کد خبر: 1217169
تاریخ انتشار: ۰۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۱:۲۰
وظیفه فرزندان در قبال والدین از نگاه جوانان
تعارضات و اختلاف سلیقه‌های بین والدین و فرزندان، به خصوص جوانان از جمله مشکلات اصلی بسیاری از خانواده‌هاست. پدر و مادر‌ها انتظار دارند فرزندان‌شان، مطیع و فرمانبردار باشند

جوان آنلاین: تعارضات و اختلاف سلیقه‌های بین والدین و فرزندان، به خصوص جوانان از جمله مشکلات اصلی بسیاری از خانواده‌هاست. پدر و مادر‌ها انتظار دارند فرزندان‌شان، مطیع و فرمانبردار باشند، در حالی که این سطح انتظار با استقلال‌طلبی جوانان در تعارض است، بنابراین اختلاف بین نسل‌ها- همان واقعیتی که حتی در روزگار جوانی والدین ما هم بوده است- را نمی‌توان نادیده گرفت، ولی باید گفت اگر والدین و فرزندان به وظایف‌شان عمل کنند و هر دو بکوشند فضای مسالمت‌آمیز و مطلوبی را در خانواده ایجاد کنند، در آینده با مرور روز‌های شاد، احساس آرامش خواهند داشت. در این گزارش از برخی جوانان پرسیده‌ایم وظیفه خود را در قبال والدین چه می‌دانید. پاسخ‌ها را می‌خوانید. 
 
