کد خبر: 619376
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۲ - ۰۹:۳۷
گفت‌وگو با امیر احتشام‌زاده، پدر تنیس روی میز ایران
مرد نام‌آشنای تنیس روی میز ایران ، مردی که بیش از 25 سال قهرمان تنیس روی میز ایران بود و با عناوینی که در مسابقات آسیایی و جهانی کسب کرد ...
مونا قائمی

مرد نام‌آشنای تنیس روی میز ایران ، مردی که بیش از 25 سال قهرمان تنیس روی میز ایران بود و با عناوینی که در مسابقات آسیایی و جهانی کسب کرد بارها نام ایران را بر سر زبان ها انداخت. امیر احتشام زاده اکنون هم با راهنمایی‌ها و مشاوره‌های ارزنده‌اش همچنان در خدمت تنیس روی میز کشورمان هست و به این مهم افتخار می‌کند. 

نظرتان در باره مسائل اخیر فدراسیون تنیس روی میز و استعفای آقای علیدخت چیست؟

خیلی در جریان قضیه نیستم. هر کسی که مسئول فدراسیون شود به آنها ایده می‌دهم، وگرنه خودم سمت اجرایی ندارم.

به نظر شما چه مدیری به کار تنیس روی میز ایران می آید.

من آدم بی‌نظری هستم و از هیچ کسی طرفداری نمی‌کنم، ولی چون زندگی‌ام را برای تنیس روی میز داده‌ام، آنچه را که به نفع تنیس روی میز باشد می‌گویم. هر کس به تنیس روی میز خدمت کنند و تأییدش می‌کنم. برای من این و آن اصلاً فرق نمی‌کند.

در خصوص مدیریت فعلی  فدراسیون چه نظری دارید؟

آقای زارع پور در این چهار سال خدمت زیادی کرده .اولاً تمام این مسابقات را برگزار کرده و هنوز حتی یک مسابقه‌اش کنسل نشده است. قصد جانبداری ندارم، البته ایرادهایی به نحوه عملکرد او به خصوص در مورد شان و منزلت پیش کسوتان دارم که باشد برای بعد.

چرا این اتفاق می‌افتد که چنین ستاره‌ها و پیشکسوت‌هایی داریم و نادیده گرفته می‌شوند؟

نمی‌دانم. باید از کسانی که این برخوردها را می‌کنند، بپرسید، اما در مورد نوشاد و نیما تا آنجا که من اطلاع دارم زارع‌پور بسیار از آنها پشتیبانی می‌کند. این چیزی است که من می‌فهمم. البته آنها هم بازیکنان خوبی هستند، اما زارع‌پور هم خوب آنها را (Support) می‌کند. حمیدرضا طاهرخانی بچه قزوین است و من بازی‌اش را دیده‌ و بسیار لذت برده‌ام. به نظر من او نوشاد دیگری خواهد شد و بی‌نهایت خوب بازی می‌کند و سه نفری که باید در تیم ملی ایران بازی کنند نوشاد و نیما عالمیان و طاهرخانی هستند. بقیه رل رزرو را بازی می‌کنند. دو نفر دیگر هم پوریا عمرانی ـ‌که اهل بابل است و فکر می‌کنم هجده نوزده سال داردـ و روئین‌تن که بازی‌اش را دیده‌ام و بی‌نهایت عالی است. فدراسیون  الان چند جوان عالی را در اختیار دارد. جوان‌های هفده هجده و نوزده‌ ساله‌ای که آتیه دارند.

برای این که نام این جوان‌ها در رنکینگ‌های جهانی برود، چه باید کرد؟

والله! من می‌بینم با این بودجه‌های نداشته این بچه‌ها دائماً در مسابقات شرکت می‌کنند. از این حرف شما تعجب می‌کنم. اینها همه‌اش در مسابقه هستند. ما آن وقت‌ها دو سال به دو سال به مسابقه می‌رفتیم. الان اینها از آلمان برمی‌گردند می‌روند لهستان، از لهستان می‌روند مجارستان، از مجارستان می‌روند ژاپن و از همه مهم‌تر از ژاپن می‌روند چین. پس نباید مشکلی بابت این مسئله وجود داشته باشد.

