کد خبر: 822131
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۵ - ۲۲:۰۳
با انتشار اولين نتايج شمارش آراي انتخابات امريكا، بيشتر تحليلگران و ناظران بين‌المللي در بهت و حيرت فرورفتند.
محمدجواد اخوان
با انتشار اولين نتايج شمارش آراي انتخابات امريكا، بيشتر تحليلگران و ناظران بين‌المللي در بهت و حيرت فرورفتند. نتيجه انتخابات با پيش‌بيني بسياري متفاوت بود و نظرسنجي‌ها نيز بخت رقيب ترامپ را قوي‌تر مي‌دانست. اما نكته جالب‌تر گاف رسانه‌اي شيفتگان غرب در داخل كشور ما بود. روزنامه‌هاي زنجيره‌اي داخلي كه از هفته‌ها پيش به استقبال رياست جمهوري كلينتون رفته بودند، در روزهاي منتهي به انتخابات آشكارا سويه حمايتي از نامزد مطلوب خود گرفته و رقيب وي را مورد حمله رسانه‌اي قرار دادند. البته اينجا كسي نبود تا از تحريريه اين مطبوعات زنجيره‌اي سؤال كند كه مگر پيروزي هر يك از كانديداهاي امريكايي چه نفعي براي يك روزنامه ايراني دارد كه براي وي «تيترسازي» مي‌كند!

اما ماجرا به همين‌جا ختم نشد و اوج اين گاف رسانه‌اي در چهارشنبه 19 آبان، يعني صبح روز اعلام نتايج انتخابات، بروز پيدا كرد. برخي روزنامه‌هاي زنجيره‌اي و وابسته به جريان شيفته غرب، رسماً از پيروزي كلينتون خبر داده و عكس يك خود را به تصوير بزرگ وي اختصاص دادند. آنهايي كه با كار روزنامه‌نگاري آشنايي دارند، به نيكي مي‌دانند كه روزنامه‌ها تا ساعات اوليه شب قبل آماده انتشار شده و براي چاپ و توزيع ارسال مي‌گردند. مي‌توان اين گاف رسانه‌اي را به دليل شتاب‌زدگي يا ريسك غلط در انتخاب تيتر دانست، اما وقتي چند روزنامه زنجيره‌اي در يك حركت همزمان، دچار اين گاف بزرگ مي‌شوند، احتمالاً مسائل ديگري نيز هست.

واقعيت آن است كه گاف رسانه‌اي زنجيره‌اي‌ها، حاكي از ذوق‌زدگي ماليخوليايي است كه جريان همكار داخلي غرب در انتخابات اخير بدان مبتلا بود. جرياني كه «شيشه عمر» خود را در كاخ‌سفيد مشاهده مي‌كرد و سرنوشت خود را به لبخند امريكايي گره‌زده بود. از يكي، دو سال پيش و در اوج مذاكرات هسته‌اي، هميشه اين پرسش مطرح بود كه چه ضمانتي براي تداوم و بقاي توافقنامه اجرايي‌اي كه توسط رئيس قوه مجريه امريكا صادرشده است، وجود دارد. علاوه بر آن نگاهي كه الگوي «توسعه وابسته» را ترويج و تجويز مي‌كند، همواره منتظر يك امداد گره‌گشا از سوي غرب بود كه در طول اين سه سال از آن خبري نبود.

جرياني كه به دشمن اعتماد كرده و آشكارا از دادن فرصت به اوباما سخن مي‌گفت، مي‌دانست اگر ورق برگردد و چهره واقعي امريكا به جهانيان نشان داده شود، شبكه غربگرا در داخل به محاق مي‌رود. حتي بسياري پيش‌بيني مي‌كردند كه كلينتون به دليل پيشينه‌اش، نيز مواضع به‌مراتب خصمانه و تندتري در قبال ايران در پيش خواهد گرفت، اما زماني كه سرنوشت جرياني به بيرون گره بخورد، چاره‌اي جز پذيرش شرايط را ندارد و آنها حتي به كلينتون نيز راضي شده بودند.

اينك اما به‌جاي 100 روز، نزديك به 1200 روز گذشته و خبري از امداد امريكايي نبوده و جاي آن را فعلاً «تقريباً هيچ» گرفته است. تا پايان دولت اوباما –كه چيز زيادي هم از آن نمانده- نيز گشايش جديدي محتمل نيست. اكنون آمدن ترامپ نيز، آب پاكي را روي دست‌ها ريخت كه ديگر پس‌ازاين هم نبايد منتظر گشايشي اين‌چنين بود. حتي برخي تحليلگران، احتمال تشديد و اضافه شدن تحريم‌ها را جدي مي‌دانند.

با اين حساب تكليف براي جريان شيفته غرب روشن‌شده و نبايد به امداد بيروني چندان اميدوار باشد. شايد آخرين تير تركش اين جريان «هراس افكني از تهاجم» باشد و بخواهد با شعار «جلوگيري از جنگ» پايه‌هاي متزلزل خود در جامعه را همچنان سرپا نگه دارد. در اينجا ممكن است شعارهاي توخالي ساكنان جديد كاخ‌سفيد نيز به كمك مرعوبان داخلي بيايد. اما واقعيت آن است كه امريكا ديگر آن ابرقدرت پوشالي گذشته هم نيست. چنانكه هارولد رود، تحليلگر وزارت دفاع امريكا (پنتاگون) صراحتاً اذعان مي‌دارد: «ما امروزه در موقعيتي هستيم كه نه‌تنها در جهان اسلام بلكه در كل دنيا، امريكا را بسان ببر كاغذي مي‌بينند.» برژينسكي، مشاور اسبق امنيت ملي كارتر نيز بارها تأكيد كرده: «امريكا ديگر ابرقدرت جهان نيست و واشنگتن بايد به اين موضوع اقرار كند.» شيفتگان و مرعوبان امريكا در داخل نيز بايد بدانند، همان‌گونه كه ماليخولياي چنگ زدن به امداد امريكايي، سرابي بيش نبود، دروغ «جلوگيري از جنگ خيالي» را نيز كسي باور نخواهد كرد!
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار