کد خبر: 1211148
تاریخ انتشار: ۲۹ دی ۱۴۰۲ - ۲۳:۰۰
زهرا میرزائی

عفت که به عنوان تعهد یا تمایل به بی‌گناه ماندن از رابطه جنسی خارج از ازدواج درک می‌شود، برای مدت طولانی در بین انسان‌ها فضیلتی تلقی شده‌است، نه‌تن‌ها در جوامع سنتی، بلکه در جوامع معاصر نیز در دوران گذشته و بدون توجه به موقعیت جغرافیایی، برای مثال در اروپا و چین باستان یک فضیلت مهم بود. این عفت‌ورزی در جوامع معاصر که به طور کلی تک‌همسری را معیار اخلاقی در رابطه با روابط صمیمی انسانی می‌دانند، همچنان رواج دارد. در تعدادی از کشورها، نقض عفت غیرقانونی شناخته شده‌است و پیامد‌هایی در نظام کیفری دارد. البته نباید نادیده گرفت که عفت‌ورزی بیشتر در مورد زنان مورد انتظار است.
برخی از فیلسوفان تأثیرگذار به مسئله عفاف توجه داشته‌اند. در این نوشتار، مفهوم عفت را توسط فیلسوف کره‌ای نئوکنفوسیوس، سونگ سیول (۱۶۰۷–۱۶۸۹) و فیلسوف اسکاتلندی دیوید هیوم (۱۷۱۱- ۱۷۷۶) بررسی می‌کنیم. سونگ و هیوم هر دو در دوره‌ای از قرن هفدهم و هجدهم زندگی می‌کردند و نوشته‌های قابل توجهی در مورد عفت زنان از خود به جای گذاشتند. هر دو فیلسوف، عفت زن را یک فضیلت اخلاقی می‌دانستند و به شدت از اهمیت آن دفاع می‌کردند. دیدگاه‌های آن‌ها نشان‌دهنده زمان‌ها و فرهنگ‌های خاص آن‌ها است، اما درک و استدلال آن‌ها به طرق مهمی متفاوت است و در عین حال جنبه‌های مشترک مهمی دارند. تحلیل دیدگاه‌های سونگ و هیوم به ما کمک می‌کند تا موضوع عفاف زنان را نه‌تن‌ها به عنوان یک پدیده تاریخی بلکه در دنیای معاصر، به طور کامل‌تر و عمیق‌تر درک کنیم و به آن نزدیک شویم.
هیوم طبیعت‌گرایی را که معتقد بود عفت و پاکدامنی مستقیماً از پیروی از نظم طبیعی ناشی می‌شود، رد کرد. به جای آن استدلال کرد که عفت زنان یک فضیلت ابداع شده است که به طور کلی به نفع جامعه است. او معتقد بود که انسان‌ها می‌توانند فواید آن را بشناسند و می‌پذیرند که خوب است زنان را به گونه‌ای تربیت کنیم که ارزش این فضیلت را تثبیت و حفظ کند. سونگ سیول همچنین مانند هیوم با این باور غالب که عفت رفتاری زنان به خوبی‌های درونی ذاتی در طبیعت انسان بستگی دارد و مستقیماً از آن ناشی می‌شود، مخالفت کرد. او تلاش برای طبیعی‌شدن توجیه عفاف به این شکل را رد کرد. سونگ سیول معتقد نبود که پاکدامنی زنانه یک رفتار ثابت جهانی است که می‌توان با بررسی ماهیت انسان، آن را کشف کرد. همانطور که همه فضیلت‌ها از قبل در طبیعت ما هستند، همانطور که همه نئوکنفوسیوس‌ها معتقدند، عفت ریشه در طبیعت انسان دارد، اما به طور طبیعی مطابق با هنجار‌های جامعه به وجود نمی‌آید. به نظر وی عفت نسبت به دیگر فضایل مستلزم آموزش اجتماعی و تغییر خلقت است. هیوم و سونگ استدلال کردند که عفت زن یک رفتار طبیعی یا جهانی نیست، بلکه از طریق آموزش و پرورش می‌توان به آن دست یافت که هر دو به زمان قابل‌توجهی نیاز دارند. به این ترتیب، عفت در رفتار یک فضیلت اکتسابی است که برای پرورش آن تلاش قابل‌توجهی از سوی دیگران می‌طلبد.
از سوی دیگر هیوم و سونگ نتوانستند به اندازه کافی به عفت مردانه بپردازند. تا حدی، دلیل این امر دیدگاه آن‌ها بود که هدف از ازدواج پایدار را تولید مثل و تربیت صحیح فرزند می‌دانستند. نگرانی آن‌ها برای فرزندان نه به خاطر خود کودکان و نه به خاطر جامعه، بلکه به نفع نسب پدری بود. اگر آن‌ها واقعاً می‌خواستند از فرزندان حاصل از ازدواج محافظت کنند و به نفع جامعه گام بردارند، باید به همان اندازه عفت‌ورزی شوهر را نیز برجسته می‌کردند. در اصل در گفتمان فلسفی و دینی همدوره‌های آنان هیچ صحبتی از این امر نبوده است. گاهی اوقات درباره شوهران «وفادار» بحث می‌شده، اما «شوهر وفادار» کسی نبود که ازدواج را کنار گذاشتن تمام روابط خارج از خانواده معنی می‌کرد. در حقیقت این مرد امتیازاتی را که زن از طریق ازدواج مستحق آن بود به او اعطا می‌کرد. هیوم و سونگ نیز در این زمینه استثنا نبودند.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.

 دکتری مطالعات زنان

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار