از همان دقايق نخستي كه متن بيانيه لوزان رسانهاي شد تا به امروز كه قريب به 40روز از آن ميگذرد مقامات و رسانههاي غربي به صورت گستردهاي اقدام به اتخاذ « تفسير قابل تأمل» از متن بيانيه كرده و به تبع آن « اهداف نهايي» خود از توافقنامه جامع با كشورمان را با ادبيات خاصي بيان ميكنند.
كنار هم قرار دادن مواضع مقامات امريكايي و همچنين متون منتشر شده در رسانههاي وابسته به مراكز قدرت در امريكا طي روزهاي اخير از يك سو نگراني جامعه را در پي داشته و از سوي ديگر تهديدات گسترده را متوجه كشورمان نموده است.
در يكي از آخرين موضعگيريها «جان كري» وزير امور خارجه امريكا در سفر به سريلانكا در گفت و گو با شبكه 10 تلويزيون رژيم صهيونيستي گفت: بازرسيها از تأسيسات هستهاي ايران تا ابد ادامه دارد و هر روزه خواهد بود. كري با تكرار ادعاهاي مقامات امريكايي ادامه ميدهد: در خصوص ايران هيچ گزينهاي را كنار نگذاشتهايم، تحريمها و اقدام نظامي هنوز از احتمالات ما هستند. وي با اشاره به مذاكرات لوزان تصريح كرد: براساس توافق لوزان ذخاير اورانيوم غنيسازي شده توسط ايران 98 درصد كاهش يافته و از 12 تن به 300 كيلوگرم خواهد رسيد.
وزير خارجه امريكا به درخواست نتانياهو در خصوص مشروط شدن توافق هستهاي به «توقف حمايت ايران از گروههاي مقاومت در منطقه» هم پرداخت و گفت: مذاكرات هستهاي، تعهد امريكا را براي مقابله با ديگر فعاليتهاي ايران كاهش نميدهد. راهي كه در پيش گرفتهايم، در حقيقت به محافظت از اسرائيل منتهي ميشود. در همين حال، «ارنست مونيز» وزير انرژي امريكا در نشست روزنامه «كريستينساينسمانيتور» بيان ميكند: طبق توافق، غنيسازي در فردو متوقف ميشود و اين مركز به يك سايت تحقيقات فيزيكي تبديل ميشود. مونيز در ادامه با بيان سخناني بار ديگر نگراني جامعه ايراني از نظارت و بازرسيهاي ويژه و فراقانوني را مطرح ميكند: ميبايست يك نظام راستيآزمايي روشن براي دسترسي به هر تأسيساتي در هركجاي ايران وجود داشته باشد. ايران ميبايست در خصوص ابعاد احتمالي نظامي برنامه هستهاي خود در گذشته براي آژانس بينالمللي انرژي اتمي شفافسازي كند. با مشخص شدن ابعاد فني و همچنين مسدود شدن چهار مسير اصلي به سوي بمب، نه تنها نمايندگان كنگره بلكه بسياري ديگر از افراد درباره مقدار و صراحت پارامترهايي كه ما تعيين كرديم، شگفتزده شدند.
البته بيان مواضع چالش برانگيز تنها به مقامات ايالات متحده ختم نميشود به گونهاي كه «لوران فابيوس» وزير خارجه فرانسه هم در گفتوگو با وبگاه روزنامه «الشرق» قطر سخنان جالبي را مطرح ميكند: ايران در لوزان اصل نظارت را در مقابل رفع تدريجي تحريمها پذيرفت. فابيوس افزود: هدف ما امضاي قرارداد محكم، هميشگي و قابل اجرا با ايران است.
وزير خارجه فرانسه در ادامه گفت: راه طولاني و سختي پيشرو داريم. مسائل متعددي ميماند كه بايد بحث شود. براي همين، بايد در پي مذاكرات هوشيار باشيم و تلاش كنيم تا 30 ژوئن توافق را امضا كنيم. در ادامه بايد به سخنان «جاش ارنست» سخنگوي كاخ سفيد در كنفرانس خبري در واشنگتن هم اشاره كرد؛وي درباره بحث نظارتهاي بينالمللي مباحث بحث برانگيز ديگري را مطرح ميكند: اين مسئله نه تنها شامل تأسيسات داراي رآكتورهاي هستهاي در ايران خواهد شد، بلكه ساختمانهايي كه رآكتورها و ساير مسيرهايي كه شامل اجراي توافقنامه اتمي با تهران ميشود را نيز در برخواهد گرفت.
سخنگوي كاخ سفيد افزود: چيزي كه بار ديگر روي آن اصرار ميكنيم، وضع بازرسيهاي فراگير بر برنامه هستهاي ايران است كه تنها شامل بازرسي از تأسيسات اتمي نخواهد شد، اين مسئله مستلزم بازرسي از ساير تأسيسات است كه با برنامه اتمي ايران در ارتباط خواهد بود. به عنوان مثال، يكي از چيزهايي كه روي آن پافشاري خواهيم كرد، دسترسي بازرسان ما به تأسيسات صنعتي است كه ميدانيم در گذشته اجزاي حساس و مهمي را براي برنامه اتمي ايران توليد كردهاند. بنابر اين ما تنها به دنبال بازرسي از تأسيسات اتمي نيستيم تا مطمئن شويم كه ايرانيها ديگر سانتريفيوژهاي جديدي را نصب و راه اندازي نخواهند كرد. ما قطعاً به تأسيسات صنعتي ايران دسترسي خواهيم يافت كه سانتريفيوژها در آن توليد شدهاند و از اين مسئله مطمئن خواهيم شد كه چيزي در اين تأسيسات توليد نخواهد شد كه در تناقض با مفاد توافقنامه باشد.
مذاكرات هسته اي، فهرست طولاني نگرانيهايمان را برطرف نميكند
ارنست در ادامه به صورت تلويحي به آغاز دور جديدي از تحريمهاي بينالمللي عليه كشورمان هم اشاره ميكند و ميگويد: ديگر مسئلهاي كه درست است اين است كه ما انتظار نداريم مذاكرات هستهاي، فهرست طولاني نگرانيهاي ما نسبت به رفتار ايران را حل و فصل كند! ما اين مسئله را به روشني و كاملاً شفاف اعلام كردهايم كه تا زماني كه ايرانيها گامهاي خاص و قابل راستيآزمايي و معتبر براي اجراي توافقنامه برندارند، كاهش تحريمها اتفاق نخواهد افتاد.
اوباما: آژانس از هركجا خواست، بازرسي خواهد كرد!
پيش از اين هم باراك اوباما رئيسجمهور امريكا در مصاحبه با روزنامه نيويوركتايمز بيان كرده بود: «نكته شماره دو هم اينكه ما يك كميته تداركات (اكتساب و خريد كالا) ايجاد ميكنيم كه آنچه را كه آنها وارد ميكنند، آنچه داخل آورده و ادعا ميكنند كه كاربري دوگانه دارد، بررسي كرده و مشخص ميكند كه آيا آن چيز براي يك برنامه هستهاي صلحآميز مناسب است يا يك برنامه تسليحاتي و شماره سه هم اينكه آنچه قرار است انجام دهيم، اين است كه مكانيسمي ايجاد كنيم كه بله، بازرسان آژانس بتوانند هرجايي بروند.» وي در پاسخ به اين سؤال كه واقعاً «هركجايي در ايران؟» گفت: «(هرجايي) كه به آن مظنون هستيم. روشن است كه بايد (از ايران) درخواست شود. ايران ميتواند مخالفت كند، اما آنچه انجام دادهايم، اين بوده كه تلاش كنيم مكانيسمي طراحي كنيم كه هر وقت اين مخالفتها شنيده شد، اين وتوي نهايي از سوي ايران نباشد، بلكه نوعي مكانيسم بينالمللي شكل بگيرد كه يك ارزيابي منصفانه انجام بدهد و ببيند كه آيا بايد بازرسياي صورت گيرد يا نه؟ اگر آنها اعلام كردند كه بايد (بازرسي) صورت گيرد، آن وقت مسئله حل شود، نه اينكه ايران بگويد نه، نميتوانيد به اينجا بياييد.»
تحريمها ابزار ما براي حفظ فشار بر ايران است قطعاً ساختار تحريمها عليه ايران باقي ميماند
جكاب لو وزير خزانهداري امريكا ديگر مقام امريكايي است كه روز ۲۹ آوريل ۲۰۱۵ در انديشكده واشنگتن سخنان مهمي را درباره توافقات صورت گرفته پيرامون تحريمها عليه ايران مطرح كرده است كه به نظر ميرسد خطوط كلي رفتار آينده دولت امريكا در قبال توافق با ايران را ترسيم كند. وي در بخشي از سخنان خود مطرح ميكند: «ساختار تحريمهاي اقتصادي و مالي عليه ايران حفظ ميشود. تحريمها يكباره برداشته نميشود، بلكه به صورت مرحلهاي (در فازهاي متعدد) و بعد از راستيآزمايي تعهدات ايران (از جمله بازرسيها) كاهش مييابد، چراكه تحريمها ابزار ما براي حفظ فشار بر ايران و وادار نمودن آن به اجراي همه تعهداتش است. حتي تحريمها لغو نميشود بلكه تعليق ميشود تا ساختار لازم براي بازگشت مجدد تحريمها باقي باشد. اين چارچوبي است كه در سوئيس توافق شده است.»
وي ادامه ميدهد: «كاهش تحريمهاي شوراي امنيت، اتحاديه اروپا و امريكا عليه ايران تنها وقتي است كه همه تعهدات ايران راستيآزمايي شود، يعني وقتي كه سانتريفيوژها از نطنز و فردو برچيده شود و غنيسازي در فردو متوقف شود، يعني وقتي كه رآكتور اراك بازطراحي شود تا ديگر نتواند پلوتونيوم توليد كند. يعني وقتي كه ذخائر غني شده ايران از ۱۰ هزار كيلوگرم به ۳۰۰ كيلوگرم كاهش يابد. يعني وقتي كه همه زنجيره هستهاي ايران تحت بازرسي فوقالعاده قرار گيرد.»
بازرسي از هر كجا و هر زمان شرط جديد كنگره براي تأييد توافق هستهاي
در يكي از آخرين موضعگيريها ميتوان به اظهارات سناتور «ليندسي گراهام» سناتور جمهوريخواه و يكي از حاميان لايحه نظارت كنگره بر توافق هستهاي اشاره كرد. وي دو هفته بعد از بيانيه لوزان تأكيد كرد: «بازرسي از هر كجا و هر زمان شرط جديد كنگره براي تأييد توافق هستهاي» است. وي تصريح كرد: هرگونه توافق نهايي هستهاي با ايران كه شامل بازرسي در هر زمان و هر مكان از سايتهاي مشكوك ايران نشود، هرگز توسط كنگره به تصويب در نميآيد. گراهام به شبكه فاكسنيوز گفت: شانس اندكي براي تصويب اين چارچوب توافق در كنگره با اين وضع كنوني وجود دارد. وي ادامه داد: من ميگويم اگر توافقي حاصل شود كه بازرسيها در هركجا و هر زمان را ملزم نكند، سنا با آن توافق موافقت نخواهد كرد.
گاردين: بازرسان آژانس براي بررسي PMD بايد به قرارگاههاي نظامي و سپاه پاسداران دسترسي داشته باشند
بعد از تأكيد اوباما مبني بر بازديدهاي گسترده از مراكز نظامي و دفاعي كشورمان اين بار روزنامه انگليسي گاردين به تشريح اين موضوع با استناد بر بيانيه لوزان ميپردازد و مينويسد: «بازرسان آژانس براي اين كار بايد به قرارگاههاي نظامي و سپاه پاسداران دسترسي داشته باشند و با افرادي در اين سازمانها گفتوگو كنند.»
موضع رهبر انقلاب درباره نظارت و بازرسيهاي غيرمتعارف
تأكيد غربيها بر توافق جمهوري اسلامي براي بازرسيهاي پيشرفته و غيرمتعارف موضع قاطع رهبري را به همراه داشت. ايشان در ديدار 20 فروردين خود با جمعي از مداحان بيان مينمايند:«بههيچوجه اجازه داده نشود كه به بهانه نظارت، اينها به حريم امنيتي و دفاعي كشور نفوذ كنند؛ مطلقاً. مسئولان نظامي كشور بههيچوجه مأذون نيستند كه به بهانه نظارت و به بهانه بازرسي و مانند اين حرفها، بيگانگان را به حريم و حصار امنيتي و دفاعي كشور راه بدهند يا توسعه دفاعي كشور را متوقف كنند. توسعه دفاعي كشور، توانايي دفاعي كشور، مشت محكم ملت در عرصه نظامي، اين بايد همچنان محكم بماند و محكمتر بشود يا حمايت ما از برادران مقاوممان در نقاط مختلف، اينها مطلقاً نبايد در مذاكرات مورد خدشه قرار بگيرد.
تذكر بعدي اين است كه هيچ شيوه نظارتي غيرمتعارفي كه جمهوري اسلامي را به يك كشور اختصاصي از لحاظ نظارت تبديل ميكند، بههيچوجه مورد قبول نيست. همين نظارتهاي متعارفي كه در همه دنيا معمول است، اينجا هم همان نظارتها [باشد] و نه بيشتر.»
بخشي از اهداف پنهاني غرب در مذاكرات چيست؟
البته همانطور كه اشاره شد مقامات يا رسانههاي غربي در كنار تفسيرهاي جهتدار از بيانيه لوزان به بيان بخشي از اهداف نظام سلطه در مسير توافقنامه با ايران هم پرداختهاند، آنگونه كه روزنامه واشنگتنپست در مطلب مهمي به قلم جكسون ديل مينويسد: «پيشفـرض اصلي توافـق اين است كه اين توافـق در 10سال آينـده از طـريق فعـال كردن يك سلسله نيـروهاي غربگرا در ايران، محيط داخلي ايران را به سود امريكا تغيير خـواهد داد.»
فريدمن نويسنده معروف روزنامه نيويورك تايمز هم ماه گذشته با تأكيد بر آنكه «توافق نهايي زمينه تغيير رژيم را در ايران فراهم ميكند» به سرمايهگذاري نظام سلطه بر جريانهاي داخلي همسو با غرب هم اشاره و تأكيد ميكند كه وابستگان به اين جريان براي پيشبرد سياستهاي غرب در مقابله با جمهوري اسلامي ايران بسيار مهم و حياتي است: «تنها روش تأمين امنيت درازمدت براي اسرائيل و همسايگانش و حتي براي بسياري از مردم ايران تغيير رژيم ايران است كه بايد از داخل اتفاق بيفتد... به نظر من با توافقي كه اوباما با ايران بر سر مسئله هستهاي انجام ميدهد، امكان اين تغيير در داخل ايران فراهم ميشود. البته من نميخواهم در اين خصوص پيشگويي انجام دهم اما دستكم اين امكان وجود دارد كه با اين توافق، مشاركت ايران در مسائل جهاني بيشتر شود و در نتيجه آن، تغييراتي در داخل ايران رخ دهد.»
تغيير حاكميت در ايران تنها با افزايش تحريمها امكانپذير است!
جان پيتر هانا مشاور امنيت ملي ديك چني در دوران رياست جمهوري بوش پسر هم در مقالهاي در وبسايت فارين پاليسي، تأكيد ميكند كه «اگر امريكا خواهان يك توافق خوب هستهاي با ايران است بايد براي تغيير رژيم در تهران تلاش كند.» در بخشي از اين مقاله مهم ميآيد: «... نخست، ... رژيمهاي ديكتاتور و فريبكار تنها در صورتي ممكن است دستوركارهاي هستهاي خود را رها كنند كه با يك محرك بسيار قدرتمند روبهرو شوند. در وهله دوم، رفتار ايران در سال 2003 با الگوي تصميمگيري خود جمهوري اسلامي ايران و اطلاعات محدود موجود درباره شرايطي كه موجب تغييرات مهم ديگر در سياستهاي ايران شده است، مطابقت داشت....»
تنظيم دقيق توافقنامه جامع ميتواند چارهساز باشد
تفسيرهاي جهتدار غربيها – در صورت تحقق - درحالي ميتواند پيامدهاي ناگواري را براي كشورمان به همراه داشته باشد كه در صورت جدي گرفتن آن از سوي تيم مذاكرهكننده كشورمان – آن هم در تنظيم دقيق متن اصلي توافقنامه يا همان برنامه جامع اقدام مشترك(برجام)- ميتواند راه محقق شدن بسياري از تفسيرها را به خوبي ببندد و كشور را همچنان در مسير توسعه و پيشرفت- بهخصوص در بحث هستهاي- نگه دارد.