وعده داده بودم كه از اين پس هر هفته ياد شاعري را در اين ستون گرامي بدارم. هفته گذشته از احمد عزيزي نوشتم و امروز برآنم يادي كنم از استاد بينظير «علي معلم دامغاني». نميدانم چه تعداد از شما كه اين سطور را ميخوانيد، مخاطب حرفهاي شعر و شاعري هستيد، هرچند براي آشنايي با اين اعجوبه شعر فارسي نياز به مخاطب خاص بودن نيست و اغلب مردم ايران و حتي فراتر از مرزها، علي معلم و سرودههاي نابش را خوب ميشناسند. در گذشتههاي دور شاعران اين ملك تنها اربابان رديف و قافيه نبودهاند. آنها همزمان در بسياري از علوم و فنون دست داشته و از اين اندوخته در جهت غناي شعر خويش بهرهها ميبردهاند. هم از آن روست كه اغلب اين بزرگان را نه با عنوان شاعر كه با لقب برازنده «حكيم» ميشناسيم، چنانكه ميگوييم؛ «حكيم ابوالقاسم فردوسي طوسي» يا «حكيم عمر خيام نيشابوري» يا «حكيم ناصر خسرو قبادياني» و... . ترديد ندارم كه در يكي دو سده اخير اگر بخواهيم اين لقب را برازنده تنها يك شاعر زبان فارسي بدانيم، بيگمان او علي معلم دامغاني است. علي معلم از يكسو درك و شناخت جامعي از هنرهاي هفتگانه اعم از موسيقي تا سينما دارد و از سوي ديگر بر ادبيات نو و كلاسيك فارسي و عربي تسلطي غيرقابل انكار. او متخصص شعر عرب است و درباره تاريخچه ادبيات عرب و حتي شعرهاي عرب جاهلي و معلقات سبع، نظرات منحصر بهفردي دارد. شعر معلم علاوه بر غناي شعري و ذات شاعرانه، يك دايرهالمعارف تمامعيار است. براي درك سرودههاي او بايد هم اسطورهشناسي دانست هم بر علوم قرآني مسلط بود و هم بر تاريخ. چنانكه ميگويد:
ديك در منظر بدخواه غراب البين است
گاو مقدونيه در عكا، ذوالقرنين است
و بسياري شايد همين عمق و سخت سرايي را نقص شعرا بدانند كه وي پاسخ آنان را چنين ميدهد:
بمگو صعبتراشي است ... تو سهل انديشي
قصه عشب و كلا نيست ... تو جهل انديشي
و البته به زبان توده مردم نيز علي معلم شعرها و ترانههايي ماندگار دارد. آنجا كه در وصف رزمندگان و سالهاي نبرد ميگويد:
جماعت يه دنيا فرقه، بين ديدن و شنيدن
بريد از اونا بپرسين، كه شنيدهها رو ديدن
و باز اين شاعر بزرگ از نفوذ و شيريني شعر عاشقانه هم غافل نمانده، آنجا كه نجيبانه ميسرايد:
مرا به شور، به شيوه، به شرم بوسيدي
اداي حق نمك را چه گرم بوسيدي...
اميد آنكه قدر اين شاعر و حكيم بزرگ را كه اين روزها نيز در بستر بيماري است بدانيم؛ شاعري كه اگر از سر انصاف قضاوت كنيم بايد يكي از بزرگترين شاعران سدههاي اخير جهان بناميمش، كوتا دگر مادر گيتي چو او فرزند بزايد.