دفاع مقدس به عنوان دورهاي خاص و متفاوت از تاريخ كشورمان، حرفهاي تكرار نشده زيادي دارد كه با پژوهش و كنكاش در آن، به ماجراهاي بسياري برخواهيم خورد. نمونهاش را در فيلمهاي سينمايي «شيار143»، «اتوبوس شب» و «چ» ديدهايم كه با پرداخت و نگاهي درست به مقوله دفاع مقدس در سينما، آثار درخشاني را پديد آوردند كه نمونه خوبي براي معرفي سينماي ارزشي و دفاع مقدسي به شمار ميروند.
به گزارش «جوان» با تقريظ مقام معظم رهبري بر كتاب «آن بيست و سه نفر» كه خاطرات خودنوشت احمد يوسف زاده از دوران اسارت است اين سؤال بيش از پيش در ذهن علاقهمندان به سينما و ادبيات شكل گرفت كه چرا كتابهاي موفق دفاع مقدسي هيچ راهي به سينماي كشور پيدا نميكنند و كتابهايي چنين جذاب و خواندني در همان قفسههاي كتاب ميمانند و كسي براي به تصويركشيدنشان اقدامي نميكند؟
«آن بيست و سه نفر» لحظات تلخ و شيرين و خواندني 23 نوجوان رزمنده ايراني كه در سال 1361 و در عمليات الي بيتالمقدس و آزادسازي خرمشهر اسير ميشوند را روايت ميكند. اين 23 نوجوان تصميم ميگيرند در مقابل وعده و وعيدهاي صدام و در مقابل دوربينهاي تلويزيوني دولت عراق كلامي بر خلاف انقلاب اسلامي و عقايدشان صحبت نكنند و در عوض 9سال شرايط سخت اسارت را به جان بخرند. وقتي صدام حسين و دخترش با اين نوجوانان ديدار ميكند و از آنها ميخواهد به دروغ اجباري بودن اعزام نوجوانان به جبهههاي جنگ در ايران را تأييد كنند، هيچ كدام حاضر به انجام چنين كاري نميشوند.
«آن بيست و سه نفر» يكي از درخشانترين كتابها در قالب خاطرهنويسي است كه با نگاهي تازه و بديع به يكي از اتفاقات جنگ، تمام عناصر لازم مثل كشش، تعليق، موقعيت مناسب و لحظههاي دراماتيك فراوان كه مصالح اصلي نوشتن فيلمنامه باشند را داراست و بستر بسيار مناسبي براي توليد يك فيلم سينمايي جذاب را دارد. احمدزاده در مقدمه كتابش مينويسد «ماجراي اين بيست و سه نفر اتفاقي است كه در هيچ جنگي رخ نداده است. » كه همين نشاني از تازگي اتفاقات دارد.
وقتي بيشتر در اتفاقات جريان سينمايي كشور ريز ميشويم، متوجه ميشويم خواست و ارادهاي براي اقتباس از كتابهاي درخشان حوزه دفاع مقدس وجود ندارد. چندي پيش عليرضا داودنژاد عنوان كرد كه فيلمنامه زندگي شهيد «احمدرضا احمدي» را نوشته است اما تا به حال رايزنيهايش براي توليد فيلم به نتيجهاي نرسيده است. «احمدرضا احمدي» همان شهيدي است كه در سال 1364 رتبه يك كنكور را به دست آورد و حتي براي تحصيل به خارج كشور هم بورسيه شد اما با پشت پا زدن به تمام اينها، در جبهه حضور يافت و عاقبت در سال 1365 به شهادت رسيد. با نگاهي به زندگي اين شهيد شاخص، ميتوان فيلمي تماشايي و مخاطبپسند توليد كرد. فيلمي كه ميتواند هم شهيد را به مردم معرفي كند و هم معرف سبك زندگي شهيدان باشد.
محمدرضا شرفالدين رئيس انجمن سينماي دفاع مقدس در رابطه با وضعيت اقتباس از كتابهاي مربوط به جنگ هشت ساله ميگويد: « شايد حالا يكي از مقاطع بسيار حساس و مهمي باشد كه سينماي ما به اقتباس نياز دارد. با يك نگاه كلي به سينماي جهان، ميبينيم كه هرجا سينما دچار بحران مخاطب ميشود و پويايياش را از دست ميدهد، دوباره با كمك ادبيات جان ميگيرد و روي پايش ميايستد. ادبيات داستاني و ادبيات نمايشي (تئاتر) بالهايي هستند كه هر وقت سينما با آنها پريده، ركوردهاي پرواز بالايي را از خودش به جا گذاشته، ولي متأسفانه ما كمتر از آنها استفاده ميكنيم. »
تاكنون حدود 13 هزار كتاب، خاطره، داستان، رمان و پژوهش در حوزه دفاع مقدس نوشته شده كه بيش از 300 عنوان مربوط به كتابهاي اسارت است و هر كدام ميتوانند منبع و الهام خوبي براي توليد فيلمهاي سينمايي باشند. دنياي امروز در تسخير رسانههاي تصويري است و مخاطبان اين حوزه قابل قياس با ديگر حوزهها نيستند. يك كتاب 500 صفحهاي را بعد از زمان زيادي فقط يك نفر براي خودش ميخواند اما يك فيلم دو ساعته يا سريال تلويزيوني نزديك به 70 ميليون مخاطب دارد كه قطعاً تأثيرگذاري و اطلاعرسانياش بيشتر و بهتر ميشود. چنين ويژگي مهمي را نبايد دست كم گرفت و از آن غفلت كرد.
توجه ويژه مقام معظم رهبري به ادبيات دفاع مقدس و ورود فيلمسازان تازهنفس به اين عرصه، اين اميد را دل علاقهمندان زنده ميكند كه در آينده شاهد فيلمهاي بيشتري درباره جنگ و تبعات آن باشيم. كاري كه نرگس آبيار در فيلم جديدش «نفس» انجام ميدهد و داستان فيلمش را در بستر دفاع مقدس روايت ميكند.