کد خبر: 489886
تاریخ انتشار: ۱۶ مهر ۱۳۹۱ - ۰۷:۰۰
«جيمي فرانك اسكات» فيلمساز امريكايي در گفت و گو با «جوان»:

در شرايطي كه خيزش هايي در منطقه تحت عنوان «بيداري اسلامي» چند ماهي است  متولد شده و به اوج خود رسيده است، مباحث بسيار زيادي در رابطه با مصادره يا جهت دهي به اين انقلاب‌ها مطرح مي شود. عرصه فرهنگي، هنري و فيلمسازي در قواره و تمام اشكال قابل ارائه آن از جمله مهم‌ترين و بهترين ابزارهاي امروزي همانند يك شمشير دو لبه به منظور تقويت، جهت دهي يا حتي انحراف از منشأ و علت اصلي اين رخدادهاست.
فيلمسازي و وفاداري در به خدمت درآوردن اين هنرصنعت براي ترويج و تبيين تفكري تحت عنوان «مقاومت» در مقابله و مواجهه با تفكرات استعماري و صهيونيستي كه با اين خيزش‌ها منافعشان به خطر افتاده است، از برنده‌ترين و كاربردي‌ترين ابزار در سطح بين‌المللي به حساب مي‌آيد. رفعت  امواج اين انقلاب ها به اندازه‌اي است كه از بلنداي ديوارهاي كاذب و سانسور رسانه‌اي - تبليغي غرب، به منظور جلوگيري از ترويج و انتشار اين اتفاقات، براي افكار و قلب‌هاي طالب و تشنه حقيقت قابل رصد و ديده شدن است. چند وقتي است كه تيم‌هاي متنوع فيلمسازي از كشورهاي مختلف با همين نگاه و به دنبال طنين آسماني، الهي و دلنواز اين نواي آزاديخواهي، جلاي وطن كرده و به سرزمين و كشور ملهم  انقلاب‌هاي در حال جريان، يعني ايران اسلامي سفر مي كنند. يكي از اين مهاجران، فيلمساز يهودي الاصل امريكايي سينماي هاليوود «اسكات جيمي فرانك» است. اوج خبرسازي حضور او و تيم همراهش در ايران بر مي‌گردد به مسلمان وشيعه شدن «شان علي استون» پسر كارگردان مشهور هاليوودي«اوليور استون» و نيز خبر توليد و ساخت فيلم سينمايي در مورد سرنگوني هواپيماي مسافربري ايرباس ايراني  توسط ناو هواپيما بر امريكا ، به وسيله اين فيلمساز  از ديگر مباحث مهم مطرح شده پيرامون وي است. بررسي آرا و نظرات اين فيلمساز امريكايي در مورد منظرگاه سينماي ايران و به خصوص ژانر سينمايي تحت عنوان «سينماي مقاومت» نزد مخاطبان خارج از كشور و مشخصا امريكا، همچنين تبيين دلايل قوت و ضعف سينماي ايران از نظر وي در بازارهاي بين‌المللي، از جمله دلايلي بود كه ما را به مصاحبه و گفت و گو با اين فيلمساز يهودي ترغيب كرد. آنچه در ادامه مي‌خوانيد مشروح گپ و گفت خبرنگار روزنامه «جوان» با اين كارگردان امريكايي است.
 
آقاي اسكات به عنوان مطلع صحبت لطفا بفرماييد چقدر سينماي دفاع مقدس(مقاومت) ايران را مي‌شناسيد و به طور كلي اوضاع سينماي ايران را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
مهم‌ترين مشكلي كه ما در رابطه با سينماي دفاع مقدس ايران با آن مواجه شده ايم اين است كه صداي اين سينما به گوش جوامع و مردم غرب نمي‌رسد. در واقع بيشتر يك اتفاق و جريان داخلي محسوب مي‌شود و اين گونه نيست كه بشود تأثير تفكر آن را در ديگر كشورها ديد وآنها نمي‌دانند كه سينماي دفاع مقدس ايران چيست و چه پيام و قصدي را دنبال مي‌كند. به نظر من آن اتفاقي كه نسبت به اين بخش از سينماي ايران بايد و لازم است كه بيفتد اين است كه اين ژانر و نگاه از سينما بايد به شكل و قالبي ساخته و توليد بشود كه قابليت عرضه و نمايش در كشورهاي ديگر به خصوص جوامع غربي را داشته باشد، حتي براي كساني كه به صورت عادي علاقه‌مند به سينماي ايران هستند اين بخش و ژانر از سينماي ايران هنوز هم ناشناخته است. بخشي از حركت و اتفاقي كه در اين رابطه لازم است مورد مداقه و نظر قرار بگيرد اين است كه سينماي ايران قدري ابعاد تبليغاتي تري به خود بگيرد به شكلي كه فضايي گيشه پسندانه تر را دنبال كند. در بخش ديگر هم لازم است فعالان و كساني كه دغدغه ساخت، توليد و ترويج و تبيين سينماي دفاع مقدس و به طور كلي مقاومت را دارند عرصه‌ها و مسائلي را كه قابليت انطباق و حالت همپوشاني نسبت به فرهنگ و باورها، ارزش‌ها و تكنيك‌هاي جوامع غربي دارند، پيدا كرده و در توليد و ساخت آثار مورد نظرشان حتماً لحاظ كنند. توليدات ايراني بايد با داراي يك زبان مشترك بين‌المللي باشد كه البته لازمه آن صرفا ساخت آثاري با زبان انگليسي نيست اما بايد كاري كرد كه زبان سينماي ايران بتواند بين‌المللي باشد، مثل آثاري كه الان در سينماي هندوستان(بالي وود)در حال ساخت هستند.
خب قطعاً شما مي‌دانيد كه اساساً محتوا و درونمايه توليدات سينماي هند با آنچه سينماي ايران(مقاومت) مي‌ناميم كاملاً متفاوت است، چه اينكه آنها بيشتر به ژانرهاي عشقي، حادثه‌اي و گاه تخيلي اشتغال دارند اما سينماي دفاع مقدس ضمن داشتن قداست و پاكي، يك درام صددرصد واقعي است، آيا منظورتان تغيير محتوايي و تكنيكي آثار سينماي ايران است؟
هيچ دليلي وجود ندارد كه يك سينما يا موضوع مقدس نتواند به شكل يك درام قهرمانانه عرضه بشود. اصلاً مي‌توان به جاي واژه باليوود از كلمه «هولي» به معناي مقدس استفاده كرد، مثلاً يك فيلمي مانند آخرين سامورايي كه ساخته شده است به ظاهر تمام جريانات آن مربوط به بخشي از تاريخ امريكاست اما كل فيلم در كشور ژاپن و در مورد فرهنگ و روحيات اين كشور اتفاق مي‌افتد اما به صورت همزمان از يك بازيگر امريكايي در آن استفاده و بهره‌گيري مي‌شود براي اينكه بتواند قابليت عرضه در دنياي غرب را داشته باشد. به همين شكل هم مي‌تواند آثاري با موضوعات مقدس ايراني در مورد مردم و ارزش هايش ساخته بشود و با بازيگري يك هنرپيشه خارجي امريكايي، آلماني، فرانسوي يا اهل هر كشور ديگر بتواند به بازار‌هاي خارجي راه پيدا كرده و ديده بشود و در نهايت حرف و پيام اصلي‌اش همان مسئله متبوع و برابر با ارزش‌هاي ايران باشد.
آيا شما فكر مي‌كنيد سينماي ايران با استفاده و به كارگيري بازيگراني مثل تام كروز بين‌المللي مي‌شود يا بازاريابي بيشتر در ديگر كشورها؟
نه اصلاً احتياجي نيست كسي مانند تام كروز را در فيلم‌هايتان داشته باشيد تا به وسيله آن بتوانيد پل براي رد شدن از اين شكاف(عدم شناخت و عرضه بين‌المللي محصولات سينمايي ايران) بزنيد. مي‌توان يك فيلم قوي در رابطه با قيام عاشورا و امام حسين(ع) بسازيد و آن را به همه دنيا نشان داد و اصلاً لازم نيست كه بازيگر سرشناس در آن استفاده شود بلكه يك محتوا و درام جذاب را مي‌توان با قاب بندي خوب به همه مردم دنيا عرضه كرد. من الان در حال ساخت يك فيلم در رابطه با موضوع هواپيماي مسافربري ايرباس ايراني كه توسط ناو هواپيمابر امريكايي مورد هدف قرار گرفت هستم. در اين فيلم داستان اصلي در مورد اين حادثه است اما من تلاش مي‌كنم تا اين موضوع را در قالب يك درام و رابطه پدر و دختري نشان بدهم كه براي اين دختر مشكلات شديد افسردگي و احساس گناه پيش مي‌آيد و دليلش هم اين است كه متوجه مي‌شود عمليات و جريان انهدام اين هواپيماي مسافربري به كمك اطلاعاتي بوده كه پدرش در اختيار فرمانده و مسئولان آن ناو امريكايي قرار داده است. ما در واقع با اين فيلم در مورد اسلام، فرهنگ و مردم ايران صحبت مي‌كنيم و اينكه به خاطر اين حادثه غم‌انگيز قلب همه مردم ايران شكسته مي‌شود و ضربه‌اي احساسي مي‌خورند. ضمن اينكه به رغم اين ضربه روحي و احساسي غرب و مسببين اصلي آن هيچ اهميتي به آنها ندادند و آنها را به حال خودشان رها كرده و هيچ عذرخواهي و دلجويي نسبت به آنها انجام ندادند. در رابطه با بخش دوم سؤالتان بايد بگويم كه اگر فيلم‌ها و محتواي آنها داراي جذابيت و كشش باشند قطعاً مي‌توانند مورد اقبال مردم ديگر كشورها قرار بگيرند اما در مورد فيلم‌هاي توليد شده حال حاضر به سختي مي‌توان اين را گفت كه داراي اين كيفيت باشند.
ارزيابي شما از نوع نگاه و توان سينماي مقاومت، با در نظر گرفتن اينكه ما تفاوت قائليم بين دين يهود و تفكر صهيونيسم، در مقابله و جلوگيري از هجمه و آسيب رساني صهيونيسم به كشورهاي اسلامي و نيز در به تصوير كشيندن اعمال غير انساني و غير قانوني صهيونيست‌ها توسط اين مقوله سينمايي چگونه است؟
هرجايي كه بي‌عدالتي وجود داشته باشد باعث به وجود آمدن يك نوع مقاومت در مقابل آن و نهايتاً منجر به نتيجه بخشي آن مقاومت خواهد شد. در ايالات متحده يكسري احساسات نسبت به يهود هست و آن داشتن يك سرزمين مقدس است براي يهوديان و اين احساسات اينگونه توجيه مي‌شود كه در جريان هولوكاست شش ميليون يهودي كشته شده‌اند و اينكه ديگر اين اتفاق نبايد تكرار شود. براي اينكه اين اتفاق دوباره تكرار نشود، به همين علت يهوديان بايد داراي يك سرزمين مقدسي كه حقشان است را داشته باشند! اين واقعه در جامعه امريكا به عنوان و شكل يك حس همدردي به وجود آمده كه رفته رفته اين احساس به يك نوعي از ايمان تغيير شكل پيدا كرده است. وجود همين احساسات از درون انسان‌هاست كه باعث مي‌شود آنها نتوانند فرقي بين مواضع سياسي صهيونيست‌ها و حق يهوديان براي داشتن يك سرزمين مستقل (صرف نظر از شكل به دست آوردن يك سرزمين يا كشور)قائل بشوند. از نظر اخلاقي يهوديان مخالف رفتارهايي هستند كه صهيونيست‌ها عليه مسلمانان و به خصوص فلسطينيان انجام مي‌دهند. وقتي حكومت صهيونيستي مي‌رود و اقدام به كشتار هزاران فلسطيني مي‌كند از نظر يهوديان يك كار بسيار شنيع، غيراخلاقي، محكوم شده و نادرستي انگاشته مي‌شود اما در درون قلبشان حق داشتن سرزمين را براي يهوديان (نه صهيونيست ها)محفوظ مي‌دانند. البته در رابطه با علت غصب سرزمين فلسطين به اين بهانه و درستي يا نادرستي آن وارد بحث نمي‌شوم زيرا با موضوع ما بي‌ارتباط بوده و اساسا مبحثي سياسي است كه من مايل به ورود در آن نيستم. مسلمانان و بالاخص سينماي ايران با ساختن فيلم‌هايي كه اين واقعيات را نشان بدهند مي‌توانند به مقابله با اين تخاصمات بروند و به گفته شما با ترويج و تبيين تفكر مقاومت در قالب ساخت و توليد فيلم‌هاي با كيفيت و سطح بالا مي‌توانند به نبرد با اتفاقات و هجمه صهيونيست‌ها بروند.
به عنوان سؤال آخر بفرماييد كه آيا كارگردانان يا توليدكنندگان امريكايي كه مي‌شناسيد قصد يا برنامه‌اي براي ورود به عرصه توليد فيلم‌هايي با محتواي مقاومت دارند يا خير؟
بله. تا كنون دو فيلم مستند در رابطه و هم راستاي با تفكر مقاومت ساخته‌اند كه يكي از آنها يك مستند نيم ساعته در باره حمله به كشتي تركيه‌اي مرمره توسط سربازان اسرائيلي است. همچنين يك فيلم يك ساعته هم در رابطه با وجود لابي‌هاي صهيونيستي مختلفي مثل آيپك كه در درون دولت و كشور ايالات متحده حضور دارند ساخته شده است. اين لابي‌هاي صهيونيستي با پرداخت پول به نمايندگان كنگره كشور امريكا موجب به وجود آمدن حمايت بي‌قيد و شرط آنها نسبت به اسرائيل مي‌شوند. اين مستندها در ايران و در چندين جشنواره مختلف هم به نمايش در آمده‌اند. در پايان بايد بگويم كه من به سينماي ايران اعتقاد كامل دارم و فكر مي‌كنم كه ايران در زمينه ساخت و توليد فيلم دست به يك رنسانس زده است. من اميدوارم كه دولت، مسئولان و همه دست اندركاران سينماي ايران بتوانند شرايط و امكانات توليد فيلم‌هاي هر چه بهتر را براي فيلمسازان اين كشور مهيا كنند تا آنها هم ضمن نشان دادن توانايي هايشان بتوانند دست به ساخت و توليد فيلم هايي با كيفيت بالا و قابل عرضه در بازارهاي جهاني و ديگر كشورهاي دنيا بزنند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار