وزير علوم با انتقاد از پاسخگو نبودن دانشگاهها به محيط خود، از ايجاد دانشگاه ملي مهارت در راستاي سياست مهارت آموزي براي دانشجويان خبر داد. اينكه بين مسئولان وزارت علوم چه در دولت كنوني و چه در دولت گذشته اين اجماع وجود داشته و دارد كه مأموريتهاي دانشگاهها بايد بازتعريف شوند و دانشگاهها به سمت نيازهاي ملي، منطقهاي و فراملي جهت بگيرند، بسيار خوب است. اما بايد توجه داشت براي اصلاح نقصهاي كنوني دانشگاهها كه به زعم فرجي دانا تقاضامحور و مأموريتگرا نبودن آنهاست، نبايد از مسيرهايي اشتباه گذشت.
اصلاح يك اشتباه با يك اشتباه ديگر، ظلم مضاعف به آموزش عالي است. در سالهاي اخير كه تلاش براي بهبود جايگاه دانشگاهها و مراكز آموزش عالي شده، سرعت از دست دادن اعتبار دانشگاهها به نسبت ارتقاي جايگاه علم در صنعت و خودكفايي در توليد ايده و رساندن آن به ثروت بسيار بيشتر بوده است.
روز گذشته، رضا فرجي دانا وزير علوم در همايش معاونان آموزشي دانشگاهها كه با شعار «مشاركت و ارتقاي كيفيت» در دانشگاه خوارزمي برگزار شد، از ايجاد دانشگاه ملي مهارت خبر داد. وي اين اقدام را در راستاي سياست مهارت آموزي براي دانشجويان دانست كه با محوريت اين دانشگاه در ساير دانشگاههاي كشور پياده خواهد شد. وزير علوم در همايش معاونان آموزشي دانشگاهها اظهار داشت: دانشگاهها بايد به محيط خود پاسخگو باشند كه اين پاسخگويي علاوه بر اينكه رسالت دانشگاه است موجب پويايي آن نيز ميشود.
كارآفريني و مهارتآموزي اصول فراموششده
وي تأكيد كرد: دانشگاهها بايد براي خود مأموريتهاي ملي، منطقهاي و فرا ملي تعريف كنند كه در اين راستا رشتههاي دانشگاهي نه صرفاً در پاسخ به تقاضاي اجتماعي متقاضيان تحصيل، بلكه در پاسخ به نيازهاي جامعه طراحي شوند. وزير علوم وجود صندليهاي خالي در مجموعه آموزش عالي را فرصت مناسبي دانست كه بايد از آن براي تغيير رشتههاي اشباع شده به رشتههاي جديد مورد نياز بازار كار استفاده كرد.
فرجي دانا كارآفريني و مهارت آموزي را دو اصل مهمي دانست كه بايد دانشگاهها براي تقويت آن برنامهريزي كنند و دانشجويان به گونهاي تربيت شوند كه قابليت كارآفريني داشته باشند تا بتوانند نيازها و تقاضاهاي جامعه را درك كرده و آنها را به طرح كسب و كار تبديل و با ايجاد شركتهاي دانش بنيان و تكميل زنجيره علم تا محصول به توليد ثروت در جامعه كمك كنند. وي با بيان اينكه كيفيت در آموزش عالي يك اصل مهم است، گفت: معني كيفيت در آموزش عالي اين است كه دانشگاهها به جايگاهي برسند كه در رفاه اجتماعي مردم نقش داشته باشند. اما در شرايط كنوني كه آموزش عالي به لحاظ ظرفيتهاي ايجاد شده شكل متورم به خود گرفته، به نظر ميرسد بهتر باشد به جاي وارد كردن يك شوك جديد به آن، از ظرفيتهاي موجود استفاده كنيم. دانشگاه فني و حرفهاي و دانشگاه جامع علمي – كاربردي با نيت كارآفريني و تربيت نيروي انساني ماهر كه جاهاي خالي را در زنجيره علم تا ثروت پر كنند، ايجاد شدند. اما امروز حداقل دانشگاه جامع علمي- كاربردي كاملاً از مأموريت خود خارج شده و به جرگه صادركنندگان مدرك براي دانشجويان تبديل شده است. در صورتي كه اين دانشگاهها ميتوانند با كمي تغيير در اساسنامه و تقويت بنيانهايشان به جاي ايجاد ظرفيت جديد، اهداف و ايدهآلهاي دانشگاه ملي مهارت را تأمين كنند.
نرم افزارها را تغيير دهيد
از سوي ديگر چشم اسفنديار تربيت نيروي انساني ماهر و به طور كلي مهارت آموزي در چرخه آموزش و پرورش و آموزش عالي، وجود دانشگاهها و ساختمان و ميز و صندلي نيست بلكه اساتيد ماهر هستند. به عبارتي نيروي انساني ماهر و كاردان براي پر كردن عرصههاي آموزش در اين حوزه به اندازه كافي وجود ندارد؛ اساتيد آچار به دستي كه براي تربيت فارغ التحصيلان، از دست گرفتن آچار و روغني شدن و وارد كار شدن ابايي نداشته باشند.
براي تدريس در اين نوع دانشگاهها بايد معيارهاي جذب استاد تغيير كنند. مدرك دكترا و تعداد مقالات منتشر شده در مجلات علمي و نمايه شدن در ISI معيار مناسبي نيستند. حتي جذب استاد در اين دانشگاهها نبايد تمام وقت باشد. بايد اساتيدي براي دانشگاه ملي مهارت استخدام شوند كه بخش عمده وقت خود را در صنعت بگذرانند و اتفاقاً بر خلاف تصور عموم به دنبال مدرك تحصيلي آنها نباشيم. در حالي كه امروز براي تربيت نيروي انساني ماهر، اساتيدي استخدام ميكنيم كه جز مطالعات آكادميك و دفتر و كتاب و اتاق كار خود جاي ديگري نرفتهاند.
در صورت تحقق اين امر با هزينه كمتري مطلوبهايمان را به دست ميآوريم. مثلاً كار و كارگر فارغ از مدرك تحصيلي اجر و قرب بيشتري پيدا ميكنند؛ مدارك تحصيلي جايگاه معقول خود را در بازار كار مييابند و جايگاه كاذب خود را از دست ميدهند. تخصص حرف اول را ميزند، فارغ التحصيلان دانشگاهي كار را عار نميدانند و به اتوكشيدههاي پشت ميزنشين تبديل نميشوند. نيازهاي كشور شناسايي و پاسخ داده ميشوند. فرصتها و ظرفيتهاي سرمايهگذاري شناسايي ميشوند. براي توسعه صنعت مجبور نميشويم به برندهاي مختلف خارجي باج بدهيم و همواره تحت ليسانس آنها توليد كنيم. ايده مسئولان وزارت علوم بسيار ايده مباركي است و اگر همين يك كار ميراث دولت يازدهم براي آموزش عالي باشد، خير كثير و صدقه جاريه خواهد بود. به شرطي كه اول به فكر نيروي انساني باشيم كه چرخ اين دانشگاه را خواهند چرخاند تا به سرنوشت دانشگاههاي جامع علمي – كاربردي و فني و حرفهاي دچار نشويم و يك جامع علمي – كاربردي ديگر روي دست آموزش عالي نگذاريم.