 آرمین ۱۹‌ساله: رعایت ادب در مقابل والدین ضروری است. ادب و احترام باعث سعادت و خوشبختی انسان است. من برای عاقبت بخیری‌ام در زندگی احترام و ادب به پدر و مادرم را رعایت می‌کنم. 
 سعید ۱۹‌ساله: والدین حق بسیارزیادی بر گردن ما دارند. خیلی زحمت کشیده‌اند و از خواب و خوراک خودشان برای راحتی ما در جایی که شاید برای خودشان هم لازم بود، گذشته‌اند. مادرم از شیره جانش مرا سیر و پدرم با کارگری مرا بزرگ کرد. حالا که پیر شده‌اند، وظیفه دارم به آن‌ها خدمت کنم و دست آن‌ها را بگیرم و ببوسم. به قول ایرج میرزا «دستم بگرفت و پابه‌پا برد» و حالا نوبت من است. 
 رامین ۲۰‌ساله: دوست داشتن کافی نیست. باید این دوست داشتن را ابراز کرد تا پدر و مادر‌ها این عشق را بفهمند و با همه وجود آن را 
لمس کنند. 
 سپیده ۱۸‌ساله: کاش مادرم بود و باز صدای نصیحت‌هایش را می‌شنیدم. او یک سالی است فوت کرده است. من و کسانی که شرایط مرا دارند، وظیفه دارند آنقدر از این دنیا خیرات بفرستند تا جبران زحمات والدین آسمانی‌شان بشود. من سعی کردم نماز و روزه‌های قرضی مادرم را ادا کنم تا روحش در آرامش باشد. می‌خواهم خوب و سالم زندگی کنم. او نیست، ولی دوست دارم به من افتخار کند و روحش در آرامش باشد. 
 زهرا ۲۲‌ساله: باید از پدر و مادر حرف‌شنوی داشته باشیم. آن‌ها خوشبختی ما را می‌خواهند، پس حرف‌شان باارزش است. اگر هم تشخیص دادیم حرف‌شان به صلاح‌مان نیست، نباید صریح جواب بدهیم که خدای ناکرده دلگیر شوند. 
 همایون ۱۸‌ساله: بار‌ها پدر و مادرم مرا سرزنش کرده‌اند، ولی من احترام آن‌ها را حفظ کردم و جسارتی نکردم. چون از دل‌شکستن پدر و مادر می‌ترسم. 
 کیوان ۱۸‌ساله: هرچه بگویند می‌گویم چشم، هر چند گاهی کار خودم را می‌کنم و آن‌ها وقتی می‌فهمند عصبانی می‌شوند. 
 علی ۱۹‌ساله: چند باری با والدینم بحثم شد و آن‌ها را ناراحت کردم. باور کنید دست خودم نیست و نمی‌توانم عصبانیتم را کنترل کنم. بار آخری که با پدرم بحث کرده بودم تا صبح نخوابیدم. صبح که شد رفتم نان تازه خریدم و با احترام کنارش نشستم و بعد از خوردن صبحانه او را بوسیدم و معذرت خواستم. احترام به والدین شیرینی خاصی دارد که تا سال‌ها به دل می‌نشیند. سعی می‌کنم با خودم تمرین کنم تا زود از 
کوره درنروم. 
 سجاد ۲۱‌ساله: من در یک خانواده مذهبی بزرگ شده‌ام و حالا درس طلبگی می‌خوانم. والدینم بسیار در تربیت دینی من و خواهر و برادرانم تلاش کرده‌اند. همیشه آن‌ها را دعا می‌کنم که ما را در مسیر خدا و اهل بیت (ع) قرار داده‌اند. دعای خیر برای سلامتی پدر و مادر کنار دیگر وظایف دیگر، کار باارزشی است که من سعی می‌کنم هیچ وقت از آن غافل نشوم. 
 مهدی ۲۰‌ساله: دو سالی است از داشتن مادر محروم هستم. یاد مادرم را با خواندن قرآن زنده نگه می‌دارم. شاید از من راضی شود و عاقبت بخیر شوم. 
 مریم ۲۱‌ساله: وظایف در برابر پدر و مادر را اگر به اندازه شن‌های دریا بنویسیم، باز در مقابل زحمات‌شان کم است. اگر سا‌ل‌ها خدمت کنیم، باز کاری نکرده‌ایم. من در کنار همه کار‌هایی که از عهده‌ام برمی‌آید، سعی می‌کنم تکالیف شرعی‌ام را انجام دهم تا آن‌ها راضی باشند، چون پدر و مادرم به نماز و واجبات اهمیت می‌دهند. 
 هدی ۱۸‌ساله: لاتعبدون الا الله و بالوالدین احسانا؛ جز خدا را نپرستید و در برابر پدر و مادر نیکی کنید. این آیه به ما می‌گوید برخورد نیک و رعایت ادب از جمله وظایفی است که باید کنار دیگر وظایف نسبت به پدر و مادر داشته باشیم. اگر در خانه‌ای اخلاق و ادب اسلامی رعایت شود، لذت و صفا وجود دارد و گناه راهی پیدا نمی‌کند. 
 هلما ۲۰‌ساله: همه خوشبختی‌ام را مدیون راهنمایی‌های پدر و مادرم می‌دانم. بر خودم وظیفه می‌دانم که همیشه در مقابل پدر و مادرم تبسم کنم تا مبادا آن‌ها نگران شوند؛ نگران از اینکه شاید ناراحتم و نگران از اینکه شاید خدایی‌ناکرده دوست‌شان نداشته باشم. 
 وحیده ۲۰‌ساله: مادرم چند ماهی است سکته کرده و زمینگیر شده است. سعی می‌کنم وظایفم را برای نگهداری از او درست انجام دهم. قبل از اینکه حرفی بزند، کلامش را می‌خوانم و قبل از تقاضایی آن کار را انجام می‌دهم تا مبادا فکر کند که سربار است و دلش بگیرد. 
 رضا ۲۱‌ساله: هر فرزندی پدر و مادرش را بهتر می‌شناسد و می‌داند چه توقعی از او می‌رود. من هم می‌دانم که آن‌ها توقع دارند در هر کاری با آن‌ها مشورت کنم و به نظرات‌شان احترام بگذارم. سعی می‌کنم این خواسته را انجام دهم و رعایت حال‌شان را کنم. آن‌ها هم سعی می‌کنند استقلال مرا حفظ کنند. 
 امیر ۱۸‌ساله: احترام و رعایت ادب تنها توقعی است که والدین دارند. آن‌ها را دوست دارم و به آن‌ها  عشق می‌ورزم.

برچسب ها: فرزندان ، والدین ، تعارضات
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار