کد خبر: 464737
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۱ - ۰۰:۰۰
گفتگوي «جوان» با حجت‌الاسلام سقاي بي‌ريا

دكتر سقاي بي‌ريا در سال ۱۳۵۴ وارد حوزه علميه قم شد. وي از شاگردان ممتاز آيت‌الله مصباح‌يزدي است كه در سال ۱۳۷۰ براي تحصيل به دانشگاه مك گيل كانادا اعزام شد و سپس مسئوليت مركز اسلامي در هوستون امريكا را عهده‌دار شد. وي در سال ۱۳۸۴ به ايران بازگشت و پس از چند ماه به درخواست دكتر احمدي نژاد و تكليف آيت‌الله مصباح يزدي، مشاور رئيس جمهور در امور روحانيت شد و تا اواخر سال ۱۳۸۹ در اين سمت باقي ماند. زاويه گرفتن جريان نفوذي در دولت دهم از مباني انقلاب و اسلام موجب شد تا در زمستان ۱۳۸۹ حجت‌الاسلام والمسلمين دكتر سقاي بي‌ريا از سمت مشاورت رئيس‌جمهور در امور روحانيت استعفا دهد و مسئوليت دفتر جامعه مدرسين حوزه علميه قم را بپذيرد.

شما در كشورهاي امريكا و كانادا مشغول به تحصيل بوديد، چه شد كه به ايران برگشتيد و اين موضوع مربوط به چه سالي است؟ 

رفتن بنده به كانادا و بعد امريكا براساس برنامه‌اي بود كه برگشتن از اين كشورها به خاك مقدس كشورمان هم جزئي از آن بود. بنده از طرف حوزه و مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) در اين دو كشور بورسيه بودم. البته در آن مدت مأموريتي هم داشتم و آن سرپرستي يكي از مراكز اسلامي كشور امريكا بود و همين كه دوره دكترا به پايان رسيد طبق تعهدي كه به مؤسسه حضرت امام خميني(ره) داشتيم به كشور برگشتيم. 

گويا شما به عنوان نماينده تام‌الاختيار مقام معظم رهبري در امريكا بوديد، در مورد اين انتصاب و وظايف خود در اين رابطه توضيح بفرماييد. 

بنده سرپرست مركز تبليغاتي اسلامي هوستون در ايالت تگزاس امريكا بودم از طرف دفتر بين‌‌المللي مقام معظم رهبري هم قبول وظيفه كرديم. چون ما وكالت داشتيم براي «امور مردمي» و انتقال وجه عملاً ممكن نبود، طبق توافقات صورت گرفته بنده موظف شدم تمام وجوهاتي كه شيعيان آن كشور براي دفتر مقام معظم ارسال مي‌كنند را دريافت كنم و هم آنجا مصرف كنيم. البته رسيدگي به مراكز مهم و دانشجويان در اولويت بود. 

از چه سالي و به چه شكلي زمينه فعاليت شما با دولت آقاي احمدي‌نژاد فراهم شد؟ 

بنده سال ۱۳۸۳ به ايران برگشتم و در همان سال و بعد از آن در سال ۸۴ كه فعاليت‌هاي انتخاباتي رونق گرفته بود، در حمايت از دكتر احمدي‌نژاد كارهايي را صورت داديم. بعد از اين هم زماني كه آقاي احمدي‌نژاد پيروز انتخابات شد حكم بنده به عنوان مشاور رئيس دولت در امور روحانيت زده شد. 

درباره نوع فعاليت‌هاي انتخاباتي خود درسال۸۴ و چگونگي انتخابتان به عنوان مشاور رئيس‌جمهور توضيح دهيد. 

ما در انتخابات ۸۴ فعال بوديم. تشخيص ما اين بود كه در ميان تمام كانديداهايي كه حضور داشتند بهترين شخصي كه روي طرح پنج ماده‌اي رهبري انقلاب كار مي‌كند آقاي احمدي‌نژاد است و اين در ميان حزب‌اللهي‌ها و متدينين سراسر كشور مشهور بود. 

