کد خبر: 1211863
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۰
گفت وگوی «جوان» با مدیرکل هنر‌های تجسمی وزارت ارشاد
هر پدیده‌ای که به حوزه فرهنگ مربوط می‌شود متولی آن وزارت ارشاد اسلامی است در صورتی که بیش از ۲۰ دستگاه متولی فرهنگ حداقل در تهران فعالیت می‌کنند و هر کدام سهمی در این عرصه دارند
معصومه طاهری

جوان آنلاین: محمد خراسانی‌زاده، استادیار گروه هنر اسلامی دانشکده هنر دانشگاه شاهد است و دکترای «تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی» خود را از همین دانشگاه اخذ کرده‌است. در کنار تدریس دروس هنر و راهنمایی پایان‌نامه، در میان قالب‌های هنری، علاوه بر طراحی صنعتی، سال‌ها در حوزه گرافیک، به عنوان طراح و مدیر هنری فعال بوده و در زمینه شعر و ادبیات هم آثاری دارد. نگارش ۱۲ مقاله علمی پژوهشی در زمینه‌های هنر و رسانه، داوری مقالات، پایان‌نامه‌ها و جشنواره‌های هنری نیز از دیگر فعالیت‌های اوست. در حال حاضر هم مدیر کل هنر‌های تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سرپرست موزه هنر‌های معاصر تهران است. «جوان» با وی گفتگو کرده است.

چرا مدت مسئولیت شما در مدیریت ارشاد استان تهران کوتاه بود؟
یک‌سال و نیم حضور داشتم؛ هر چند کوتاه بود، ولی کار‌های زیادی انجام شد. در آن مدت با همراهی همکاران و مجموعه مدیریت دولت در تهران و وزارت فرهنگ و ارشاد اتفاقات خوبی را پیش بردیم، اما به واسطه تخصص هنری من که در حوزه هنر‌های تجسمی است، در حوزه هنر‌های تجسمی ستاد ملی مشغول به کار شدم که بخش بسیار مهمی است و پرمخاطب‌ترین بخش هنری کشور است. از حیث تعداد هنرمندان گستره وسیعی است و اینکه جای زیادی برای کار دارد.

بزرگ‌ترین چالش شما در استان تهران چه بود؟
توقعات وسیع، بی‌جا و البته فراتر از مأموریت از وزارت فرهنگ و ارشاد است؛ در حالی که این وزارتخانه از نظر انسانی و مالی دارای محدودیت است. متأسفانه ذهنیت غلطی بین مردم و فعالان فرهنگی و سایر دستگاه‌های حاکمیتی وجود دارد که تصور می‌کنند هر پدیده‌ای که به حوزه فرهنگ مربوط می‌شود، متولی آن وزارت ارشاد اسلامی است؛ در صورتی که بیش از ۲۰ دستگاه متولی فرهنگ حداقل در تهران فعالیت می‌کنند و هر کدام سهمی در این عرصه دارند، مانند حوزه هنری، سازمان تبلیغات اسلامی، صداوسیما، آموزش و پرورش، مجموعه‌های فرهنگی سپاه، ارتش، نیروی انتظامی، شهرداری، بنابراین دستگاه‌های متعددی در زمینه فرهنگ متصدی هستند و این توقع صرف از وزارت ارشاد اسلامی درست نیست. وزارت فرهنگ با سیلی صورت خودش را سرخ کرده‌است.

مهم‌ترین دستاورد خود را در سمت مدیریت ارشاد تهران در چه می‌دانید؟
اگر بخواهم از دستاورد‌ها صحبت کنم، مربوط به شخص من نیست، بلکه تلاش جمعی همکارانی بوده‌است که با همدلی و عزم مشترک گام‌های مثبتی را برداشتند و چند اتفاق خوب را رقم زدند، اولاً انسجام درونی ما به نقطه بسیار بالایی رسید و همین باعث شد حرکت‌ها مؤثرتر باشد، ثانیاً در مجموعه‌های اداری و خصوصاً وزارت ارشاد درگیر شدن با مباحث روزمره است، همین مسئله در کنار کاستی‌های همیشگی بودجه باعث می‌شود موضوع برنامه‌ریزی کمرنگ شود، بنابراین ما تلاش کردیم مسئله برنامه‌ریزی را احیا کنیم و سند تحولی که برای اداره ارشاد استان تهران در نظر داشتیم، یک برنامه تحول بسیار خوبی بود که با همکاری و تعامل موفق شدیم یک سند جامع برای وزارتخانه نوشته شود. امیدوارم اجرای آن تداوم پیدا کند. بر مبنای همین برنامه تحول گام‌های مؤثری برداشته شد. خصوصاً اینکه برخی رویداد‌های ملی و فراملی را داشتیم، مثل عهدواره سراسری چله مهدویت که کلان رویداد بود و دو دوره برگزار شد، کنگره بین‌المللی ادبیات مقاومت، بزرگداشت مشاهیر و چهره‌های فرهنگی و ایجاد نگاه گفتمانی در همه رویداد‌ها با کمک همکاران نظارت بر مجموعه‌های فرهنگی را پیش بردیم و توسعه دادیم. در تهران ۲۰ هزار مجموعه فرهنگی است و با برنامه‌ریزی تلاش کردیم تا حدودی نیمی از آن‌ها را سربزنیم و باب تعامل را مجدداً باز کنیم تا اگر ایرادی وجود داشت، با گفتگو رفع بشود یا به دنبال نزدیک کردن جایگاه وزارت فرهنگ در حوزه مرجعیت فرهنگی در حوزه‌های مختلف بودیم، مانند تبلیغات شهری در نظارت محتوایی، پاسداشت زبان و ادبیات فارسی. همچنین تلاش کردیم بخش استانی نقشه مهندسی فرهنگی استان تهران را آغاز کنیم که رونمایی شد.

