ما میگوییم آنها نمیشنوند. نمیشنوند که نه، نمیخواهند که بشنوند. منفعتشان در این است که خودشان را به نشنیدن بزنند. هرچند منفعت شخصی آقایان به ضرر فوتبال است، اما این مسئله کوچکترین اهمیتی برای آنها ندارد که اگر داشت بعد از گذشت هفتهها از پایان جام جهانی تصمیمی برای روشن شدن نیمکت تیم ملی فوتبال ایران گرفته میشد! اما با وجود شعارهای متعدد آقایان پرونده سرمربی تیم ملی چنان راکت مانده که در جلسه هیئت رئیسه نیز کلامی از این موضوع مطرح نمیشود، آنهم در شرایطی که بر کسی پوشیده نیست انتخاب سرمربی تیم ملی مهمترین مسئله این روزهای فوتبال ایران است. با این وجود افکار عمومی و جامعه طی هفتههای گذشته بعد از پایان جام جهانی قطر جز مشتی شعار از فدراسیون فوتبال چیزی نه دیده و نه شنیده است.
زمان در حال گذر است، اما در ساختمان فدراسیون فوتبال کمتر کسی را میتوان یافت که اطلاعی هرچند اندک در خصوص وضعیت تیم ملی و سرمربی آتی آن داشته باشد. بیخبری که برخلاف ادعاهای مطرح شده نشان از مسکوت ماندن این مهم در فدراسیون دارد. با این وجود سخنگوی فدراسیون مدعی شده هیئت رئیسه طی یک ماه گذشته در این مورد به بحث و گفتگو پرداخته و در این زمینه برنامه دارد و در حال انجام کارهای کارشناسی است، اما مثل همیشه حاضر نیست کلامی در خصوص اقدامات انجام شده در زمینه انتخاب سرمربی به زبان بیاورد و صحبت کردن در این مورد را غیرحرفهای میخواند! انگار تمام اقدامات، صحبتها و کارهای انجام شده در فدراسیون فوتبال حرفهای است و آقایان قدمی برخلاف اصول حرفهای برنمیدارند.
تاج و هیئت رئیسه در حالی برخلاف ادعاهای مطرح شده در جلسه اخیر خود کلامی در مورد سرمربی آینده تیم ملی به زبان نمیآورند که این موضوع نقل محافل این روزهای جامعه است، اما با وجود ادعای تازه سخنگوی فدراسیون در خصوص حساسیت و برنامه داشتن هیئت رئیسه برای انتخاب سرمربی گویی این مسئله آنقدر حائز اهمیت نبوده که در جلسهای که اخیراً به میزبانی ایلام برگزار شد اشارهای به آن شود.
در واقع به نظر میرسد فدراسیون در حال بازی با افکار عمومی است و به سخره گرفتن مردمی که با نگرانی چشمانتظار انتخاب سرمربی جدید تیم ملی هستند. سرمربی که آقایان مدعی بودند سرعت و دقت از اولویتهای انتخاب آن است، اما طی این مدت هیچ خبری از سرعت نبوده و مد نظر گرفتن دقت نیز بعد از انتخاب است که مشخص خواهد شد! اما هنوز واژههای قبلی هضم نشده، اینبار آقایان از حساسیت و برنامه داشتن برای انتخاب سرمربی میگویند، بهگونهای که به نظر میرسد ارکان فدراسیون به جای انتخاب سرمربی در پی انتخاب واژگان تأثیرگذار هستند برای تأثیرگذار بودن شعارهای توخالی که میدهند! اما شاید آنها هنوز باور نکردهاند که حنایشان سالهاست که دیگر هیچ رنگی برای مردم و رسانهها ندارد.
آنچه مشخص است اینکه فدراسیون هیچ برنامه خاصی برای انتخاب سرمربی جدید ندارد و تنها برای کاهش انتقادها به تعلل در این مورد خاص است که هرازچندگاهی ادعایی تازه را مطرح میکند. در غیر این صورت تردیدی نیست که از کاه، کوه میساختند، آقایانی که برای کار نکرده، دقت و سرعت و حساسیت را اولویت خوانده و مدعی برنامهریزی و کار کارشناسی هستند اگر کوچکترین قدمی در راستای انتخاب سرمربی آینده تیم ملی برداشته بودند، آن را در بوق و کرنا میکردند و کاسه گدایی به دست میگرفتند برای تأمین منابع مالی جهت جذب او.
حنای آقایان دیگر هیچ رنگی ندارد و قیافه مأخوذ به حیایی که امروز آقایان به خود گرفتند جز نمایش فریب برای فرار از انتقادها به تعلل در زمینه انتخاب سرمربی تیم ملی نیست. تعللی که اگرچه تاج و دارودستهاش آن را بهگونهای متفاوت ترسیم میکنند، اما کیست که نداند دود سوخت شدن این زمان بهطور مستقیم به چشم تیم ملی میرود و مردمی که بیشک باز هم جیب آنها خالی خواهد شد.