بررسي مباحث اقتصادي در سالهاي اخير، نشان ميدهد كه كارشناسان و صاحبنظران پاسخهاي متفاوتي را در قبال سؤالات مذكور ارائه كرده و هر كدام براي پاسخهاي خود دلايلي را نيز بيان ميكنند. هيچ كارشناسي، بر يك راهحل دروني يا بيروني به صورت مطلق تكيه نميكند.
به هر حال، برخي از مشكلات اقتصادي كشور، داراي منشأ خارجي مانند تحريمها بوده و برخي از اين مشكلات، ريشه در داخل دارد. تفاوت اساسي در نگاهها به نقطه تمركز برميگردد. براي حل مشكلات بايد روي كدام راهحل دروني يا بيروني تمركز كرد؟ به عبارت ديگر، ريشه اصلي مشكلات، داخلي يا خارجي است؟ در اينجا دو نگاه در كشور شكل گرفته است؛ ديدگاهي معتقد است كه مشكلات كشور، ريشه در سياست خارجي كشور و نحوه تعامل ما با دنيا و به ويژه غربيها دارد. ديدگاه ديگر معتقد است كه مشكلات كشور، عمدتاً داخلي بوده و بايد براي حل آن به صورت اساسي به داخل توجه كنيم.
اين جريان به طرق مختلف سعي در القاي اين مطلب به افكار عمومي دارد كه مشكلات اقتصادي كشور به خاطر قطعي رابطه با امريكا بوده و بايد با برطرف كردن موانع سر راه ارتباط با امريكا، از طريق برقراري رابطه، مشكلات را حل نمود. نگارنده معتقد است اين نگاه يك نگاه عمدتاً سياسي بوده و اهداف سياسي را دنبال ميكند. بررسيهاي دقيق نشان ميدهد،عمده صاحبنظران اقتصادي ايراني و غير ايراني آشنا با اقتصاد ايران، ريشه اصلي مشكلات اقتصادي كشورمان را داخلي ارزيابي ميكنند.
اين كارشناسان و صاحبنظران، سهم تحريمها و فشارهاي خارجي در بروز مشكلات اقتصادي ايران را، حداكثر 30 درصد ارزيابي نموده و معتقدند 70 درصد مشكلات اقتصادي ايران داخلي است. در چنين شرايطي، خطر بزرگ آن است كه با نگاه به بيرون و اميد بستن به مذاكرات، نه تنها از رفتن به سمت راهحلهاي اساسي براي ريشهكن كردن مشكلات بازمانيم بلكه شرايط را براي تشديد فشارهاي خارجي به اقتصاد كشور بيش از گذشته، به دست خود فراهم سازيم. سخنان اوباما رئيس جمهور امريكا پس از مكالمه تلفني با دكتر روحاني، مبني بر اينكه فشارهاي اقتصادي و تحريمها نتيجه داده و بالاخره تحت فشارها، ايرانيها به پاي ميز مذاكره آمدند را بايد جدي گرفت.
افزون بر اين سخنان، ديگر سخنان رئيس جمهور امريكا مبني بر اينكه تحريمها تا زمان تغيير رفتار عملي ايران ادامه خواهد داشت و تمام گزينهها در قبال ايران، از جمله گزينه نظامي همچنان روي ميز قرار دارد را، نبايد به فراموشي سپرد. اظهارات ديگر مقامهاي امريكايي در اين خصوص، بايد تمركز بر راهحل خارجي جهت گرهگشايي از مشكلات اقتصادي كشور را، با ترديد جدي مواجه سازد. رئيس كميته روابط خارجي مجلس نمايندگان امريكا در اين موضوع ميگويد: «تحريمهاي اقتصادي، روحاني را وادار به مذاكره تلفني كرد. اين فشارها بايد تا توقف كامل فعاليتهاي هستهاي ايران افزايش يابد.» سخنان «وندي شرمن»، معاون ارشد وزير امور خارجه امريكا را به دليل نقش و تأثيرگذاري نگاههاي او بر سياست خارجي ايالات متحده، بيش از سخنان ديگران بايد مورد توجه قرار داد. وي ميگويد: «اوباما از حق استفاده صلحآميز سخن گفت نه «حق غنيسازي».
اوباما معتقد است كه زماني كه ايران تمام نگرانيهاي ما را برطرف ساخت، مردم ايران حق دستيابي به انرژي صلحآميز هستهاي و برنامه هستهاي را دارند. ما معتقديم كه به دليل تحريمها بود و اين تحريمها بخش قابلتوجهي از انگيزه ايران براي نشستن پشت ميز مذاكرات را تشكيل داده است. در حقيقت روحاني و ظريف و همه گفتهاند و به خصوص در زمان مبارزات انتخاباتي اين مسئله روشن شده كه او انتخاب شد تا جلوي تحريمها را بگيرد و اقتصاد را بهبود دهد. پس اين را ميدانيم كه اين مسئله براي آنها مهم است. پس اين طور هم نيست كه تا قبل از اينكه نتيجه مدنظرمان را بگيريم، آنها را (تحريمها را) برداريم و ما به همكاري با كنگره براي افزايش فشارهاي مورد نياز به ايران ادامه ميدهيم!»
سؤال اين است كه منظور از «نتيجه مدنظرمان» در سخنان «شرمن» چيست؟ سؤال اين است كه منظور اوباما، جان كري، هيگ و... از تغيير رفتارهاي عملي ايران چيست؟ به عبارت ديگر، جمهوري اسلامي و ملت ايران، در چه زمينههايي بايد «تغيير موضع» و «تغيير رفتار» داشته باشند تا غربيها تحريمها و فشارهاي خود بر ايران را بر طرف كنند يا كاهش دهند؟
پاسخ اين سؤالات و ديگر سؤالات مشابه را خداوند در قرآن كريم به اهل ايمان داده است : «ولن ترضي عنك اليهود و لا النصاري حتي تتبع ملتهم...» خداوند به پيامبر ميفرمايد يهود و نصارا از تو راضي نميشوند، مگر آنكه از آيين آنها پيروي كني.» (بقره آيه 120)
آري، آنچه غرب و خصوصاً امريكا به صورت عملي از ملت ايران و جمهوري اسلامي انتظار دارد، دست شستن از اعتقادات، باورها، ارزشها، استقلال و عزت ملي از يك طرف و همراه شدن با آنان در راستاي تأمين منافعشان از طرف ديگر ميباشد. البته غربيها، اين خواستهها را در قالب مفاهيمي چون «رعايت حقوق بشر»، «عدم حمايت از تروريسم»، «توقف فعاليتهاي هستهاي نظامي» و... دنبال ميكنند. بنابراين، غرب سلطهگر، همچنان در فكر تجديد سلطه خود بر ملت ايران است.
آيا ميتوان گفت براي حل مشكلات اقتصادي كشور چارهاي جز پذيرش اين سلطه نيست؟ پاسخ روشن است. خداوند حكيم چنين راهي را نه تجويز كرده و نه ميپسندد. خداوند در اين خصوص ميفرمايد: «و لنيجعلالله للكافرين علي المؤمنين سبيلا... (140 نساء) خداوند هرگز راهي را براي سلطه كفار بر مؤمنين قرار نداده است. در واقع اگر چنين اتفاقي رخ دهد و سلطه كفار بر مسلمانان پديد آيد، اين وضعيت، به دليل اشتباهات راهبردي خود مسلمانان بوده است.
حال چه بايد كرد؟ بايد راه درست را پيمود، راه درست آن است كه به جاي دل بستن به خارج و اميد داشتن به حل مشكلات اقتصادي از طريق لغو تحريمها، به داخل توجه كنيم و با ريشهيابي دقيق مشكلات داخلي، گشايشهاي اقتصادي در معيشت مردم را به وجود آوريم. شعار سالهاي اخير اعلام شده از سوي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي از قبيل سال جهاد اقتصادي، سال حركت به سمت اصلاح الگوي مصرف، سال حماسه اقتصادي و شعار اقتصاد مقاومتي، همگي براي گرهگشايي از مشكلات اقتصادي ايران با نگاه مبتني بر «درون» است.
آري در اين مسير بايد مجاهدت كرد. اگر مجاهدت كرديم، همان خداوندي كه راه سلطه كفار بر مؤمنين را مسدود كرده، راههاي ديگر براي برون رفت از مشكلات را پيش روي قرار ميدهد. هم او فرمود: «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا و ان الله لمع المحسنين» (عنكبوت 69) كساني را كه در راه ما مجاهدت كنند، به راههاي خويش هدايتشان ميكنيم، خداوند با نيكوكاران است.
ملت ايران راههاي الهي را طي 34 سال گذشته، با تمام وجود تجربه كرده است. دفاع مقدس براي ملت ايران حاصل نشد، مگر با حركت در مسيري كه خداوند پيش روي ملت ايران قرار داد. بر همين اساس حضرت امام (ره) فرمودند: «خرمشهر را خدا آزاد كرد.» بدون ترديد اگر ملت ايران و مسئولان جمهوري اسلامي و به ويژه دولتمردان در دولت يازدهم، جهاد اقتصادي، حماسه اقتصادي و اقتصاد مقاومتي را با نگاه به ظرفيتهاي دروني، جدي بگيرند و براي حركت در اين مسير، عزم و ارادهها را همانند دوران دفاع مقدس پولادين سازند، آنگاه گشايشها حاصل ميشود و علاوه بر شكوفايي اقتصادي، تحريمهاي جبهه كفر نيز رنگ خواهد باخت (انشاءالله). البته پافشاري بر نگاه به درون و دل نبستن به خارج، به معناي نفي ديپلماسي هوشمندانه با استفاده از تاكتيكهايي چون «نرمش قهرمانانه» با هدف كاهش يا شكست تحريمهاي غيرقانوني و ناعادلانه غربيها نيست.