به نظرتان مهم‌ترین تصور غلط مردم و اهالی هنر و فرهنگ در مورد وزارت ارشاد چیست؟
اینکه همه مأموریت‌های فرهنگی را تنها مربوط به وزارت ارشاد مربوط می‌دانند؛ در حالی که متولیان امور فرهنگی زیاد هستند و وزارت ارشاد تنها بخشی را به عهده دارد؛ مثلاً ساترا زیر نظر صدا و سیماست، وزارت ارشاد تنها مجوز می‌دهد، ولی همه گلایه‌ها از وزارت ارشاد است تا رسانه ملی، بنابراین این سوءبرداشت است که وزارت ارشاد را پاسخگو برای همه امور می‌دانند یا مثلاً برای حجاب و عفاف از وزارت فرهنگ و ارشاد تنها توقع دارند. درست است که این وزارتخانه هم وظیفه دارد، اما اینکه صرفاً مربوط به این وزارتخانه باشد، غلط است.

شما اکنون مدیر کل هنر‌های تجسمی کشور هستید، یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های هنرمندان تجسمی غلبه هوش مصنوعی و توانمندی‌های عجیب آن در این هنر است که رسماً در پیج‌های خود نیز آن را بیان می‌کنند، نظرتان در این مورد چیست؟
در این‌باره حرف‌ها زیاد است، مواردی زیرساخت‌ها، قانونگذاری و اسناد بالادستی مربوط به هنر‌های تجسمی است که جای کار دارد، یکی از آن‌ها این است که مقابل اتفاقات، نوآوری و دستاورد‌های جدید دنیا چگونه عمل کنیم مثل هوش مصنوعی که موضوع تازه‌ای است. هنر دو بعد اصلی دارد یکی ایده، محتوا و خط سیر و درون‌مایه اثر هنری و دوم تکنیک، مهارت و فن است. هوش مصنوعی از نظر تکنیک با افراد متخصص مقابله می‌کند و باعث چالش می‌شود؛ البته تا حدی، چون نمی‌تواند با ویژگی خلاقانه و آفرینش انسان مقابله کند. به نظرم هوش مصنوعی یک فرصت است. برخی ایده‌های خوبی دارند، ولی خیلی با تکنیک آشنا نیستند، با کمک هوش مصنوعی می‌توان آثار خوبی خلق کرد، البته در مقابل هوش مصنوعی نباید منفعل و دست بسته باشیم.

در روز‌های آتی، جشنواره هنر‌های تجسمی فجر را پیش‌رو داریم، آیا ایده یا برنامه متفاوتی را نسبت به سال‌های قبل در نظر گرفته‌اید؟
جشنواره هنر‌های تجسمی فجر ۱۴۰۲ جشنواره‌ای متفاوت از نظر توسعه کمی و کیفی است. ما به عنوان بزرگ‌ترین جامعه هنرمندانی که با آن‌ها مواجه هستیم، طبیعتاً بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین جشنواره را پیش‌رو داریم، به طوری که یک دبیر اصلی، ۲۲ دبیر بخش ملی و ۳۲ دبیر هنری در سطح استان‌ها، همچنین بیش از ۶۰ داور ملی مشغول هستند. همین حجم بالای واحد‌ها و بخش‌ها به نسبت ادوار گذشته کار را سنگین‌تر کرده‌است؛ علاوه بر این بخش‌های جدیدی داریم که خود یکی از نوآوری‌های این دوره است. خوشبختانه رویش‌های خوبی داریم. تنوع سلایق برای هنرمندان در نظر گرفته شده است یک جشن ملی برای همه هنرمندان کشور که علاقه دارند در این جشنواره شرکت کنند، به معنای واقعی هم در ساختار، هم شرکت‌کنندگان و هم برنامه‌های جانبی شاهد تنوع و تعدد هستیم.

در هنر‌های تجسمی رسانه‌ها تا زمان زیادی فقط فرشچیان را به عنوان هنرمند شاخص می‌دانستند، چند سالی است که این حجم رسانه‌ای فقط روی حسن روح‌الامین متمرکز شده‌است، علت نادیده گرفتن هنرمندان شاخص تجسمی دیگر را چه می‌دانید؟
مصادیقی که عنوان کردید، ارزشمند هستند، ولی این طور نیست که تنها تمرکز روی این دو شخص باشد، به طور کلی هنرمندان تجسمی برخلاف سایر هنرمندان اغلب شناخته‌شده نیستند و فضای شهرت ندارند و این هم مظلومیت آنهاست، نوع آثار این هنرمندان ذاتاً متفاوت است. هنرمند اثری را خلق می‌کند، به جز امضایی که زیر اثرش دارد، دیده نمی‌شود برای همین او را نمی‌شناسند، امیدوارم همه هنرمندان عزیز و تشکل‌ها به صورت تخصصی گام‌های مثبتی بردارند.

از راه‌های شناسایی هنرمندان، نشان هنری است؛ موضوعی که میان میراث و ارشاد مدت‌ها برسر آن کشمکش وجود داشت. سرنوشت این کشمکش چه شد و اینکه چه تعداد هنرمند درجه یک تجسمی داریم؟
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجموعه بسیار وسیعی از فعالیت‌ها را در ابتدای تأسیس خود داشته‌است، زمانی که به عنوان وزارت فرهنگ فعالیت می‌کرده و بخش‌هایی مثل آموزش و پرورش، آموزش عالی، میراث فرهنگی و گردشگری ذیل آن تعریف شده‌بود. این بخش‌ها می‌توانستند در تعامل جدی‌تری با هم کار کنند، ساختار وسیعی داشت، به مرور زمان، تقسیم‌بندی‌هایی صورت گرفت و بخش‌هایی از آن جدا شدند؛ مثلاً هنر‌های سنتی و صنایع‌دستی. من این تفکیک را دقیق نمی‌دانم، به نظرم می‌رسد، درست‌تر این بود همه این مجموعه‌های فرهنگی تحت تنظیم‌گری یک دستگاه قرار می‌گرفتند، چون هنر در معنای امروزی را نمی‌توان تفکیک و مرزبندی کرد. همین باعث‌شده هنرمندانی که در مرز میان این پدیده‌ها فعالیت می‌کنند، با چالش مواجه شوند و من علاقه‌مندم زمانی در این‌باره بازنگری صورت بگیرد. جدا از این مسئله در دو، سه بخش اشتراکاتی وجود دارد. در حوزه ارزشیابی هنرمندان و ارائه نشان هنری به آنها، یکی بحث نگارگری بود، اما حالا شفاف است؛ مثلاً حوزه نگارگری و تذهیب ذیل مجموعه وزارت میراث فرهنگی ارزشیابی می‌شود و اکثریت هنر‌ها در ارتباط با مجموعه وزارت ارشاد هستند، اما شورای ارزشیایی هنرمندان یک مجموعه فرادستی است و ذیل ساختار ما تعریف نشده است.

فرشچیان سال‌هاست ایران ساکن نیست و حسن روح‌الامین هم تهران است، برخی هنرمندان معتقدند تهرانی بودن مزیتی است که باعث می‌شود بیشتر به آثار و افراد پرداخته شود و هنرمندان شهر‌های دیگر نه‌تن‌ها دیده نمی‌شوند، بلکه حتی در دعوت‌ها به آن‌ها فرجه و امکان اقامت موقت برای آشنایی با دیگر هنرمندان هم داده نمی‌شود، نظر و برنامه شما چیست؟
واقعیت این است که در کشور هنرمندان زیادی در عرصه تجسمی داریم که آثار زیادی خلق کرده‌اند، طبیعتاً برخی از هنرمندان در تهران و کلانشهر‌ها موقعیت و امکانات بیشتری دارند برای همین شناخته شده‌تر هستند، ولی با توجه به گسترش زیرساخت‌ها که در حال انجام است، شاهد فرصت‌ها و رویش بیشتر هنرمندان در سرتاسر کشور هستیم. امیدوارم این اتفاق و توسعه عدالت فرهنگ و هنر در سطح کشور بیشتر شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار