مجله علوم انسانی زاویه در برنامه اخیر خود با عنوان «حوزه علمیه نظارهگر یا تصمیمساز» با حضور محسن مهاجرنیا و احمد رهدار به روی آنتن رفت.
حجتالاسلام احمد رهدار در این برنامه با تشریح وضعیت فعلی حوزه گفت: یک وقت ما حوزه علمیه را بعد از انقلاب با قبل از انقلاب مقایسه میکنیم، من فرمایشات آقای دکتر را تأیید میکنم. یک وقت حوزه علمیه را در بعد از انقلاب با مقدار کاری که برای دین و تقویت دین در خارج از ایران صورت گرفته است. دوباره فرمایشات آقای دکتر را تأیید میکنم. یک وقت حوزه علمیه و کارشان را در این چهار دهه با ظرفیتهایی که انقلاب اسلامی در اختیارش قرار داده است مقایسه میکنیم، اینجا ملاحظه جدی دارم که آیا حوزه علمیه به رسالتهای خودش توانسته است عمل کند یا خیر؟
وی افزود: اگر فقه در بدنه اجرایی کشور نباشد معنیاش این است که لااقل دین در سطح برنامه در جامعه نتوانسته است خود را ارائه دهد یا اگر کمرنگ باشد کمرنگ است.
وی بیان کرد: ما مزیت نسبی نظام اسلامی و جمهوری اسلامی را مدیریت فقهی تعریف کردیم. این مدیریت فقهی الان خود را ناکارآمد دارد جلوه میدهد. واقع قضیه این است از مهمترین ظرفیتهایی که انقلاب اسلامی در اختیار حوزههای علمیه ما قرار داده است، ظرفیت همراهی مردم است. بهندرت کشوری را در جهان میتوانید پیدا کنید که مردمش تا این اندازه هماهنگ با رهبرانشان و با ارزشهای حاکم بر نظام سیاسیشان باشند. مردم دیر وقتی است که ایمانشان را به کارآمدی حوزه از دست دادند.
وی ادامه داد: بنده شهادت میدهم اگر حوزه به همین روندی که جلو میرود جلو برود در آینده نه چندان دور، امکان دیالوگ و صحبت خود را با لایه متدین جامعه هم از دست میدهد نه با لایه خاکستری.
رهدار گفت: من اراده جدی در قم برای ورود به حل مسائل اجرایی نظام اسلامی ندیدم. حوزه علمیه قم یک جزوه ۵۰ صفحهای تاکنون به نام فقه توریسم تولید نکرده است. در حال حاضر دعواها و شورشهای مدنی که در کشور ما و گوشه و کنار هست بر سر آب و خیلی چیزهای دیگر است. ۵۰ صفحه چیزی به نام فقه منابع طبیعی در داخل قم نداریم. ۵۰ صفحه چیزی به نام فقه شهرسازی نداریم. ما در قم چیزی به نام فقه فضای مجازی نداریم. شما نیک میدانید در فضای مجازی الان ازدواج، تجارت و معامله دارد صورت میگیرد. تمام چیزهایی که فقه ما مستقیماً متکلف در حل آنهاست در فضای مجازی صورت میگیرد. وقتی ما فقه فضای مجازی، شهرسازی، بیمه، بورس، منابع طبیعی و توریسم نداریم این یعنی حوزه با حوزه نظام اسلامی بیگانه است. البته آنهایی که داریم را نادیده نمیگیرم. ما در مقایسه با قبل از انقلاب و در مقایسه با بیرون ایران خیلی کارها کردیم، آنها جایشان محفوظ، اما ظرفیتی که انقلاب در اختیار ما قرار داده است خیلی بیش از این حوزه انتظار میرود که آن را حوزه انجام نداده است.
حجتالاسلام احمد رهدار در ادامه این برنامه گفت: باید دید حوزه علمیه رابطهاش با نظام اسلامی چه بوده است؟ ما قرار است طبیب دوار باشیم قرار نیست در قم بنشینیم که اگر کسی از ما چیزی بپرسد ما جواب دهیم. اینکه فرض کنید ما در مورد انرژی هستهای درس خارج فقه هستهای داریم ما ندیدیم، راجع به فقه هستهای همایش داشتیم ولی درس خارج فقه هستهای کجاست؟! این نکته که آقای دکتر میفرمایند مراجع بحث ربای بانکی را فریاد زدند و نظام توجهی نکرد یک سؤال دیگری است. مردم چرا توجه نکردند؟ اصل ادعای من این است مردم دیگر به حوزه اعتماد ندارند. مردم که متدین هستند و از بانکها دادشان درآمده است. همه توده مردم به بانکها اعتراض دارند، چون دارد اذیتشان میکند. چرا اتفاقی نیفتاده است و نمیافتد.
رهدار گفت: مسئله اینجاست جایی که فقه ورود کرده و کارآمدی خودش را اثبات کرده مردم بودند. برحسب تجربه اندک حقیر، مقداری که با نهادهای نظام ارتباط گرفتم و گفتم میخواهیم چنین کاری کنیم استقبال کردند. اگر من جایی طرح ضعیف ارائه کردم نتوانستم خودم را قوی ارائه کنم یا ممکن است در یک نهادی در آن بخش یک مسئول غیر متعهدی حضور دارد و سنگاندازی کرده است اساساً معنیاش این نیست که نظام به حوزههای علمیه پا نداده است. وقتی قرار باشد بخواهم نهادهای نظام را نقد کنم در نسبتشان با حوزههای علمیه، نقدهای جدی دارم. در حال حاضر موضوع جلسه این است که حوزه علمیه با نظام اجتماعی و با حکومت به چه مقدار ورود کرده است؟
وی ادامه داد: من معتقدم گرفتار نوعی سکولاریسم حوزوی شدیم. سکولاریسم تشکیکی است، یعنی به هر میزانی که حوزه در حل مسائل اجتماع و حکومت ناکارآمد شود یا از اساس ورود نکند به همان میزان سکولار است. من حتی معتقد بهنوعی سکولاریسم فقهی هستم. معنی سکولاریسم فقهی این است که عرصهای را که پیش از این فقه، فقیهان و عالمان دین در آن عرصه مشکلات را حل میکردند، آن عرصه را در یک بستر تاریخی، کمکم فقه و فقاهت ما به دیسیپلینهای دیگر واگذار کردند. تمام مشکلاتی که امروز میروند پیش روانشناسان که حلکنند روزی این گونه مشکلات را میآمدند با عالم دین طرح میکردند. الان خود عالم دین آنجا ورود نمیکند و روانشناسان آمدند. حقوق یک علم سکولار است و به ذات متعلق به جوامعی است که فقه ندارند. قانون اداره جامعه را فقه باید بدهد نه حقوق. به هر میزانی که علم حقوق دارد در کشور ما رشد میکند فرآیند سکولاریزاسیون در کشور ما دارد تسهیل میشود. یعنی دستگاه فقاهت دارد خودش را تنگ و تنگمیکند. منظور من از سکولاریسم فقهی این است. منظور من از سکولاریسم حوزوی این است که اساساً حوزه در خیلی از جاهایی که حتی بدون همراهی نظام، میتوانند ورود کنند و ورود نکرده است دلیل بر سکولار بودنش است. سکولاریسم حوزوی ماهیتش با سکولاریسم دانشگاهی فرق میکند و من اصرار دارم بگویم سکولاریسم یک مقوله تشکیکی است. وقتی میگوییم حوزه گرفتار نوعی سکولاریسم شده است به ما حمله نشود زحماتی را که حوزه کشیده است نادیده میگیرید. من فرزند حوزه هستم و افتخار میکنم فرزند حوزه هستم. از قضا معتقدم فقه و دستگاه فقاهت و حوزه میتواند حل کند، این توان را دارد. در همین فقه موجود، ما ظرفیت حل بسیاری از مسائل و مشکلات اجتماع را داریم. مشکل اینجاست که ما در مهندسی علم در داخل حوزه، در الگوی ارتباط حوزه با نظام اسلامی و در الگوی ارتباط حوزه با جامعه اسلامی ضعیف عمل کردیم، درحالیکه سرمایه و تُراثی را که برای حل معضلات داریم ناکارآمد است.