
وقتي رئيسجمهور امريكا براي متقاعد ساختن مخالفين توافق هستهاي با ايران در كشورش، مدعي شد از طريق اين توافق رئيسجمهور امريكا در 15 سال ديگر به راحتي ميتواند به ايران حمله كند، براي يك عده مشخص نبود كه آقاي اوباما بر مبناي كدامين محاسبات چنين سخن ميگويد، اما با گذر زمان نشان داد كه امريكاييها روي چه متغيرهايي حساب باز كردهاند. اوباما در آن مقطع با صراحت اعلام كرد كه اولاً با جنگ دانش و فناوري هستهاي ايران را نميتوان از بين برد، ثانياً بمباران تأسيسات هستهاي جمهوري اسلامي يعني يك جنگ ديگر در منطقه كه به نفع امريكا نيست و ثالثاً با حمله به ايران، حزبالله لبنان امنيت تلآويو را به خطر خواهد انداخت.
در واقع قدرت بازدارندگي نظامي جمهوري اسلامي، عامل اصلي بازداشتن امريكا از هر نوع تجاوز به ايران طي سالهاي اخير بوده است.
بر همين اساس، امريكاييها بعد از توافق هستهاي، عوامل اقتدار جمهوري اسلامي ايران را به ويژه در حوزه اقتدار موشكي و بازوان منطقهاي نشانه رفتند. دولت امريكا بعد از برجام، با تمركز بر برنامه موشكي ايران، تحريمهايي را برخلاف تعهد خود نسبت به كشورمان مبني بر وضع نكردن تحريمهاي جديد وضع كرد. امريكاييها بعد از برجام به جاي عمل به تعهدات خود مبني بر برداشتن تحريمها، برخورداري ايران از منافع برجام را مشروط به تغيير رفتار ايران در تمامي حوزهها از جمله نظامي، و مشخصاً برنامه موشكي، مسائل منطقه، تروريسم و حقوق بشر اعلام كردند. دولتمردان امريكا با مسدود كردن راههاي دسترسي جمهوري اسلامي به دلار و بازارهاي جهاني با صراحت اعلام كردند ايران اگر ميخواهد به بازارهاي جهاني دسترسي پيدا كند، بايد به حمايتهاي خود از حزبالله لبنان پايان دهد!
موارد مذكور نمونههايي از نقشه دشمن براي تضعيف قدرت دفاعي و موقعيت منطقهاي جمهوري اسلامي بود كه در سر ميپروراند، اما آنچه امريكاييها را اميدوار كرده كه ميتوانند به چنين اهدافي در قبال جمهوري اسلامي دست يابند، وجود جريانها و افرادي در ايران است كه براي پذيرش چنين تغييراتي در كشور آمادگي دارند!
در اوج جنجال غربيها عليه برنامه موشكي ايران در دوره پسابرجام، درج مطلبي به نقل از آقاي هاشميرفسنجاني در توئيت ايشان مبني بر اينكه، دنياي آينده، دنياي گفتوگو و مذاكره است، نه دنياي موشكها، بسياري از دلسوزان كشور را شگفتزده و نگران كرد. اين حرف براي امنيت ملي، آنقدر خطرناك بود كه رهبر معظم انقلاب اسلامي در اولين ديدار سالجاري با اشاره به اين مطلب، فرمودند: اگر اين موضوع از سر ناآگاهي باشد كه ناآگاهي است، اما اگر از روي آگاهي باشد، خيانت است.
به موازات اين مطلب، طرح برجامهاي 2 و 3 از يكطرف و سخن گفتن از ضرورت مذاكره با امريكاييها در مسائل منطقه از طرف ديگر نشان داد كه برخلاف سياستهاي نظام، عدهاي در داخل كشور با تصور حل مشكلات اقتصادي از طريق معامله با امريكا در مسائل منطقه، حاضر به پذيرش محدوديتهايي در اين حوزه براي جمهوري اسلامي هستند.
اما در روزهاي اخير، مطلب ديگري از رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در رسانهها انتشار پيدا كرد كه بسيار قابل تأمل است. ايشان در ديدار با معلمان نكاتي را مطرح كرده كه برخلاف منافع ملي و تهديدي براي امنيت ملي به حساب ميآيد. آقاي هاشمي در اين ديدار با اشاره به دو كشور آلمان و ژاپن كه بعد از جنگ با كنار گذاشتن سرمايهگذاري در حوزه نظامي موفق به پيشرفت صنعتي شدند، تصريح ميكند كه با دولت آقاي روحاني براي ايران هم چنين شرايطي فراهم شده است كه بتواند سرمايهگذاريها را روي بخش صنعت متمركز كند!
بديهي است كه اگر چنين نگاهي بخواهد در كشور پياده شود، رئيسجمهور امريكا در 15 سال آينده به راحتي ميتواند به ايران حمله كند. البته هم امريكاييها و هم كساني كه در داخل كشور مايه اميد دشمن هستند، در محاسبات خود اشتباه ميكنند، ملت ايران، رهبري آگاه، شجاع و مقتدر دارد. مقام معظم رهبري با شناخت دقيق از نقشه دشمن و همچنين وادادگي افرادي در داخل، با صلابت، راه هر نوع مذاكره با امريكا در مسائل منطقه را مسدود كرده، روي افزايش توان دفاعي و توان تهاجمي كشور به صورت توأمان تأكيد دارند. معظمله در بازديد از نمايشگاه دستاوردهاي صنعت دفاعي كشور در هفته گذشته با اشاره به ضرورت افزايش توان دفاعي فرمودند: «در شرايطي كه قدرتهاي زورگوي دنيا، چتر قدرت خود را گسترانيدهاند و هيچ رحمي در وجود آنها به چشم نميخورد و علناً مجلس عروسي و بيمارستان را به بهانه مبارزه با تروريسم بمباران ميكنند و صدها انسان بيگناه را به خاك و خون ميكشند و به هيچ سازمان و نهادي هم پاسخگو نيستند، بايد توان و قدرت دفاعي را افزايش داد تا قدرتهاي زورگو، احساس تهديد كنند.»
اما نكته قابل توجه در بيانات رهبر حكيم و فرزانه انقلاب اسلامي در جمع مسئولان وزارت دفاع و كارشناسان صنعت دفاعي كشور تأكيد معظمله بر افزايش «توان تهاجمي» جمهوري اسلامي بود. ايشان با اشاره به موقعيت راهبردي جمهوري اسلامي ايران و همچنين حساسيتهاي منطقه غرب آسيا و طمع دائمي قدرتهاي سلطهگر به اين منطقه فرمودند: «براي تأمين امنيت ملت، كشور و آينده بايد علاوه بر «توان دفاعي»، «توان تهاجمي» را نيز افزايش داد.»
معناي صريح افزايش توان تهاجمي كشور، آن است كه دشمنان بايد بدانند ملت ايران، پاسخ هر متجاوزي را با ضربه متقابل پاسخ خواهد داد. به طور قطع در پرتو اين تدبير، امريكاييها در 15 سال آينده، درخواهند يافت كه نه تنها قدرت دفاعي ايران تضعيف نشده، بلكه با افزايش توان دفاعي و توان تهاجمي جمهوري اسلامي هر نوع اقدام نظامي عليه ايران، ضربه متقابل براي متجاوز را در خاك خودش به دنبال خواهد داشت.