
ماجراي هولوكاست در دولت يازدهم از پاسخ ظريف به يك كامنت در صفحه فيسبوكش آغاز شد؛ زماني كه در باب انكار هولوكاست توسط ايرانيها نوشت: «مردي كه هولوكاست را انكار ميكرد، رفته است.» اين جمله كه به انكار هولوكاست توسط محمود احمدينژاد، رئيسجمهور سابق ايران اشاره ميكرد، به شدت در رسانهها و شبكههاي اجتماعي فضاي مجازي پيچيد و نشانهاي شد بر اينكه دولت جديد ايران عزمي براي انكار هولوكاست ندارد اما اين همه ماجرا نبود. جملهاي كه ظريف نوشته بود، اين مفهوم را در دل خود داشت كه رئيسجمهور سابق ايران تنها مقامي در ايران بود كه هولوكاست را انكار ميكرد و او هم رفته است و ساير مسئولان هم هولوكاست را قبول دارند. مفهوم اشتباهي كه مشخص نيست محمدجواد ظريف با چه استدلالي در پي انتشار آن برآمد و البته ماجرا به همين جا ختم نشد. مصاحبه ظريف با شبكهاي بيسينيوز امريكا بار ديگر نشان داد وزير خارجه ايران بيان قبول داشتن هولوكاست را به عنوان يك اصل اوليه در ديپلماسياش رعايت ميكند. در اين مصاحبه او پا را از تلويح فراتر گذاشته و به صراحت ميگويد رهبر ايران هيچگاه از لفظ «افسانه» در مورد واقعه هولوكاست استفاده نكرده است و بعدتر كه خبرنگار امريكايي ظريف را با تصوير بخش انگليسي سايت آقا روبهرو ميكند، او ميگويد سايت رهبري در ترجمه و برگردان فارسي به انگليسي سخنان ايشان اشتباه كرده است. اين در حالي است كه بالواقع رهبر ايران از عبارت «افسانه هولوكاست» استفاده كرده است! ظريف البته در سؤالپيچ حرفهاي خبرنگار گير افتاده و شايد مجبور شد چيزي بگويد كه از اين مرحله بگذرد اما اكنون در برابر فيلم سخنراني رهبري كه فضاي مجازي را پر كرده چه پاسخي دارد؟ يا با نسبت نادرستي كه از قول وزيرخارجه جمهوري اسلامي در رسانههاي غربي به رهبر جمهوري اسلامي ايران داده ميشود و همان دقيقه پس از خروج جملات از دهان ظريف، تيتر اصليشان شد، چه ميكند؟!
با اين مقدمه ميخواهيم در باب اين موضوع سخن برانيم كه آيا اين همه پرداختن به موضوع هولوكاست لازم است و آيا ملامتكنندگان رئيسجمهور سابق به دليل طرح موضوع هولوكاست توسط وي، حال خود با اصرار بر طرح موضع مقابل در حال سقوط از اين سوي بام نيستند؟
هولوكاست موضوع ما نيستهولوكاست موضوع ايرانيها نيست، منظور از ايرانيها، مردم ايران است. در جنگ جهاني دوم نزديك به 70ميليون نفر كشته شدند و مردم ايران كه هميشه با كشتار مخالف بودهاند، لاجرم اين جنگ و كشتار وسيع هم از ديد آنان محكوم است اما اينكه اين 70ميليون چه دين و مذهبي داشتند و بخواهيم تفكيك ديني در اين قضيه درست كنيم، يقيناً موضع مردم ايران نيست و شايد براي همين هم اگر امروز به خيابانهاي ايران برويم و نظر مردم را در باب هولوكاست جويا شويم، اصلاً نوع مذهب كشتههاي جنگ جهاني برايشان موضوعيتي نداشته باشد! كشتار انسانهاي بيگناه صرف نظر از مذهبي كه دارند، محكوم است.
در سياست خارجي هم موضوع ايرانيها هولوكاست نيست و اگر هم هولوكاست مطرح شد، از اين رو بود كه تركشهاي اين بنيادگرايي صهيونيسم دامان فلسطينيها و مسلمانان را گرفته است و اولاً اين سؤال مطرح شد كه اگر هم هولوكاستي روي داده، چرا تاوانش را مردم فلسطين بدهند؟ حرف اين بود كه براي جبران اين نسلكشي قسمتي از خاك آلمان يا اتريش يا كاناداييهايي كه خيلي نگران اسرائيليها هستند، در اختيار آنان قرار بگيرد تا سرزمين افسانهاي خويش را تأسيس كنند. موضوع ما فلسطين است و قرار نيست حواشي بحث فلسطين آنقدر پررنگ شود كه اصل قضيه فراموش شود. ثانياً سؤال بعدي ما اين بود كه چرا كسي حق انكار هولوكاست را ندارد؟ چرا انكار يك واقعه تاريخي بايد جرم تلقي شود و اجازه هيچ بحث و كنكاشي در اين قضيه داده نشود؟ در اروپا و امريكا انكار هولوكاست جرم محسوب ميشود و شهروندان مجبورند معتقد باشند هولوكاست اتفاق افتاده است! تعداد كساني هم كه تاكنون به همين دليل با آنان برخورد شده است، كم نبودهاند، پروفسور روژه گارودي تنها يكي از آنهاست. . .
مصاحبه تفتيش عقايدشايد بهتر بود محمدجواد ظريف هم همين را مطرح ميكرد كه هولوكاست و انكار و اثباتش موضوع ما نيست و اصل اين قضيه كه رهبر ايران هولوكاست را باور دارد يا خير، از باب احترام به حق آزادي انديشه و بيان نبايد موضوع سؤال قرار گيرد. هر كسي در هر مقام و جايگاهي ميتواند در مورد يك موضوع تاريخي يا سياسي نظر خودش را داشته باشد و اصلاً چرا اين هولوكاست مجهولالحال براي غربيها بايد آنقدر مهم شود كه مصاحبه تفتيش عقايد راه بيندازند كه ايشان هولوكاست را قبول دارد و اين ديگري ندارد و چرا!
از سويي ظريف نبايد به اشتباه در مسيري كه آنها مشخص ميكنند، حركت كنند، چه لزومي دارد ما مدام درصدد بحثآفريني در باب هولوكاست باشيم يا مدام پي بيان اينكه ما هولوكاست را انكار نميكنيم؟ اصل سؤال بازجوييگونه از اينكه چرا رهبرتان هولوكاست را افسانه ناميده، اشتباه است. نه فقط شخصي در قامت رهبر سياسي و مذهبي يكي از مهمترين كشورهاي جهان، بلكه هر شهروند عادي در هر نقطه جهان حق اين را دارد كه در مورد هولوكاست، آنگونه كه خود به نتيجه رسيده است، بينديشد. چقدر خوب است كه وزير خارجه ايران همين اصل سؤال كردن تفتيش گونه از عقايد افراد را زير سؤال برد، نه اينكه اصل موضع رهبري را آن هم در حالي كه صرفاً با يك سرچ ساده فارسي در خامنهاي داتايآر در دسترس است، زير سؤال برد.
افسانه هولوكاست در كلام رهبريو اما اصل موضوعي كه حضرت آيتالله خامنهاي در مورد هولوكاست مطرح و از واژه افسانه در مورد آن بهره بردند، اين است كه: «در يك كشورى كسى به افسانه هولوكاست اعتراض ميكند، ميگويد من قبول ندارم، او را زندان مىاندازند، محكومش ميكنند كه چرا يك حادثهپندارى تاريخى را انكار ميكنى! حالا گيرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خيلى خب، انكار يك حادثه واقعى تاريخى مگر جرم است؟ اگر براى كسى روشن نشد، ثابت نشد و او انكار كرد يا حتى در آن ترديد كرد، او را بيندازند زندان! الان در كشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضيه اين است: اگر كسى اعتراض كند، ترديد كند، قبول نداشته باشد، دادگاهها محكومش ميكنند»، اين سخنان رهبري 18 اسفند سال 90 در ديدار با اعضاي خبرگان رهبري است؛ سخناني كه فارسي است و نيازي به غلط دانستن ترجمه انگليسياش ندارد.