جوان آنلاین: اعضای خانوادهای قاتل فرزندشان را به شرط پرداخت دیه برای درمان معتادان بخشیدند.
اوایل تابستان سال ۱۳۸۱ بود که رهگذرانی در حال عبور از یکی از خیابانهای شهرستان کرج درگیری دو مرد را به مأموران پلیس خبر دادند.
وقتی مأموران به آدرس داده شده رسیدند، دریافتند محل حادثه پاتوق معتادان است و لحظاتی قبل دو مرد معتاد با هم درگیر و در جریان آن یکی از آنها زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل شده و ضارب هم فرار کرده است.
هنوز ساعتی از ماجرای درگیری دو معتاد نگذشته بود که کارکنان بیمارستان اعلام کردند تلاشهای تیم پزشکی برای نجات جان مرد زخمی به نام فرمان نتیجه نداده و وی بر اثر اصابت ضربات متعدد چاقو و خونریزی شدید به کام مرگ رفته است.
درگیری بر سر مصرف مواد
بدین ترتیب تحقیقات جنایی به دستور بازپرس ویژه قتل از سوی مأموران ادامه پیدا کرد. بررسیها نشان داد مقتول زن و بچه دارد و مدتی است معتاد به موادمخدر شده و برای مصرف به پاتوق معتادان رفت و آمد داشته و روز حادثه هم با پسر ۲۲ سالهای به نام فریدون بر سر مصرف مواد درگیر شده و به قتل رسیده است.
با شناسایی قاتل و مقتول، مأموران فریدون را به عنوان مظنون به قتل تحت تعقیب قرار دادند و برای دستگیری او به محل زندگیاش رفتند، اما متوجه شدند وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است.
تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت و مأموران پس از گذشت دو هفته از درگیری مرگبار متهم را در پاتوق دیگری شناسایی و بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به اداره پلیس با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد.
میخواستم بترسانمش
وی در ادعایی گفت: «چند سال قبل در رفت و آمد با دوستان ناباب به موادمخدر اعتیاد پیدا کردم. چند باری خانوادهام مرا ترک دادند، اما هر بار. اعتیاد روی میآوردم و آلوده میشدم. در مدتی که برای مصرف موادمخدر به پاتوق رفت و آمد داشتم با فرمان آشنا شدم. او هم مثل من معتاد بود و برای مصرف مواد به پاتوق میآمد. ما با هم دوست بودیم و گاهی شریکی مواد میخریدیم و با هم مصرف میکردیم. روز حادثه من پول بیشتری برای خرید مواد داده بودم، اما او میخواست مواد بیشتری بکشد. به او اعتراض کردم و گفتم بیشتر مواد متعلق به من است، اما فرمان اصرار میکرد از مواد من مصرف کند، به همین دلیل چاقویم را از جیبم بیرون آوردم و میخواستم او را بترسانم تا از پاتوق برود. تهدیدهای من فایدهای نداشت و همین موضوع باعث درگیری ما شد. در جریان درگیری چاقو به قسمت حساس بدن فرمان برخورد کرد و او نقش بر زمین شد. من قصد قتل نداشتم و وقتی دیدم فرمان خونین روی زمین و نفسهایش به شماره افتاده از ترس فرار کردم و دو هفته بعد هم شناسایی و بازداشت شدم.
درخواست قصاص
قاتل پس از اعتراف راهی زندان و پروندهاش تکمیل و برای بررسی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. اولیای دم در جلسه دادگاه برای متهم درخواست قصاص دادند و قضات دادگاه هم متهم را به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کردند. رأی دادگاه پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی ارسال شد. پس از این تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران برای جلب رضایت اولیای دم وارد عمل شدند، اما مادر و سه فرزند مقتول، متهم را نبخشیدند. از سوی دیگر اولیای دم در این مدت برای اجرای حکم به شعبه اجرا نرفتند و متهم همچنان در زندان بلاتکلیف بود.
۲۱ سال بعد
درحالیکه قاتل ۴۳ ساله ۲۱ سال از عمرش را در زندان به سر میبرد با نوشتن نامهای از مقام قضایی درخواست کرد وضعیت او تعیین تکلیف شود. تحقیقات نشان داد مادر مقتول چند سال قبل فوت کرده است و اولیای دم مقتول سه فرزند و دو برادر و خواهر او هستند. بنابراین تیم صلح و سازش به سرپرستی قاضی محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران جلسات متعددی را برای جلب رضایت اولیای دم برگزار کردند و در نهایت چند روز قبل اولیای دم به شعبه دوم اجرای احکام رفتند و اعلام کردند به شرط اینکه متهم دیه پرداخت کند، او را میبخشند. یکی از اولیای دم گفت: «وقتی به ما خبر رسید متهم در زندان به معتادان کمک میکند تا اعتیادشان را ترک کنند، تصمیم گرفتیم او را ببخشیم و دیه مقتول را هم صرف ترک اعتیاد معتادان کنیم. ما تصمیم داریم به معتادانی که توان مالی برای ترک اعتیادشان را ندارند کمک مالی کنیم تا آنها اعتیادشان را ترک کنند.» بدین ترتیب با اقدام خداپسندانه اولیای دم، متهم به زودی در آستانه سال نو پس از ۲۱ سال از زندان آزاد میشود.