کد خبر: 616828
تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۹۲ - ۱۴:۵۳
نقد و نظري بر سريال «اولين انتخاب» در گفت‌وگوي «جوان» با مهدي صباغ‌زاده
نگار حسيني

مهدي صباغ‌زاده از سابقه قابل دفاعي در عرصه كارگرداني برخوردار است و آثار موفقي چون خانه خلوت، دزدان مادربزرگ، صبحانه‌اي براي دو نفر، مارال و... را در كارنامه خود دارد. او به قول خودش به واسطه شرايط نامناسب سينما ترجيح داده كه به فضاي تلويزيون بازگردد. اين روزها سريال اولين انتخاب را از شبكه 5 در حال پخش دارد؛ اثري كه در همان روزهاي ابتدايي پخشش توانست مخاطبان زيادي را با خود همراه كند.

ظاهراً سريال «‌اولين انتخاب‌‌» قرار بود ابتدا در ايام ماه رمضان از تلويزيون پخش شود اما در ادامه مسئولان تلويزيون نظرشان را تغيير دادند و سريال در زمان ديگري پخش شد.

همين طور است چون ساعت اذان در ايام ماه رمضان به گونه‌اي بود كه تلويزيون بيش از سه سريال نمي‌توانست پخش كند تصميم گرفت زمان ديگري را به اين مهم اختصاص دهد چراكه بر اين باور بود پخش در آن شرايط ممكن است به «اولين انتخاب» ضربه بزند به همين خاطر از ما خواستند چند قسمتي را به آن اضافه كنيم تا اينكه اين اثر در زمان مناسب‌تري پخش شود كه اتفاقا ما از اين موضوع استقبال كرديم چون بر اين باور بوديم كه اين مسئله باعث مي‌شود تا سريال در شلوغي آنتن گم نشود و بتواند در زمان مناسبي با مخاطب ارتباط برقرار كند. راستش را بخواهيد من هم از اول مخالف پخش اين سريال در ماه مبارك رمضان بودم، چون فكر مي‌كردم فضاي اين كار با كارهاي مناسبتي ماه رمضان همخواني ندارد. به خاطر موضوع طنز و اتفاقاتي كه در آن مي‌افتاد، دوست داشتم كار تمام شود و به جايي برسد تا ما اطمينان داشته باشيم مشكلي در كار نخواهد بود و خوشبختانه اين اتفاق هم در نهايت افتاد و سريال در زمان مناسبي روي آنتن رفت.

ساخت سريال در فضاي طنز آن هم از نوع متفاوت و جديد كار دشواري است و ريسك‌هاي خاص خودش را دارد چراكه مخاطبان طي چند سال اخير عادت كردند سريال‌هاي طنز را با يك ويژگي‌هاي خاص ببينند. چه شد كه ساخت اين سريال را برعهده گرفتيد و براي كارگرداني آن آيا نمونه خاصي در ذهن داشتيد؟

راستش را بخواهيد من هم ابتدا بر اين باور بودم كه ساخت سريال آن هم از نوع طنز در فضاي متفاوت كار دشواري است چراكه سليقه مخاطبان به گونه‌اي خاص از طنز عادت كرده اما من همواره دوست داشتم كاري متفاوت در فضايي جديد ارائه دهم و به خاطر همين موضوع تن به اين ريسك دادم. اگر به كارنامه كاري من نگاه كنيد متوجه خواهيد شد كه همواره در تلاش بودم تا آثاري متفاوت از يكديگر ارائه دهم حتي در كارهايي مانند «دزدان مادر‌بزرگ» و... به سراغ طنز متفاوتي رفتم به همين خاطر بعد از خواندن فيلمنامه و صحبت‌هايي كه با تهيه‌كننده و نويسنده اين فيلم داشتم تصميم گرفتم اين نوع روايت را براي اولين انتخاب در نظر بگيرم. از طرفي يكي از شانس‌هايي كه در طول اين كار آوردم اين بود كه با تهيه‌كننده با تدبير و توانمند مانند مسعود ردايي و مدير توليد حرفه‌اي و كاربلد نظير تينا پاكروان همكار بودم و اين موضوع به ما اين امكان را مي‌داد تا با دغدغه كمتري كار ساخت اين سريال را پيش ببريم. خوشبختانه در روز اول فيلمبرداري هم تمام استرس‌هاي من رنگ باخت چراكه عواملي كه در اين كار با ما همكاري مي‌كردند بسيار حرفه‌اي بودند و همه به خوبي مي‌دانستند كه در طول كار چطور عمل كنند.

اما در مورد قسمت دوم سؤال‌تان هم بايد بگويم كه من نمونه خاصي در ذهن نداشتم و از فيلم خاصي هم الگو نگرفتم و به دليل نداشتن تصور ذهني كار كردن در اين فضا تا حدي دشوار بود هر چند بعد از ساخت اين سريال بعضي از منتقدان به من مي‌گفتند آيا از نمونه خاصي الهام گرفتم؟ وقتي با پاسخ منفي من مواجه مي‌شدند تعجب مي‌كردند و مي‌گفتند بعضي از قسمت‌هاي اين سريال مثلاً شبيه فلان فيلم شده است. به هر حال از اينكه اين اثر از همان قسمت‌هاي ابتدايي با اقبال مخاطبان مواجه و اين سبك در ميان آنها پذيرفته شده و تا حد زيادي جا افتاده است بسيار خوشحالم.

برخي بازيگران سريال «اولين انتخاب» معتقد بودند به دليل در اختيار نداشتن فيلمنامه كامل نمي‌توانستند آن طور كه بايد با متن ارتباط برقرار كنند.

اجازه بدهيد به اين سؤال‌تان من پاسخ بگويم. اين صحبت‌ها كمي بي‌انصافي و دور از ذهن است چراكه ما زماني كه از بازيگران دعوت به همكاري كرديم چهار قسمت از فيلمنامه آماده بود و در طول دوران پيش توليد اين عدد به 10 قسمت رسيد يعني ما 10 قسمت از سريال را آماده داشتيم و كار را كليد زديم و اين طور نبود كه بازيگران ما سناريو را در اختيار نداشته باشند، از طرفي در طول كار مثلث ارتباطي بين من، بازيگران و نويسنده بسيار قوي بود به گونه‌اي كه مدام در مورد كاراكترهاي سريال و اتفاقاتي كه براي آنها قرار است رخ دهد صحبت مي‌كرديم و اين موضوع باعث مي‌شد بازيگران هم بتوانند در مورد شخصيت‌هايي كه قرار است بازي كنند صحبت نمايند و ايده‌هايشان را با ما در ميان بگذارند و در اين ميان به نوعي به يك اتفاق نظر برسيم. در نهايت ما شاهد اين بوديم كه بازيگران بتوانند از توانايي فرديشان در خلق شخصيت‌ها بيشتر بهره ببرند و به نوعي بستر براي بروز توانايي آنها هموارتر شد. در هر حال خاصيت بازيگر حرفه‌اي اين است كه قابليت حركت كردن فراتر از متن را داشته باشد و بتواند در بعضي از موارد ديالوگ‌ها را مال خود كند.

اينطور كه از صحبت بازيگران مشخص مي‌شود شما فرصت تعامل را براي بازيگران فراهم كرديد و اين امكان را به آنها ‌داديد كه راحت‌تر بتوانند نظرات خودشان را در رسيدن به يك نقش لحاظ كنند؟

به نظرم بخشي از اين موضوع به خاطر نحوه تعامل من با عباس نعمتي بود چراكه ما در مورد كوچك‌ترين موضوعي در فيلمنامه تعامل داشتيم و بارها اتفاق مي‌افتاد كه يك سكانس بازنويسي شود. از طرفي ايشان از هر فرصتي استفاده مي‌كردند تا در پشت صحنه كار حضور داشته باشند و به نوعي بر اساس توانايي بازيگران ادامه نقش را براي آنها بنويسند و خب اين نوع از تعامل به باقي عوامل كار هم سرايت مي‌كرد. به طور مثال من اولين سكانس را با آقاي ياري داشتم و با هم صحبت زيادي در مورد كاراكتر فرزاد داشتيم. وقتي كار ضبط شروع شد بايد اعتراف كنم فكر نمي‌كردم ايشان تا اين حد بتوانند از پس بازي اين نقش آن هم در اين فضاي متفاوت بهره ببرند.

شما در انتخاب بازيگران در اين سريال دست به ريسك بزرگي زديد و از بازيگراني نظير مجيد مظفري، لاله اسكندري و حتي افشين‌هاشمي در فضاي جديد بهره گرفتيد. چطور تن به اين ريسك داديد؟

خب برخي از اين موضوع به اين خاطر بود كه خوشبختانه تهيه‌كننده دست ما را در انتخاب بازيگر باز گذاشت و ما با مشكل چنداني در انتخاب بازيگر مواجه نبوديم، به همين دليل تصميم گرفتيم به رنگ آميزي جديدي از بازيگران طنز در اين سريال دست پيدا كنيم، به همين خاطر به سراغ بازيگراني رفتيم كه تاكنون فرصت چنداني براي بروز توانايي‌شان در عرصه طنز فراهم نبود و ما بيشتر آنها را در نقش‌هاي جدي مي‌ديديم اما خب خوشبختانه اين دوستان توانستند توانايي‌هايشان را در عرصه طنز نشان دهند و حتي در بعضي از سكانس‌ها به گونه‌اي بازي كنند كه من متعجب شوم.

جالب است كه در كنار بازيگران با تجربه شما از بازيگران جوان هم بهره برديد؟

بله، چون بر اين باورم كه بايد به جوان‌ها در كنار افراد با تجربه فرصت ديده شدن را داد و نبايد انتظار داشت كه آنها بدون حمايت و پشتيباني بتوانند خودشان را در اين عرصه مطرح كنند. خوشبختانه ما در «اولين انتخاب» به بازيگران جوان فرصت ديده شدن را داديم و آنها هم بازي قابل قبولي از خود ارائه دادند.

يكي از ويژگي‌هاي كارهاي طنز استفاده از بداهه است چقدر در سريال «اولين انتخاب» از اين عنصر بهره گرفتيد؟

همان‌طور كه خودتان هم اشاره كرديد يكي از ويژگي‌هاي كار طنز استفاده از بداهه است چراكه اين امكان را به بازيگران مي‌دهد ديالوگ‌ها را مال خود كنند و به نوعي استعدادهايشان را به منصه ظهور در‌آورند. اگر شما يك ديالوگ يكسان را به 10 بازيگر حرفه‌اي بدهيد قطعاً هر يك از آنها با ادبيات خودشان اين ديالوگ‌ها رابيان مي‌كنند، به همين خاطر بازيگرهاي حرفه‌اي معمولاً ديالوگ‌ها را به قول معروف اندازه دهان خودشان مي‌كنند. در هر حال بازيگران سريال ما بازي بسيار قابل قبولي از خود ارائه دادند.

با اين اوصاف به خاطر طراوت داشتن كار بايد بخشي از كمدي جلوي دوربين شكل بگيرد؟

بخشي از آن بله، شايد به همين خاطر است كه شما كمتر شاهد اين هستيد كه كارهاي طنز تمرين‌هاي آنچناني و دور‌خواني‌هاي زياد داشته باشد چراكه باعث مي‌شود طراوت و تازگي كار از بين برود و همين موضوع بعدها به ساير اعضاي گروه هم منتقل مي‌شود و باعث مي‌گردد آنها نتوانند آن حس تازگي را نسبت به ديالوگ‌ها داشته باشند و در نهايت هم اين مسئله به مخاطبان هم منتقل مي‌شود. در طول كار هم معتقد بودم خيلي در مورد جزئيات لحظات كمدي سريال، با بازيگرها صحبت نشود تا اين سكانس‌ها براي بازيگرها هم تازگي داشته باشد تا راحت‌تر بتوانند حس‌شان را از آن ديالوگ‌ها با مخاطب در ميان بگذارند. اما اين نكته در مورد ملودرام وجود ندارد چراكه گذر زمان تأثير چنداني روي روند قصه ندارد و همچنان براي مخاطب اثر‌گذار و جذاب است.

«اولين انتخاب» اثري كارگردان محور بود و نگاه متفاوت كارگردان در طول سكانس‌ها جاري بود؟

نكته‌اي كه در اين كار وجود داشت و نمي‌توان آن را ناديده گرفت اين بود كه «اولين انتخاب»يك كار تيمي بود و اگر ماحصل اين اثر به آنچه مدنظر ما بود نزديك شد به اين خاطر بود كه دوستان در طول اين كار با هم يكدل و يكصدا بودند و تلاش‌شان بر اين بود يك كار خوب ارائه دهند اما خب نكته‌اي كه وجود دارد اين است كه كار كردن در مقوله طنز پيچيدگي‌هاي خاص خودش را دارد و اصلاً نمي‌توان آن را با ملودرام مقايسه كرد. در طول اين سال‌ها در ساخت آثار ملودرام كارهاي زيادي انجام دادم و به گونه‌اي توانايي‌ام را در اين عرصه ثابت كردم، هر چند در مقوله طنز هم كارهايي را انجام دادم و چند ملودرام خوب مانند «دزدان مادربزرگ»، «دلبر آهنين» و... را ساخته‌‌ام حتي در «‌خانه خلوت» هم به نوعي نگاه طنازانه داشتم اما خب كار طنز آن هم به شيوه‌اي كه در «اولين انتخاب» ما در پيش گرفتيم، بسيار سخت بود چراكه بايد به سراغ بازيگران بااستعداد و متفاوت مي‌رفتم و فراموش نكنيد در كار طنز سخت‌ترين كار براي يك كارگردان انتخاب بازيگر مناسب طنز است. در هر حال يكي از ويژگي‌هاي اين سريال متن خوبي بود كه عباس نعمتي آن را به رشته تحرير درآورده بود، گاهي جذابيت اين متن براي من به قدري بود كه از او مي‌خواستم زودتر متن را براي من بفرستد تا از آنچه كه قرار است در قصه اتفاق بيفتد، زودتر مطلع شوم.

البته شما در فيلم خانه خلوت هم گونه‌اي متفاوت از طنز را تجربه كرديد كه بعدها هيچ‌گاه به سراغش نرفتيد؟

حق با شماست خانه خلوت هم به نوعي داراي طنز نهفته بود، اگر سريال‌هاي قبلي من را هم ديده باشيد، به نوعي طنز داشتند اما خب از آنجا كه من روح تجربه‌گرايي را دارم، دوست دارم بيشتر به سراغ فضاهاي متفاوت بروم تا اينكه خودم را تكرار كنم.

برخي بر اين باورند كه بالابردن سطح كيفي سريال‌هاي داخلي بهترين راه مبارزه با سريال‌هاي ماهواره‌اي است و در اين ميان سريال‌هاي طنز هم مي‌توانند نقش پررنگ‌تري را ايفا كنند چراكه همواره با مخاطب بيشتري مواجه هستند؟

به نظر من سريال‌هاي ماهواره‌اي در تضاد كامل با فرهنگ مذهبي و ايراني ماست و به نوعي باعث ترويج بي‌اخلاقي در جامعه مي‌شود، به همين خاطر تلويزيون در شرايط كنوني مسئوليت سنگيني دارد چراكه بايد بستر را به گونه‌اي فراهم كند تا مخاطبان بار ديگر به تماشاي آثار داخلي تشويق شوند و در اين ميان بايد با افزايش سطح كيفي سريال‌ها در فضاهاي مختلف از طنز گرفته تا ملودرام، پليسي و... مخاطبان را با سليقه‌هاي مختلف راضي كند، هر چند در اين ميان بايد تمام توجهش را به كار گيرد تا از كارگردان‌هاي صاحب سبك و گروه حرفه‌اي بهره بگيرد چراكه گاه پيش مي‌آيد سوژه‌هاي خوب به دليل پرداخت نامناسب از بين مي‌روند و ما شاهد هدر رفتن وقت و بودجه تلويزيون در آن شرايط هستيم، البته در اين ميان انتخاب درست تهيه‌كننده هم از جانب مسئولان صداو سيما بسيار مهم است.

يعني تهيه‌كننده خوب و حرفه‌اي باعث گردآوري تيم خوبي در كنار هم مي‌شود؟

در طول سال‌هاي اخير ما مدام گلايه عوامل كار را از تهيه‌كننده‌ها شنيده‌ايم كه از جهت تيم كاري را تحت فشار قرار مي‌دهند، در حالي كه در «اولين انتخاب» ما شاهد بروز چنين كاري نبوديم. مسعود رادايي جزو آن دسته از تهيه‌كنندگان به شمار مي‌رفت كه سعي داشت بستر مناسبي را براي ارائه كار فراهم كند، به همين خاطر بچه‌ها نه به لحاظ مالي تحت فشار بودند و نه غرو‌لندهاي مرسوم را در طول كار مي‌شنيدند و در نهايت اين موضوع باعث مي‌شد با آرامش خاصي آنچه در ذهن دارم را در طول كار اجرا كنم و اين آرامش به اعضاي تيم هم
منتقل مي‌شد.

پس به نظر شما نقش تلويزيون در اين شرايط بسيار پررنگ است؟

بله، متأسفانه جامعه ما اين روزها با هجوم شبكه‌هاي ماهواره‌اي مواجه است و به نوعي در خطر قرار گرفته و متأسفانه تلويزيون ما دارد مخاطبانش را از دست مي‌دهد. اگر در تلويزيون هوشياري و هوشمندي به خرج ندهند، ديگر كسي شبكه‌هاي تلويزيون ما را تماشا نخواهد كرد. شايد شما ندانيد، اما ما اطلاع داريم سريال اولين انتخاب مخاطبان زيادي را به خودش جلب كرده كه تا ديروقت بيننده سريال هستند و تكرار آن را هم تماشا مي‌كنند. جذابيت باعث مي‌شود دريچه تلويزيون رو به مردم باز باشد. ما وظيفه داريم با توجه به فرهنگ و موقعيت و شرايط اجتماعي خودمان جذابيت ايجاد كنيم.

لوكيشن در سريال اولين انتخاب نقش پررنگي را ايفا مي‌كرد، كمي در مورد انتخاب آن صحبت كنيد و اينكه چه ملاك‌هايي را در ذهن پيرامون اين انتخاب داشتيد؟

به نكته خوبي اشاره كرديد، يكي از ويژگي‌هاي كارهايي نظير اولين انتخاب داشتن لوكيشن خوب است چراكه حسن سليقه‌اي كه در آن به كار گرفته مي‌شود باعث مي‌گردد تا ابعاد كار ديده شود، به همين دليل وقت زيادي را صرف پيدا كردن لوكيشن مناسب كردم چراكه قصه با حجمي كه داشت، لوكيشني را مي‌طلبيد كه شما بتوانيد همه اتفاق‌ها را در آن به تصوير بكشيد. اگر لوكيشن اشتباه انتخاب شود، شما به مشكلات اجرايي برمي‌خوريد. كارگردان بايد همه ابعاد داستان و كار را در نظر بگيرد تا لوكيشني را انتخاب كند كه با موقعيت اجتماعي - فرهنگي كاراكترها نزديك باشد و در نهايت هم ما لوكيشني را انتخاب كرديم كه ضمن همخواني با فضاي كلي قصه آرام و دنج باشد تا عوامل تمركز لازم را براي كار داشته باشند.

ولي خب برخي معتقدند طنز همچنان بهترين ابزار براي جذب مخاطب داخلي است.

شايد اين عده حق داشته باشند، البته در كنار طنز ملودرام هم مي‌تواند تماشاگران را پاي تلويزيون بكشند اما خب ما در برخي از زمينه‌ها مانند ژانر وحشت و پليسي نمي‌توانيم چندان با نمونه‌هاي خارجي رقابت كنيم، چون كيفيت و كميت آثار آنها در اين زمينه به مراتب بيشتر است.

از عملكردتان در سريال اولين انتخاب راضي هستيد؟

شما هيچ كسي را نمي‌توانيد پيدا كنيد كه صددرصد از كاري كه انجام مي‌دهد راضي باشد اما خب واقعيت اين است كه من تمام تلاشم را به كار بستم تا در اين سريال به مخاطب احترام بگذارم، بنابراين اگر بخواهم از اين زاويه به ماجرا نگاه كنم، بايد بگويم بله تا حد زيادي راضي هستم چون توانسته‌ام ارتباط لازم را با مخاطبم برقرار كنم. هركاري ضعف و قوت‌هاي خود را دارد براي همين من نمي‌توانم مطلق‌گرايي كنم و بگويم از 100 درصد سريال راضي هستم. ممكن است من 100 درصد راضي نباشم. اگر زمان بيشتري در اختيار ما بود، مي‌توانستيم در آرامش اجراي بهتري را نمايش دهيم. وي افزود: در «اولين انتخاب» تلاش كرديم تا كار آبرومندانه‌اي ارائه دهيم. همين كه توانستيم كاري را ارائه دهيم كه وقتي ما در خيابان راه مي‌رويم عرق شرم روي پيشاني ما نمي‌نشيند، براي ما كافي است. من به عنوان كارگرداني كه 43 سال است در حوزه سينما فعال است معتقدم «اولين انتخاب» از ساير سريال‌هاي تلويزيوني موفق‌تر ظاهر شده است.

چقدر تهيه‌كننده نظرش را در طول كار به شما گوشزد مي‌كرد؟

خوشبختانه ما اصلاً با مشكلاتي اينچنيني مواجه نبوديم و صرفاً در مورد محتواي كار با فيلمنامه‌نويس تعامل داشتيم، خوشبختانه تهيه‌كننده كاملاً به ما اطمينان داشت. آقاي ردايي دست ما را باز گذاشته بود و دخالتي بر توليد نداشت. ساخت سريال اولين انتخاب با آرامش و سرعت كافي پيش رفت، چون ايشان شرايط را كاملاً مهيا كرده بود. به خصوص در شرايط فعلي كه تأمين بودجه يك سريال كار بسيار دشواري است. تهيه‌كننده‌ها اين روزها با سرمايه شخصي و با جذب اسپانسر توليد را پيش مي‌برند ولي خب با اين اوصاف به ما اعتماد داشتند و ما هم خدا را شكر پاسخ اعتمادشان را به ايشان داديم.

اين سريال چند نام را تجربه كرد، در نهايت اسم اولين انتخاب براي آن انتخاب شد، كمي در مورد آن توضيح دهيد.

در ابتدا قرار بود نام «دروازه بهشت» براي اين كار انتخاب شود كه به نظر ما با سوژه و با نگاه فانتزي در اين سريال كه يك اثر خانوادگي است، همخواني چنداني نداشت، بنابراين ما چند اسم پيشنهادي به شبكه ارائه كرديم، از جمله «دختران آقاي دكتر» كه از ميان آنها «اولين انتخاب» مورد توجه قرار گرفت. زماني كه اسامي پيشنهادي را انتخاب مي‌كردم، اصلاً از ماجراي اسپانسر اطلاعي نداشتم.

شما در فضاي سينما هم فعاليت چشمگيري داشتيد، چه شد كه بعد از مدت‌ها تصميم گرفتيد فضاي تلويزيون را هم دوباره تجربه كنيد؟

متأسفانه شرايط سينما شرايط خوبي نيست. از سوي ديگر در سينما محدوديت‌هاي موضوعي هم بود و هر موضوعي را نمي‌شد به تصوير كشيد. اين سريال كه به من پيشنهاد شد، از موضوع آن خوشم آمد و فكر كردم مي‌توانم سريال جذاب ديگري را براي تلويزيون بسازم. اين شد كه اولين انتخاب ساخته شد. كار بسيار مشكلي بود، كار پربازيگري بود و فيلمنامه كامل نبود و من بايد با فيلمنامه‌اي كه به دستم مي‌رسيد، هماهنگ مي‌شدم و كار را جلو مي‌بردم.

بعد از اين سريال به فكر ساخت اثر جديدي نيستيد؟

چرا فعلاً در حال نگارش فيلمنامه‌اي با نام «كلوپ همسران» هستم كه البته به زودي كار نوشتن اين فيلم اجتماعي به پايان مي‌رسد، هر چند هنوز زمان آغاز پيش‌توليد اين فيلم سينمايي مشخص نشده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار