اين روزها كه با بازيگران پيشكسوت گپ بزني اكثريت قريب به اتفاق آنها از وضعيت نابسامان حوزه بازيگري گلايه ميكنند. اين گلايهها بهدليل موارد متعددي است كه عدم فيلمنامهاي قدرتمند و قابل يكي از مهمترين آنهاست و تا جايي پيش رفته كه برخي از بازيگران ما به نشان اعتراض سالها از اين حوزه كناره گرفتهاند. يكي از اين بازيگران «لادن طباطبايي» است كه بعد از بيش از يك دهه غيبت متوالي در تلويزيون و سينما با سريال «راز پنهان» نوشته و كار فلورا سام و تهيهكنندگي مجيد اوجي اين غيبت را ميشكند و علت حضور دوبارهاش را متفاوت بودن فيلمنامه و بيشتر نقش «هانيه» ميداند كه خود ايفاگر آن نقش است و ديگر دليل خود را فضايي مملو از آرامش، احترام به عوامل و كار حرفهاي سام و اوجي ميداند و آينده خوبي را براي اين زوج در آيندهاي نزديك ميبيند. به بهانه حضور دوباره او در عرصه تلويزيون با اين بازيگر كه اولين بازيگر اكشن در سريالهاي ولايت عشق و خواب و بيدار و... ميباشد، گپ و گفتي ترتيب دادهايم كه در ادامه خواهد آمد.
خانم طباطبايي در ابتدا بفرماييد بازي در سريال راز پنهان اولين همكاري شما با آقاي اوجي و خانم سام است؟ خير. بازي دراين سريال سومين تجربه من با اين عزيزان بود.
با توجه به اينكه شما در كارهاي قبليتان معمولاً نقشهاي محوري و مكمل و گاهي حتي نقشهاي اول را بازي ميكرديد و اولين بازيگر زني بوديد كه كار اكشن انجام داديد، چطور شد كه در سريال راز پنهان پس از غيبتي بيش از يك دهه نقش هانيه را كه نقشي به مراتب دورتر از قصه است بازي كرديد؟ سه كاري كه من با گروه خانم سام و آقاي اوجي انجام دادم، جزو بهترين و پرآرامشترين كارهاي من هستند، در حالي كه در كارهاي ديگر بعد از اين همه سال كار حرفهاي كردن متوجه ميشويم كه كار صرفاً تجاري است و تهيهكننده تمام سعياش را ميكند كه با كمترين هزينه كارش را انجام دهد. همين باعث شده بود كه در اين سالها من تاحدودي از كارهاي تلويزيوني فاصله بگيرم و در واقع سختتر كاري را انتخاب كنم و در بازيهايم گزيدهكار باشم و از طرفي سر كارهايي حاضر شوم كه از يك محيط هنري سالم، اعصابم راحت باشد.
در مورد آرامش اعصاب بيشتر توضيح دهيد. من پارسال در يك تلهفيلم كار كردم كه آن فضاي تجاري و آزاردهنده را نداشت ولي متأسفانه يك فضاي خودشيفتگي در محيط آن كار حاكم بود، يعني تهيهكننده و كارگردان خيلي خودشيفته بودند و مهم برايشان اين بود كه روزهاي فيلمبرداري زيادتر شود كه آقايان كارگردان و تهيهكننده بتوانند در آنجا خودنمايي كنند، براي همين به تنها چيزي كه در اين كار توجه نميشد اين بود كه يك گروه حرفهاي را دور هم جمع كرده بودند و طبيعتاً بايد از تجربيات آنها در راستاي توليدي موفق بهره ميگرفتند، اما اين كار صورت نميگرفت و همين مسئله باعث به هم ريختگي اعصاب ما ميشد.
يعني نقش هانيه تمام معيارهاي شما را درخود داشت؟
من هميشه دوست دارم آنقدر تلاش كنم تا به نقش برسم. در مورد هانيه بايد بگويم كه خود من در زندگي شخصيام برادر ندارم و در بعضي از كارها از عشق خواهر به برادر به نوعي دخالت تفسير ميشود و وجهه قشنگي ندارد، اما در اينجا هانيه براي من يك چالش بود كه به وسيله آن عمق اين رابطه و اين عشق خواهر برادري را درك كنم، چون هانيه فقط ميتواند به تنها برادرش تكيه كند براي همين واقعاً نگران حال و روز برادرش اميرعلي (با بازي كامران تفتي) است، نقش هانيه به من فرصت داد كه آنقدر جستوجو كنم تا نقش اين آدم را پيدا كنم.
با توجه به اشاره پيشين خودتان كه گفتيد در زندگي شخصيتان برادر نداريد، اولين اقدامتان براي بازي در نقش خواهر اميرعلي چه بود؟ راستش اوايل كار من به خانم سام گفتم و شرايطي كه باعث به وجود آمدن استرس در من شده بود را برايش توضيح دادم و گفتم من هانيه را درك ميكنم اما باور اين شخصيت برايم مشكل است و نمونههايي كه از خواهران در ذهن دارم، متأسفانه نمونههاي خوبي نيستند و آن عشقي كه به برادرشان داشتهاند خيلي انحصارگرايانه بوده است. خانم سام هم كه هميشه به من لطف دارند و در دو تلهفيلم ديگرشان دو نقش به من دادند كه براي يك بازيگر كمتر پيش ميآيد چنين نقشهايي به او پيشنهاد شود، در نهايت خانم سام برايم توضيح دادند كه نقش هانيه را ميتوانم بازي كنم چون او را درك كردهام. از طرفي من وقتي فيلمنامه را خواندم در نهايت بازي در نقش هانيه را ترجيح دادم، به خاطر آن ويژگياي كه به عنوان يك بازيگر تجربهاش نكرده بودم.
گويا شاخصه و معيار مهم شما در انتخاب نقش، تفاوت كاراكترهاست و از بازيهاي تكراري استقبال نميكنيد و همين امر بازي در نقش اول كه دغدغه بسياري از بازيگران است را برايتان عليالسويه ميكند، درست است؟
بله. دقيقاً در حال حاضر بازي در نقش اول خيلي به من پيشنهاد ميشود اما به نقش اولي كه بخواهم يك وقت طولاني را روي آن بگذارم و بدانم كه روي آن ميتوانم به لحاظ روحي و حسي چيزي كسب كنم را برخورد نكردهام. بعد از سريال خواب و بيدار آقاي فخيمزاده بيشتر از ۱۰ بار به من نقش پليس پيشنهاد شد اما من قبول نكردهام و به بازي در يك قالب به صورت كليشهاي اعتقادي ندارم.
چرا؟ براي اينكه مثلاً بازي در خواب و بيدار براي من انتهاي تلاش و توانم بوده است،با كارگرداني كه او را در ژانر اكشن و داستانهاي پليسي قبول دارم. طبيعي است كه من بعد از آن كاري اين چنيني را قبول نكنم، در واقع من هيچ وقت نميپذيرم كه از آن شخصيت يك كاريكاتور ضعيف و تكراري بسازم چون اين حالت براي من در جا زدن است. من حاضرم ۲۴ ساعت تمام طول روز و ماه و سال را به طور كامل در اختيار كاري قرار دهم كه بدانم براي من چالش دارد و محيط محيطي است براي هنر نمايش، حرف حرف قابل تأمل و گروه گروهي حرفهاي براي كار باشد. در حالي كه من به راحتي ميتوانم هر شب در سريالهاي مختلف روي آنتن باشم، اما به چه دليلي بايد اين كار را بكنم؟ اين براي من جذاب نيست كه هر روز با يكي كار كنم و هر شب و هر روز روي آنتن باشم.
اين طرز نگرش اگر در بين بازيگران عموميت پيدا ميكرد ما شاهد بازيهاي درخشاني مثل بازيهاي دهه ۶۰ ميبوديم اما در حال حاضر طرز فكر و نگرش شما كاملاً در انزوا قرار ميگيرد. من در اولين كار تلويزيوني كه انجام دادم شناخته شدم، يعني از اولين سريالم كه نيمه پنهان ماه بود، مخاطبان و مردم مرا شناختند، بعد از آن دزدان مادربزرگ و فيلمهاي سينمايي مثل خواهران غريب، در همه و همه نقشهايم موقعيتهاي خاصي داشتم و از اين نظر اشباع شدم، بنابراين من نيازي نميبينم كه مدام در كارهاي تكراري روي آنتن باشم تا جايي كه خودم از خودم حالم به هم بخورد.
شما كه چنين ديدگاهي داريد كار خودتان را در خروجي راز پنهان چطور ميبينيد؟ با توجه به اينكه برادر ندارم اما وقتي كار را رصد و به آن فكر ميكنم، ميبينم اين كار هم با كارهاي ديگرم به لحاظ بيان و تن صدا، حركت، نگاه و بازي با نگاه خيلي تفاوت دارد و اين تفاوت است كه در پايان رضايت از نقش را براي من به همراه ميآورد.