به نظر شما چرا نوشاد عالمیان را با پدرشان که مربی او هم هستند نفرستادند؟

آنچه که من می‌فهمم این است که با این وضعیت وخیم بودجه، زارع‌پور خود نوشاد را هم با قرض و قوله فرستاد. این حرفی که می‌زنم بی‌نظر است و من هم نعمت و هم رحمت عالمیان را دوست دارم، چون به تنیس روی میز خدمت کرده‌اند. سال‌ها بازیکنان تیم ملی بوده و افتخار آفریده‌اند. من همه اینها را تأیید می‌کنم، ولی متأسفانه فدراسیون پول ندارد. ولی می‌گوید چون تعهد کرده‌ام نوشاد را بفرستم، این کار را می‌کنم. من به آقای زارع‌پور گفتم: «چون تعهد کرده‌ای باید اینها را بفرستی». گفت: «نظر خودم هم همین است، ولی الان می‌خواهم عکس‌های سالن را عوض کنم، پول لازم دارم، ولی این پول‌ها را خرج نمی‌کنم تا بتوانم نوشاد را به این مسابقات بفرستم که از فرم بیرون نیاید». الان فقط یک بلیط هواپیمای ساده حداقل 5، 6 میلیون تومان هزینه‌اش است. نمی‌شود کسی را فرستاد. ارز که به این صورت درآمد کمر همه را شکست. زارع‌پور هم اگر در توانش بود از خدا می‌خواست پدر نوشاد را همراهش بفرستد، ولی وقتی پول ندارد چه کار کند؟ یک نفر هم نیست (Support) کند.

مشکل همین است که متأسفانه کسی تنیس روی میز را پشتیبانی نمی‌کند.

نباید غرض‌ورزی کنیم. نباید انصاف را از دست داد. می‌دانید رفت و برگشت یک نفر همراه چقدر خرج برمی‌دارد؟ نباید کسی را بیخود کنار بگذاریم و یک نفر را بیخود بزرگ کنیم. باید دنبال حقیقت برویم. اینجا بالای سر من تابلویی هست که نوشته است:
«گر بر سر نفس خود امیری مردی
بر خرد و کلان خرده نگیری مردی
مردی نبود فتاده را پای زدن
گر دست فتاده‌ای بگیری مردی».
این را بالای سرم زده‌ام که همیشه جلوی چشمم باشد و این ایده من در زندگی است، به‌خصوص برای تنیس روی میز؛ چون همه زندگی‌ام را برای تنیس روی میز داده‌ام.
کسانی که همه چیز خود را روی ورزش می‌گذارند و برای کشور افتخارات گوناگونی را کسب می‌کنند، از صندوق حمایت قهرمانان ماهی 200 هزار تومان دریافت می‌کنند، درحالی که شاگردان آنها که یک‌صدم افتخارات آنها را هم کسب نکرده‌اند میلیون‌ها تومان درآمد دارند. این برای ورزش کشور فاجعه است. همه فکر و ذکر من خدمت به تنیس روی میز است و هیچ نظر دیگری در کار نیست. اگر رحمت عالمیان را می‌توانستند بفرستند حقیقتاً خوشحال می‌شدم. هم او و هم نعمت برای تنیس روی میز واقعاً زحمت کشیده‌اند. نوشاد، نیما و طاهرخانی را مثل پسرم دوست دارم. الان از این سه نفر بهتر نداریم. طاهرخانی خیلی قوی بازی می‌کند، منتهی قزوین است و باید به او پر و بال بدهند. هر کدامشان در شهری هستند. جمع کردن اینها و اردو گذاشتن برای اینها پول می‌خواهد. وقتی بودجه نمی‌دهند، رئیس فدراسیون چه کار می‌تواند بکند؟ متأسفانه همه ورزش را منحصر کرده‌اند در فوتبال. این همه ورزش‌های خوب داریم، بسکتبال بسیار خوب است، برادران مشحون فوق‌العاده خوب هستند. یک وقتی والیبال به تیم شاه‌عبدالعظیم می‌باخت، الان جزو دوازده تیم اول دنیا و تیم اول آسیاست. کشتی هم که با امکانات کم این طور می‌رود و مدال می‌آورد. همین طور بسیاری از ورزش‌های دیگر، اما متأسفانه همه بودجه ورزش ما را فوتبال می‌بلعد و نتیجه هم نمی‌گیریم. بعضی‌ها عاشق ورزش‌اند و عمر، جوانی و سرمایه‌شان را می‌گذارند، ولی بعضی‌ها عاشق نیستند و فقط می‌آیند که پول دربیاورند. من کوچک همه هستم. این از من یادتان باشد که کسی از بزرگی کردن به جایی نمی‌رسد.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار