسط همين جنگجويان انجام شده و با اين انفجار معلوم شده كه عمروف و نيروهاي او برنامههاي تروريستي ديگري تا برگزاري المپيك و زمان مسابقات در نظر دارند. پوتين توجه دارد كه تهديد عمروف را نبايد دستكم بگيرد اما نكته قابل توجه در تأثير اين تهديد تروريستي از وقايع خاورميانه و به خصوص بحران سوريه است. بندر بن سلطان، رئيس سرويس اطلاعاتي عربستان، در سفرهاي متعدد خود به مسكو تلاش كرده تا نظر پوتين را در حمايت از نظام سوريه تغيير بدهد و حتي در سفر ماه آگوست خود مسكو را به صورت تلويحي تهديد كرد كه در صورت ادامه حمايت روسيه از نظام سوريه، عربستان نيز از گروههاي تندرو براي حمله به المپيك سوچي حمايت خواهد كرد.
اين تهديد بنسلطان واكنش شديد پوتين را به دنبال داشت، اما نميتوان تهديد بنسلطان را بيارتباط با انفجار اخير دانست و بايد گفت كه عربستان با حمايت از جنگجويان تندرو چچني شبكه تروريستي خود را در حدود فرامنطقهاي توسعه داده است. حمايت مالي و لجيستكي عربستان از اين شبكه ابعاد تهديد عليه المپيك سوچي را تغيير ميدهد و البته نگرانيهاي جدي براي پوتين ايجاد ميكند، اما به نظر ميرسد كه او تنها نيست و اين شبكه يك نگراني بينالمللي ايجاد كرده كه در گام نخست توريستهاي حاضر در المپيك سوچي را هدف ميگيرد و بعد نوبت به شهروندان ديگر كشورها خواهد رسيد.