تمام دغدغه آن زمان ما اين بود كه شخصي را پيدا كنيم كه با تمام شاخصه‌هاي مقام معظم رهبري همخواني داشته باشد و مصداق آن را در آقاي احمدي‌نژاد پيدا كرديم و در اين زمينه تلاش‌هاي فراوان صورت گرفت. بعد از آنكه رئيس‌جمهور حكم تنفيذش را از مقام معظم رهبري مي‌گيرد مشورت مي‌كند با برخي از افراد و از جمله بزرگان حوزه، ايشان را به حضرت آيت‌الله مصباح سوق مي‌دهند و ايشان بنده را به عنوان مشاور امور روحانيت پيشنهاد مي‌دهند و رئيس‌جمهور هم مي‌پذيرند و حكم مي‌‌دهند. 

گزينه ديگري هم به جز شما براي مقام مشاور مطرح بود؟ 

بله قبل از بنده جناب حجت‌الاسلام والمسلمين مصلحي به آقاي احمدي‌نژاد پيشنهاد مي‌شود كه البته به خاطر دو شغله بودنشان و مباحثي از اين قبيل مورد قبول واقع نمي‌شوند.


لازم است عرض كنم دوستان ما در فرآيند تبليغات رياست جمهوري سال ۸۴ به صورت خود جوش گروهي را تشكيل دادند كه بيشتر آن را شاگردان آيت‌الله مصباح و نوعاً از اساتيد مؤسسه امام خميني(ره) تشكيل مي‌داد و اين دوستان بين خود پول‌هايي را جمع‌آوري مي‌كردند براي هزينه‌هاي رفت و آمد به شهرستان‌ها و استان‌هاي مختلف.

هدف از سفر به شهرهاي مختلف اين بود كه ضمن تبيين راه و انديشه حضرت امام خميني و رهبر معظم انقلاب از كانديداتوري آقاي احمدي‌نژاد حمايت شود. كساني هم كه به عنوان دوستان ما در شهرستان‌ها بودند و رابطه ما به حساب مي‌آمدند برنامه‌ها و سخنراني‌هاي ما را از طريق دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي تنظيم مي‌كردند. 

در مورد نوع فعاليت‌هاي خود در زمان قبول تصدي پست مشاورت بفرماييد؟ 

ما به لحاظ سمت و جايگاهي كه داشتيم تمركزمان روي فعاليت‌هاي مربوط به روحانيت بود. نوعاً در سفرهاي استاني كه رئيس‌جمهور با علما و روحانيون (مثلاً نمايندگان ولي فقيه در استان و ائمه جماعت) جلسه داشت ما همراه رئيس‌جمهور بوديم و مشكلات و سختي‌ها و نظرات و پيشنهادات آنها را در حوزه‌هاي مختلف مي‌شنيديم. شركت در شوراي اداري استاني يا شهرستان هم در همين راستا صورت مي‌گرفت.


يكي از مطالبات رهبري از دولت نهم و دهم كه شكل انتقادي به خود گرفته بود، شكل تعامل و ارتباط دولت با حوزه و روحانيون بود، چرا اين ارتباط به مرور زمان كمرنگ‌تر شد و خواسته‌هاي مقام معظم رهبري دراين راستا محقق نشد؟ 

پديد آمدن مسئله انحراف و انحرافيون در دولت ريشه اين اختلافات و جدايي بود. سليقه‌هايي كه در اين رابطه از سوي منسوبين به فرقه انحرافي ابراز و اعلان مي‌شد كه استارت آن از موضوع پرحاشيه «حضور زنان در ورزشگاه» آغاز شد باعث شد اندك اندك روابط دولت با حوزه و روحانيون تيره شود. اظهار و رسانه‌اي كردن مسائل حساسيت‌برانگيز از سوي اين فرقه با انتقادات و واكنش علما روبه‌رو شد و از همان ابتدا حضرت آيت‌الله مصباح نسبت به اين گونه مسائل مواضع خوب و روشني را اتخاذ مي‌كردند. 

عدم توجه لازم به مسئله عفاف و حجاب و اقدام نكردن به هنگام دولت در زمينه‌هاي مختلف ارزشي و ديني باعث شد كه اين زاويه هر روز بازتر بشود. 

ما واقعاً به دنبال آن بوديم ارتباط بين دولت و روحانيون را برقرار كنيم ولي كار بسيار مشكلي بود تحت تأثير قرار گرفتن نسبت به فرقه انحرافي مانع مي‌شد كه ارتباط التيام پيدا بكند يا منجر به پديد آمدن رابطه مناسب و خوبي بين دولت و حوزه شود. البته نبايد تلاش‌هاي بيروني گروه و عده‌اي را در بيرون از دولت ناديده گرفت.
 
بيروني‌ها هم سعي داشتند روابط را تيره نگه داشته و از آن بهره‌برداري كنند و هر چه مي‌گذشت اين رابطه مثبت و سازنده نمي‌شد. هرچند كه جلسات خوبي هم برخي مواقع شكل مي‌گرفت اما مستدام نبود.
 
عملكرد و مواضع فرقه انحرافي دولت و تشويق و تشويش بيروني‌ها به مثابه يك قيچي عمل مي‌كرد كه رابطه دولت و حوزه را قطع مي‌كردند. به هر حال اين رابطه رابطه خوب و سازنده‌اي نبود و هر چقدر ما تلاش كرديم، مطلوب نشد. 

پس شما قائل به اين هستيد كه فعاليت‌هاي انحرافي از اوايل دولت نهم شكل گرفته و با گذشت زمان شكل كامل‌تري به خود مي‌گرفت؟ 

اولين جرقه اين تفكرات با موضوع ورود زنان به ورزشگاه‌ها شروع شد كه با تعجب و حيرت علما روحانيون و دلسوزان همراه بود و كسي انتظار نداشت كه اين مسائل پيش بيايد. اولين كسي هم كه موضع‌گيري كرد و نامه تند نوشت حضرت آيت‌الله مصباح بود و حتي بنده و آقاي حجت‌الاسلام آقا تهراني را به ديدار رئيس‌جمهور فرستاد (كه البته كسي از اين مسائل مطلع و باخبر نبود). آنجا زنگ خطر به صدا در آمد. 

پاسخ آقاي احمدي‌نژاد چه بود؟ 

بالاخره ايشان پاسخ خاصي نسبت به اين مسائل داشتند. در برخي سخنراني‌ها و مصاحبه‌ها هم اينها را بيان مي‌كرد و روي همه آنها تكيه داشت. اين چيز مخفي نبود. البته تغييري درافكار و گفتار ايشان ايجاد نمي‌شد هر چند كه مورد نقد و پرسش واقع مي‌شد. 

ارتباط آقاي احمدي‌نژاد با حضرت آيت‌الله مصباح چگونه بود، آيا جلسات مستمري صورت مي‌گرفت؟ 

همه بيشتر سعي داشتند اين مسئله انحرافي حل بشود و تلاش‌هاي بسياري صورت مي‌گرفت. شما برگرديد به آن زمان كه دولت مكتبي مشغول به كار شد. آن زمان دولت عملكرد مثبت و پويايي دارد و در اين بين مشكلاتي هم پيش آمد. 

عقلايي اين بود (هر چند نظر مقام معظم رهبري هم در آن زمان اين بود) كه موضوع، موضوع جزئي و فرعي است و اين قابل حل است و جزو مسائل اصلي و اساسي به حساب نمي‌آمد. واقعاً هم همين طور بود و بعداً به آرامي تبديل به موضوع اصلي شد. 

ما شاهد بوديم كه موضوع فرعي مثل انحرافي به ۱۱روز خانه نشيني احمدي‌نژاد منجر شد و آن زمان بود كه ديگر نمي‌شد آن را يك مسئله فرعي به حساب آورد. 

بعد هم از سوي مقام معظم رهبري نظر اين بود كه موضوع را تبيين كنيد و ما هم سعي كرديم در اين راه قدم برداريم و در رأس اين آگاه‌سازي حضرت آيت‌الله مصباح همراه اساتيد مؤسسه به لحاظ فكري اين فرقه و عملكردشان را نقد كردند. اولين كسي هم كه تعبير فراماسونري جديد را به كار برد در مورد اين دسته حضرت آيت‌الله مصباح بود. در پي اين روشنگري‌ها بودكه فرقه انحرافي در انتخابات سال گذشته نتوانست مهره‌هاي خود را وارد مجلس نهم كند به رغم آنكه هزينه‌ها و تشكيلات گسترده‌اي را متقبل شده بود. 

اتفاق افتاد كه حضرت آيت‌الله مصباح در همان دولت نهم، شاگردانش را موظف يا مكلف به مقابله با اين افكار منحرف در دولت كند؟ 

مقابله با گروه انحرافي تمام با نقطه نظرات مقام معظم رهبري انجام مي‌شد، دقيقاً نوع موضع‌گيري حضرت آيت‌الله مصباح و شاگردان ايشان تمام با توجه به نقطه نظرات مقام معظم رهبري انجام مي‌شد. 

مقام معظم رهبري به اقتضاي روز و وضعيت پيش آمده موضع‌گيري مي‌كردند و ما هم مطابق فرمايشات ايشان وارد عمل مي‌شديم. در عين حالي كه ما مسائل را روشن مي‌كرديم و بيان مي‌كرديم، اما شدت و ضعف مسائل در زمان‌هاي مختلف متفاوت بود. آخرين اقدام به جا و قابل تحسين آيت‌الله مصباح هم در جهت تأسيس جبهه پايداري هم با اهداف سازنده‌اي شكل گرفت. 

قبل از تأسيس اين جبهه بنده بارها شاهد بودم كه بسياري از دوستان پيشنهاداتي داشتند و مطرح مي‌كردند كه ما در قبال انتخابات مجلس نهم چه موضعي داشته باشيم. به دنبال اين چنين پيشنهاداتي آيت‌الله مصباح در جلسه حضور پيدا كردند و خود پيشنهاد تشكيل جبهه پايداري را دادند و فرمودند مطابق قرآن كريم بايد دوستان بر ارزش‌ها و فرامين ديني پايداري و استقامت كنند.
 
ايشان حتي در آن جلسه اشاره فرمودند كه جواناني كه در دو انتخابات سال ۸۴ و ۸۸ حضور فعالي داشته‌اند محتمل است كه به واسطه فعاليت‌هاي انحرافي در دولت در سرخوردگي يا سرگشتگي به سر ببرند و به همين دليل بايد اين جوانان مذهبي و انقلاب را جذب كرد. اين اقدام يكي از اقدامات مهم و بنيادين حضرت‌آيت‌الله مصباح است كه به ناكام گذاشتن گروه انحرافي هم منجر شد. 

پس مهم‌تر‌ين دغدغه آيت‌الله مصباح در برهه كنوني مبارزه عليه انحراف، روشنگري فعاليت‌ها و تحركات آنها و جذب جوانان انقلابي و مذهبي است؟ 

همين‌طور است. اما لازم به ذكر است كه دغدغه ايشان از همان ابتداي انقلاب دغدغه‌هاي فرهنگي و فكري بوده است. بنده خاطرم است كه حضرت آيت‌‌الله مصباح در مقدمه سلسله سنگرهاي ايدئولوژيك (در سا ل۵۸ كه عليه كمونيست‌ها بود كه در آن زمان فعال شده بودند)، عنوان مي‌كرد كه اگر ما بخواهيم انقلابمان در مسير خودش ادامه پيدا كند و منحرف نشود، (انقلابي كه ماهيتش ماهيت اسلام ناب محمدي(ص)‌ است) بايد فعاليت دوجانبه را آغاز كنيم. 

يكي در رد افكار انحرافي و الحادي مطابق ارزش‌هاي اسلامي و ديني و ديگري تبيين مسائل فكري و تئوريك اسلامي و جامعه اسلامي، كه بايد اساسي بر روي آن كار كنيم. ايشان تضمين انقلاب و استمرار گفتمان آن را از اين طريق ميسر مي‌كنند. 

از سال ۵۸ اين كادرسازي و تربيت نيرو شروع شد و به مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) رسيد (كه با حمايت مقام معظم رهبري تأسيس شد و جزء اولين گروه‌هايي است كه بحث علوم انساني را در حوزه شروع كرد). اين مؤسسه امروز صدها پژوهشگر محقق، فعال فرهنگي و ديني در زمينه‌هاي مختلف را در شهرهاي مختلف مشغول به كار دارد. تا وقتي كه افكار ما در كتاب‌ها و در سينه‌ها حبس شده است تأثير آنچناني در بين جوانان نمي‌گذارد.
 
اين هدفي است كه حضرت آيت‌الله مصباح از اول داشته‌اند و الان هم به همين شكل است. دغدغه‌هايي كه همواره ايشان داشته‌اند اين بوده است كه هميشه كارگزاران و مديران نظام از لحاظ فكري تغذيه بشوند تا اينكه ما بتوانيم نتيجه مطلوب را بگيريم. بنده بارها شاهد بوده‌ام زماني كه رهبر معظم انقلاب به قم تشريف مي‌آورند يكي از بزرگان كه هميشه ملاقات مي‌كنند و به ديدارش مي‌روند حضرت‌‌آيت‌الله مصباح است. دغدغه حضرت آيت‌الله مصباح همان دغدغه‌هاي فكري و فرهنگي مقام معظم رهبري است. 

يادم هست در اوايل دولت آقاي احمدي‌نژاد، معاون اول‌شان به حضرت آيت‌الله مصباح پيشنهاد داده بود كه كمك مالي به مؤسسه صورت بگيرد. حضرت آيت‌الله مصباح هم پاسخ داده بودند ما هيچ كمكي نمي‌خواهيم مگر آنكه شما به امر اسلام عمل كنيد. خاطرم است بارها پيشنهادات مختلف به عنوان كمك مالي به مؤسسه مي‌شد ايشان به هيچ عنوان زير بار نمي‌رفتند. 

آيت‌الله مصباح بارها و در جاهاي مختلف فرموده‌اند كه بعد از حضرت امام(ره) شخصيتي ممتازتر از مقام معظم رهبري در جامعيت، درايت و هوشمندي نديده‌ام و بايد به اين لحاظ بارها خداوند را شكر كنيم. بارها تأكيد فرموده‌اند كه همه ما به نوعي وظيفه داريم حضرت‌ آقا را در اين راه سخت و پرپيچ و خم انقلاب كمك و ياري كنيم. اينها دغدغه‌هاي بوده كه ايشان داشته و دارد. 

شاگردهاي آيت‌الله مصباح براساس فكر و تلقي خود در صحنه انتخابات حضور فعال داشته يا خير، به واسطه تكليفي كه آيت‌الله مصباح بردوش آنها گذاشته‌اند در انتخابات مجلس نهم حضور پيدا كردند؟ 

يكي از ويژگي‌هايي كه ما از ايشان سراغ داريم تكليف ‌مداري عجيب ايشان است. ايشان هر جا كه احساس مي‌كردند بايد ورود پيدا كنند لحظه‌اي درنگ نمي‌كرده‌اند و هميشه به ما هم همين نصيحت و سفارش را مي‌كردند. 

هميشه به ما مي‌گفتند به دنبال تكليف الهي باشيد و نه چيز ديگري، هر جا تكليف حكم مي‌كند شما حضور پيدا كنيد. تشخيص وظيفه و عمل به آن جمله‌اي بوده است كه ما هميشه از سوي ايشان مي‌شنيده‌ايم، در مسئله جبهه پايداري و انتخابات مجلس نهم و قبل از آن هم به همين شكل بوده است.
 
بارها فرموده‌اند فقط وظيفه ما درس خواندن، نوشتن مقاله و كتاب نيست، بلكه ما هميشه بايد نگاه بكنيم و ببينيم وظيفه ما در قبال تحولات سياسي و اجتماعي جامعه چيست و نسبت به اينگونه مسائل هم حضوري فعال و آگاهانه داشته باشيم. 

شما به كادرسازي مؤسسه حضرت امام (ره) و ورود هدفمند شاگردان آيت‌الله مصباح به عرصه انتخابات داشتيد، بفرماييد از اين به بعد انتظار اين را داشته باشيم كه شاگردان منسوب به ايشان در مناسبات مختلف سياسي و از جمله انتخابات مختلف حضور فعال داشته باشد؟ 

حضرت‌آيت‌الله مصباح با اينكه فعاليت‌هاي سياسي و مذهبي خود را از سال ۴۲ آغاز نموده اما هيچ گاه علاقه نداشته‌اند كه در يك قالب حزب و دسته و گروه سياسي به مسائل سياسي و اجتماعي جامعه ورود پيدا كنند هر چند كه ايشان جزء فعال جامعه مدرسين حوزه علميه قم بوده‌اند و در زمان‌هاي مختلف به عنوان شاگرد حضرت امام (ره) به دست ساواك دستگير شده‌اند. 

منتها تأسيس يك گروه و يك تشكل براي اولين‌بار است كه از سوي‌ايشان صورت مي‌گيرد ولي بنده مي‌خواهم اطمينان بدهم كه اين مسئله، مسئله جديدي نيست. تشبيه اين كار مثل بذري است كه كاشته مي‌شود و شاخه و برگ مي‌دهد و بعد ميوه مي‌آورد. 

جبهه پايداري هم يكي از ميوه‌هايي است كه سال‌هاي سال كاشته شده و در صحنه هم بوده است و اما بروز و ظهور آن در سال گذشته اتفاق افتاد. البته تأثيرگذاري شاگردان حضرت آيت‌الله مصباح در دانشگاه‌ها بر كسي پوشيده نيست، حضور پررنگ اعضاي موسسه پژوهشي آموزشي حضرت امام را در سطح كشور و از جمله در مراكز فرهنگي و تبليغي مي‌‌بينيم. 

سال‌هاست كه افراد بسياري از دل اين مؤسسه بيرون مي‌آيند و به جامعه و مردم خدمت مي‌كنند و در مسائل سياسي اجتماعي و فرهنگي به كشور خدمت كرده‌اند اما اكنون برخي از اين افراد به عنوان تشكل سياسي حضور دارند اما همان اهداف مؤسسه و حضرت‌آيت‌الله مصباح را دنبال مي‌كنند. نظر ما اين است كه اگر مي‌خواهيم نظام حفظ بشود و هويت اسلامي خود را حفظ كنيم بايد كارهاي فكري فرهنگي را به صورت منظم، حساب شده و برنامه‌ريزي شده انجام بدهيم. اين كار جايگاه رفيعي را مي‌طلبد كه به عقيده ما جايگاه اصلي آن مجلس است. 

شما رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم بوده‌ايد. در حالي كه جامعه از جبهه متحد اصولگرايان حمايت كرد. شما با ليست جبهه پايداري در انتخابات شركت كرديد چرا؟ 

بنده جزو گروه مؤسس و از اعضاي اصلي جبهه پايداري بودم و اين را جداي از جامعه مدرسين حوزه علميه تفسير مي‌كرديم. 

برنامه‌هاي جبهه پايداري پس از حضور اعضاي آن در مجلس نهم چيست با توجه به اينكه تعداد قابل توجهي از اين جبهه حضورشان در مجلس آينده قطعي شده است؟ 

برنامه‌هايي كه نظام براي خودش ترسيم كرده است در صدر برنامه‌هاي آينده جبهه پايداري است. مثلاً سند چشم‌انداز ۲۰ ساله يا سياست‌هاي ابلاغ شده مقام معظم رهبري و نقشه پنج مرحله‌اي كه معظم له مطرح فرموده‌اند مبناي كار ماست. بسياري ازدغدغه‌هايي كه حضرت امام و مقام معظم رهبري داشته‌اند معمولاً در كش و قوس‌ها و جدال‌هاي سياسي گم شده‌اند. 

در فضاي كنوني به دليل آنكه بسياري از مسائل در جدال‌هاي بي‌مورد گم شده است، ما مي‌‌خواهيم با درايت و ورود به هنگام و پرهيز از اينگونه رويه‌ها به دغدغه‌هاي مقام معظم رهبري بپردازيم. 

ما مي‌خواهيم يك مجلس سالم و كارآمد داشته باشيم، يك مجلس انقلابي و خدمتگزار داشته باشيم. ما مي‌خواهيم نظامات ناب اسلام به شكل قوانين در كشور جاري بشود كه سعادت بخشي نصيب مردم و ملت ما بشود. اينها آرمان‌هايي است كه ما (جبهه پايداري) داريم. 

برخي رسانه‌ها سعي دارند اينگونه وانمود كنند كه جبهه پايداري با نمايندگان جريان انحرافي در درون مجلس نهم ائتلافي را صورت خواهند داد، نظر شما در اين باره چيست؟ 

اين بسيار روشن است و دلسوزان اين را مي‌دانند كه اولين شخصي كه با اين جريان انحرافي در افتاد و انحراف را منزوي كرد و عليه اين دسته و فعاليت‌هاي آنها روشنگري كرد حضرت آيت‌الله مصباح و شاگردان ايشان بودند.
 همين افراد بودند كه آمدند و جبهه پايداري را تشكيل دادند. چطور ممكن است جبهه پايداري با كساني كه خود عليه آنها ماه‌ها مقابله كرد، ائتلاف كند. اين حرف مضحك و بي‌مبنايي است كه برخي سايتهاو افراد سعي دارند براي تخريب و هجمه عليه جبهه پايداري مطرح كنند.
 
در چند دوره اخير انتخابات مجلس مي‌بينيم تعداد روحانيون به مجلس راه يافته رو به كاهش بوده است دليل اين امر را چه مي‌دانيد؟ 

مقام معظم رهبري در سفر به قم تعبير جالبي به كار بردند و فرمودند، ‌آخوند حكومتي و حكومت آخوندي. مطابق اين فرمايشات تلقي ما اين نيست كه هر كس آخوند بود بايد حاكم باشد، نه. اما آخوندي كه سطح آگاهي او از اسلام، قوانين و نظامات اسلامي و شرايط سياسي و اجتماعي جامعه مطلوب و مناسب باشد بايد در حكومت حضور داشته باشد. حضور روحانيت كار آمد و آگاه در مجلس و ديگر نهادها حتماً واجب است. 

ما قوانيني را كه تصويب مي‌كنيم بايد منطبق بر اسلام باشد، برخاسته از اسلام باشد. بسياري از مسائل در كش و قوس‌هاي بي‌مورد مجلس در فضاي كنوني گم شده است، ما مي‌‌خواهيم با درايت و ورود به هنگام و پرهيز از اينگونه رويه‌ها به دغدغه‌هاي مقام معظم رهبري بپردازيم. 

استقبال جامعه از جبهه پايداري دردور اول انتخابات چطور بود واحتمال مي‌دهيد چند نفر از ليست جبهه پايداري در دور دوم انتخابات رأي بياورند؟ 

دور اول شاهدبوديم كه تبليغات جبهه پايداري بسيار ساده و كم‌حجم بود و تمام اقلام تبليغاتي مايك بروشور ساده بود. حتي اين تعداد به دست همه افراد هم نمي‌رسيد وبسياري مجبور بودند از يك بروشور چند كپي بگيرند. ما بيشتر از آنچه توقع داشتيم، مردم به ليست جبهه پايداري اقبال كردند.
 
در مقايسه با ديگر گروه‌ها كه تبليغات گسترده و كار تشكيلاتي بسياري انجام دادند ما بسيار موفق بوديم و در دور دوم هم تعداد نمايندگان منسوب به جبهه پايداري از همه بيشتر است و اين خود دليل واضحي است كه نشان مي‌دهد استقبال مردم به جبهه پايداري خوب و ارزنده بوده است.
 
اين باعث حيرت بسيار شد و البته گذشته از اين موضوع همه جا عرض كرده‌‌ام كه مردم از نظر فرهنگ انتخاباتي بسيار رشد داشته‌‌اند. مردم ما تكليف مدار هستند و در زماني كه ببينند نظام و حكومت اسلامي به وجود آنها نيازمند است در صحنه حضور غيرتمندانه‌اي دارند.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار