در بررسي دور جديد تحولات ميداني سوريه چند نكته قابل تأمل است: نخست پيشروي تكفيري‌ها به سمت منطقه جسرالشغر واقع در حومه ادلب است كه حدود يك ماه پيش به تصرف تكفيري‌ها به رهبري جبهه النصره در آمده بود. به نظرمي رسد دردور جديد تحركات تكفيري‌ها چند عامل مؤثر بوده است. از جمله اينكه در ماه‌هاي اخير شاخه‌هاي متعدد گروه‌هاي تكفيري پيش از اين بارها به درگيري‌هاي مسلحانه با يكديگر نيز دست زده بودند كه طبق برخي شواهد عربستان در حل اين اختلافات و سازماندهي مجدد آنها نقش اساسي داشته است. همزماني اشغال ادلب از سوي تكفيري‌ها با تجاوز نظامي عربستان به يمن و گرايش مجدد عربستان به استفاده ابزاري از تكفيري‌ها به عنوان پياده نظام در جنگ يمن يا تهديد‌هاي مكرر اخير مسئولان سعودي از جمله تركي فيصل رئيس سابق سرويس‌هاي اطلاعاتي و امنيتي عربستان و همچنين عبدالله المعلمي سفير اين كشور در سازمان ملل عليه سوريه درخصوص تكرار تجاوز يمن از جمله شاخص‌هايي است كه از نقش عربستان در دور جديد تحركات تكفيري‌ها در سوريه پرده برمي دارد، البته اين امر به منزله ناديده گرفتن نقش قطر و تركيه نيست بلكه به مفهوم ائتلاف و همكاري مشتركي است كه بين اين سه كشور و همچنين رژيم صهيونيستي در تسليح و سازماندهي مجدد گروه‌هاي مختلف تكفيري وجود دارد وهريك ازآنها اززاويه ديد و منافع خاص خود كماكان به پروژه شكست خورده براندازي نظام سوريه ادامه مي‌دهند و حداقل نمي‌خواهند دولت سوريه از موضع برتر در مذاكرات سياسي شركت كند و نتيجه را به نفع خود تغيير دهد. همين كه خيز جديد تكفيري‌ها در حومه ادلب بلافاصله بعد از اظهارات استفان ديميستورا نماينده سازمان ملل در امور حل بحران سوريه در خصوص آغاز دور جديدي از گفت‌وگوها با گروه‌هاي مخالف (به استثناي داعش و النصره) و گفت‌وگو با همه بازيگران دخيل در بحران سوريه آغاز شد به روشني نشان مي‌دهد بخشي از اهداف حاميان تكفيري‌ها جلوگيري از به نتيجه رسيدن تلاش‌هاي جديد سازمان ملل و تقويت موقعيت ميداني گروه‌هاي مورد حمايت خود قبل از آغاز مذاكرات است.
دوم اينكه همزمان با دور جديد تحركات تكفيري‌ها در حومه ادلب چند رخداد ديگر در مرزهاي لبنان، سوريه و رژيم صهيونيستي صورت گرفت كه نمي‌تواند بدون ارتباط با اين تحركات باشد. نخست اينكه گفته شد انبار موشكي حزب‌الله و ارتش سوريه در منطقه قلمون واقع در مرز لبنان و سوريه مورد حمله هوايي رژيم صهيونيستي قرار گرفته است كه البته نه منابع مقاومت آن را تأييد كردند و نه اينكه اين رژيم مسئوليت آن را برعهده گرفت اما با اين حال رسانه‌هاي قطري و سعودي در اقدام به ظاهر از پيش برنامه‌ريزي شده كوشيدند چنين وانمود كنند كه اين حمله را رژيم صهيونيستي انجام داده است. آنها همين تبليغات را در خصوص خبر مربوط به تلاش چهار نفر براي كارگذاشتن تله انفجاري در مرز سوريه و رژيم صهيونيستي در جولان و اقدام اين رژيم در خنثي كردن آن نيز انجام دادند و به گونه‌اي كوشيدند چنين وانمود كنند كه حزب‌الله اين حمله را مي‌خواست در پاسخ به حمله رژيم صهيونيستي به انبار موشكي حزب‌الله در قلمون جلوه دهد. صرف نظر از اينكه نقش و سهم رژيم صهيونيستي در حمله به قلمون و نقش حزب‌الله در حمله نافرجام در جولان تا چه اندازه بوده است، اما آنچه از خط خبري و تبليغاتي رسانه‌هاي سعودي قابل استنباط است اينكه اين كشور به شدت براي كشاندن پاي رژيم صهيونيستي به درگيري با حزب‌الله و ارتش سوريه تلاش مي‌كند تا شايد فضاي تنفسي براي خود در جنگ يمن باز كند.
