روزنامه شرق: پرونده دختر نوجوانی که به طرز مرموزی مفقود و جسدش مدتی بعد در کانال آب پیدا شده بود، بدون رسیدن به نتیجه و دستگیری قاتل به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
زن و شوهری آخرین روز آبان سال گذشته به پلیس خبر دادند دختر 11سالهشان که «شیده» نام دارد گم شده است. مادر این دختر به پلیس گفت: «شیده برای رفتن به کلاس زبان از خانه خارج شد و دیگر برنگشت. وقتی نیامد با موسسه تماس گرفتم اما گفتند شیده اصلا به آنجا نرفته بود. تلفن همراه دخترم جواب نمیدهد و من از او خبر ندارم و نمیدانم چه اتفاقی برای او افتاده است.» در حالیکه تحقیقات ماموران آغاز شده بود، پدر شیده با پلیس تماس گرفت و گفت از شمارهای غریبه چندینبار با او تماس گرفتهاند اما قطع میکنند.
در حالیکه او شمارهتلفن را به ماموران داد تا ردیابی کنند تماسی دیگر با این مرد گرفته شد که او را نسبت به زندهبودن دخترش امیدوار کرد. در این تماس فردی که مدعی بود شیده را دزدیده از پدر این دختر درخواست پنجمیلیونتومان پول کرد. این تماس به ماموران گزارش داده و مطابق نقشهای که کشیده شد قرار شد پدر شیده همانطور که آدمربایان میخواهند رفتار کند. او ابتدا به خواسته آدمربایان یکونیممیلیونتومان پول به شماره کارتی که داده بودند، واریز کرد.
در حالیکه فرد آدمربا مدعی بود شیده را به چالوس برده است چند روز بعد جسد این دختر در کانال آب در اطراف تهران پیدا شد. پدر و مادر این دختر که در پزشکیقانونی حاضر شدند تایید کردند جسد متعلق به فرزندشان است. با توجه به تماسهایی که از سوی فرد مدعی آدمربایی با ماموران گرفته شده بود پلیس روی این شمارهتلفنها متمرکز و بعد از چند روز جوانی که با پدر شیده تماس گرفته بود بازداشت شد. او قتل این دختر را انکار کرد و گفت از سرنوشت شیده خبری ندارد.
این جوان گفت: من و شیده در فیسبوک با هم آشنا شده بودیم و من شمارهتلفن شیده را از این طریق بهدست آوردم. مدتی او را در فیسبوک دنبال میکردم و مطالبی را که مینوشت میخواندم. بعد از چند روز که او را در صفحه فیسبوکش ندیدم متوجه شدم اتفاقی برایش افتاده است و از طریق آشنایی که در مرکز مخابرات داشتم شمارهتلفن پدرش را پیدا کردم و مدعی شدم شیده را دزدیدهام. قصدم این بود که برای کارم پول بگیرم.
من به پنجمیلیونتومان نیاز داشتم و به همین دلیل هم چنین نقشهای را طراحی کردم. متهم درباره اینکه پول را برای چه میخواست، گفت: مدتی قبل با مهندسی جوان که مسافرکشی میکرد آشنا شدم. قرار بود او با سرمایهای که من فراهم میکنم کارگاهی را راه بیندازد و با هم کار کنیم. وقتی فهمیدم شیده گم شده است فکر کردم این بهترین فرصت است تا پول را از پدر این دختر بگیرم.
بازجوییهای ماموران از این جوان درخصوص مرگ شیده به جایی نرسید و سوالات بیپاسخ زیادی در پرونده باقی ماند. از جمله اینکه اولین شمارهای که از آن با پدر شیده تماس گرفته میشد متعلق به چه کسی بود و آیا این جوان درباره نحوه بهدستآوردن شمارهتلفن پدر شیده درست گفته است یا نه. با این حال چون مدارک کافی نبود، بازپرس این جوان را با قید کفالت آزاد کرد. این در حالی بود که پزشکیقانونی اعلام کرد از آنجایی که جسد شیده چندینروز در کانال آب مانده است بنابراین نمیتوان علت دقیق مرگ را مشخص کرد اما این مرگ میتواند ناشی از غرقشدگی باشد چراکه در ریههای این دختر آب جمع شده بود.
همچنین پزشکیقانونی در گزارش خود اضافه کرد ضربهای نیز به سر مقتول برخورد کرده است و این احتمال نیز وجود دارد که او ابتدا با این ضربه بیهوش و سپس به کانال آب انداخته شده باشد یا اینکه او به داخل کانال آب پرت شده و بر اثر برخورد سرش با کف کانال بیهوش و غرق شده باشد.
با این حال از آنجایی که پرونده به نتیجه نرسید و مشخص نشد که شیده که ساکن غرب تهران بود چطور از حاشیههای شرق تهران سر درآورده و جسدش آنجا پیدا شده است، بازپرس، پرونده را میان پروندههای راکد قرار داد. به همین دلیل هم خانواده این دختر از بیتالمال درخواست دیه کردند. با تایید از سوی دادستان، پرونده برای تصمیمگیری در این خصوص به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و بهزودی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.