کد خبر: 782092
تاریخ انتشار: ۱۴ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۵۶
تكنولوژي از آنجا كه ثابت كرده است به همراه خود هميشه پيوست فرهنگي و اقتضائات خود را داراست، در كشورهاي مختلف منشأ تغييرات بوده است.
حسین صداقت
دانشگاه محمل توسعه تكنولوژي نيست!تكنولوژي از آنجا كه ثابت كرده است به همراه خود هميشه پيوست فرهنگي و اقتضائات خود را داراست، در كشورهاي مختلف منشأ تغييرات بوده است. در ايران نيز مديريت توسعه تكنولوژي چه پيش از انقلاب و چه پس از آن، فرايندي پر فراز و نشيب و البته پرخللي را پشت سر گذاشته است. دكتر حسين سوزنچي در گفت‌و‌گويي كه اخيراً با باشگاه انديشه داشته، اين موضوع را بررسي كرده است. متن زير تلخيصي از مشروح اين گفت‌و‌گوست.
  

انقلاب‌هاي تكنولوژيك

توسعه تكنولوژي پس از انقلاب صنعتي در دل بنگاه‌ها نهادينه شد و بنگاه‌ها محمل اصلي توسعه تكنولوژي بوده‌اند. حالا در مورد اين بحث كه ما چه انقلاب‌هايي در تكنولوژي داشته‌ايم و ويژگي‌هاي و محور اساسي هر يك از اينها چيست؟ مي‌توانيد به صورت مفصل‌تر مطالعه كنيد، ولي به طور خلاصه مي‌توان گفت كه ما الان در انقلاب پنجم هستيم كه انقلاب تكنولوژي اطلاعات است و تمام شئون زندگي بشر را تحت تأثير قرار داده است. انقلاب اول كه همان انقلاب اوليه مكانيكي و صنعت نساجي محمل توسعه فناوري بوده و انقلاب دوم ماشين بخار است كه توسعه راه‌آهن و نياز همين كارخانجات شكل گرفته در انقلاب قبلي محمل توسعه فناوري شده است. انقلاب سوم الكتريسيته و فولاد كه دوباره صنعت الكتريسيته به دليل ايجاد تقاضاي بالا در بخش صنعتي و سپس در بخش خانگي محمل توسعه تكنولوژي‌هاي الكتريسيته گرديد و انقلاب چهارم توليد انبوه موتورهاي احتراق دروني است كه در صنعت اتومبيل رشد كرد و انقلاب پنجم هم انقلاب‌ آي‌تي است كه صنايع سخت‌افزار و نرم‌افزار محمل توسعه فناوري‌هاي آن شدند. هر يك از اين انقلاب‌هاي فناوري همه شئون زندگي بشر را تحت تأثير قرار مي‌دهند و تعيين‌كننده صنعت‌هاي سودده هستند و حتي سبك زندگي مردم و جامعه و سياست را تغيير مي‌دهند و اثراتي جدي داشته‌اند. پس اين رابطه دنياي جديد و تكنولوژي به صورت مختصر است.
  
دانشگاه محمل توسعه تكنولوژي نيست
عده‌اي فكر مي‌كنند دانشگاه محمل توسعه تكنولوژي است كه اين حرف اصلاً اعتبار ندارد و نه شواهد تاريخي و نه شواهد تجربي آن را تأييد نمي‌كند، اگرچه دانشگاه در اين حلقه كه توسعه تكنولوژي كار مي‌كند تاثيراتي دارد و گاهي مي‌تواند مثمر‌ثمر باشد و گاهي نه. ولي علي‌الاصول عنصر اصلي نيست و شما مي‌بينيد كه تكنولوژي‌ها را بنگاه‌ها توسعه مي‌دهند.

مثلاً همين لپ‌تاپي كه با آن تايپ مي‌كنيد يا همين موبايلي كه در دست داريد تا ماشيني كه سوار مي‌شويد و... همه در داخل بنگاه است كه درست مي‌شود و تكنولوژي آن هم در همان بنگاه توسعه مي‌يابد و عمدتاً كاري به دانشگاه ندارد. الان از لحاظ حق ثبت اختراع نگاه كنيد يك IBM به تنهايي از مجموع همه دانشگاه‌هاي امريكا بيشتر ثبت اختراع مي‌كند، اصلاً دانشگاه نقش اساسي ندارد و نقش دانشگاه در يكسري از حوزه‌هاي خاص تكنولوژي كه علم محورند بارز مي‌شود؛ مثلاً در بايوتكنولوژي يا داروسازي توسعه‌شان به يافته‌هاي علمي وابسته است، اما توسعه تكنولوژي در بسياري از حوزه‌ها مستقل از توسعه علمي است و به همين خاطر مستقل از دانشگاه پيش مي‌رود.
 
سير خطي مديريت تكنولوژي در كشور
دانشگاه محمل توسعه تكنولوژي نيست!ما در دوره سازندگي عيناً سياست‌هاي دوره محمدرضا را پيگيري كرديم؛ يعني دوباره سازمان گسترش وجود داشته و كارش همان بوده است و فعاليت جدي‌اي در مورد توسعه تكنولوژي صورت نمي‌گيرد و رويكرد دوره سازندگي اين بوده كه بايد زيرساخت‌ها و صنايع سنگيني را كه در جنگ خراب شده درست كرد و بعد دوره اصلاحات را داريم كه به خاطر تفكراتي كه حاكم بوده نقش دانشگاه جدي مي‌شود، حالا به هر دليلي. به همين خاطر علم هم مهم مي‌شود و تفكري بر وزارت علوم حاكم مي‌شود و فكر مي‌كنند توسعه تحقيقات و علم موجب توسعه تكنولوژي مي‌شود و از آن زمان به ترويج و حمايت از مقاله‌نويسي و آي. اس.‌آي و... شروع مي‌كنند و از آن زمان است كه توسعه تكنولوژي كه تا پيش از آن متولي‌اي نداشت با اقدامات وزارت علوم پي گرفته مي‌شود و طبق قانوني وزارت آموزش عالي تبديل مي‌شود به وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و از اين به بعد است كه وزارت علوم متولي فناوري مي‌شود و معاونت پژوهش و معاونت فناوري راه مي‌افتد و سياست‌ها به اين مي‌انجامد كه حقوق اساتيد دانشگاه زياد شود، از پژوهش حمايت شود، قوانين تغيير مي‌كند، مقاله نوشتن مهم مي‌شود و... وزارت علومي‌ها فكر مي‌كنند كه متولي فناوري هستند از طريق علم توسعه مي‌يابد. وزارت صنايع هم در مورد توسعه فناوري كار جدي نمي‌كرده و اصلاً فكرش اين نبوده است كه توسعه تكنولوژي از دل صنعت ايجاد مي‌شود. وزارت علومي‌ها متولي فناوري هم مي‌شوند و در اين فضا آي. اس.‌آي و پژوهش آكادميك و مقاله‌نويسي توسعه مي‌يابد. پس از دولت آقاي خاتمي و در دوره آقاي احمدي‌نژاد ما با چند تحول جدي مواجه مي‌شويم، يكي اينكه كلا در كشور متوجه مي‌شوند كه علم خالي كفايت نمي‌كند و جريان علمي بيشتر به سمت تجاري‌سازي علم و به سمت شركت‌هاي دانش بنيان، پارك علم و فناوري، شركت‌هاي دانشگاهي، تجاري‌سازي ايده و هر چيزي كه ما به عنوان رويكرد خطي فشار علم مي‌شناسيم، حركت مي‌كند. در مجموع رويكرد خطي مي‌خواهد از دل دانشگاه و با واسطه مثلاً پارك علم و فناوري، علم را به تكنولوژي تبدل كند و همچنان بنگاه اصل نيست. وزارت علومي‌ها كارشان را پيش مي‌بردند و در دوره احمدي‌نژاد هم اين جريان تشديد مي‌شود؛ يعني مقالات آي. اس.آي و تجاري‌سازي علم و. . . همچنان تا دلتان بخواهد مورد توجه قرار مي‌گيرد.

 اما يك اتفاق ديگري كه مي‌افتد و مي‌گويند رهبري محرك اصلي آن بوده است، تأسيس معاونت علمي فناوري است كه قرار بوده دستگاهي بالا‌دست توسعه علم و فناوري را رصد و هدايت كند كه در عمل تبديل مي‌شود به رقيب وزارت علوم؛ يعني دعوايي ايجاد مي‌شود كه همه مي‌دانند و آن طرف دستگاه‌هاي ديگر هم وارد مي‌شوند، مثلاً شوراي عالي انقلاب فرهنگي هم وارد مي‌شود، مي‌گويد كه ما مي‌خواهيم نقشه علم و فناوري بنويسيم و سياستگذاري كنيم كه منجر به تصويب نقشه جامع علمي كشور مي‌شود. پس حاكميتي كه تا قبل حاكميتي نداشتيم و در آخر دوره خاتمي وزارت علوم حاكم مي‌شود، در دوره بعد، حاكميت چندگانه پيدا مي‌كند؛ يعني همه ورود مي‌كنند و هر كسي در حوزه‌اي وارد مي‌شود.

از سوي ديگر هم قانون اصلاح اصل 44 است كه در اواخر دولت آقاي خاتمي و اوايل دولت آقاي احمدي‌نژاد، رهبري صدر و ذيل آن را ابلاغ مي‌كند. در قانون اساسي آمده بود كه تمام صنايع بزرگ بايد دولتي باشد و بخش خصوصي فقط مكمل است و رهبري اين را تغيير مي‌دهد تا بخش خصوصي همه جا باشد اما اين خصوصي‌سازي عملاً محقق نمي‌شود؛ يعني همان سازمان‌هاي بزرگ عمومي عمدتاً صنايع بزرگ را مي‌خرند، مثلاً اگر سازمان گسترش واگذار مي‌كند، يك نهاد عمومي مي‌آيد و توان آن را دارد كه آن را بخرد. بدين ترتيب همچنان صنايع بزرگ ما دولتي يا شبه‌دولتي باقي مي‌مانند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها