کد خبر: 776187
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۴
انتخابات دوره دهم مجلس شوراي اسلامي و پنجم مجلس خبرگان رهبري که در هفتم اسفندماه 1394 برگزار شد...
محمدجواد اخوان
انتخابات دوره دهم مجلس شوراي اسلامي و پنجم مجلس خبرگان رهبري که در هفتم اسفندماه 1394 برگزار شد، از حيث نتايجي که از صندوق‌هاي رأي بيرون آمد، محل بحث و تضارب ‌آراي بسياري از صاحب‌نظران و تحليلگران شده است. برخي نتايج انتخابات خصوصاً در تهران را به‌مثابه شکست اصولگرايان قلمداد کرده و برخي خلاف اين نظر را دارند. به‌نظر مي‌رسد فارغ از نتايج انتخابات، روندي که در طول اين انتخابات طي شد و فضاي پيش و پسا انتخاباتي، آشکارکننده حقايقي بوده است که در اين يادداشت تلاش مي‌شود مختصراً بدان‌ها پرداخته شود:
1- تقويت روند اعتمادزايي به نظام اسلامي
يکي از تلاش‌هاي عمده دشمنان در سال‌هاي اخير خصوصاً پس از فتنه 88 سلب اعتماد عمومي از نظام و ايجاد خدشه در ذهنيت جامعه نسبت به سلامت فرآيندهاي انتخاباتي کشور بوده است. با اين ‌حال با مديريت هوشمندانه نظام و رهبري، اين سناريو به بن‌بست رسيده که اوج آن را مي‌توان در انتخابات 92 و 94 دانست. به اين معنا که بخشي از جامعه که آماج تبليغات سوء دشمن عليه سلامت انتخابات و صداقت نظام بودند، با حضورشان در پاي صندوق‌هاي رأي، بي‌اثر بودن عمليات رواني دشمن را ثابت کردند.
2- بي‌اعتبار شدن بيش‌ازپيش سران فتنه
يکي از نکات جالب در انتخابات 94، مشارکت برخي از سران محصور فتنه در انتخابات بود. هرچند برخي اين حضور را به دليل چراغ سبز نشان دادن به بقاياي سازمان رأي فتنه تقبيح مي‌کنند، اما در واقع بايد گفت مشارکت اين افراد نوعي خودکشي سياسي نيز قلمداد مي‌شود، چراکه اينان شش سال پيش از همه فرآيندهاي قانوني نظام و ساختارهاي رسمي کشور عبور کرده، نظام اسلامي و انتخابات آن را به عدم سلامت متهم کردند و نظر دستگاه‌هاي نظارتي همچون شوراي نگهبان را نپذيرفتند. اينک بعد از شش سال همان‌ها در اين فرآيند مشارکت کردند و اين بزرگ‌ترين رد عليه ادعاي پيشين آنها بود.  اين اقدام سران فتنه بدان معناست که الگوي فتنه‌انگيزي به اين نحو و البته اعتبار اين افراد در واقع دچار خدشه اساسي شده است. اکنون بار ديگر بايد از اين سران فتنه و حاميان داخلي و خارجي آنها پرسيد که با چه توجيهي طي اين سال‌ها اين ‌همه خسارت را بر نظام و کشور تحميل نموديد.
3- تثبيت مردم‌سالاري ديني
انتخابات 94 را از منظري مي‌توان شکوهي از مردم‌سالاري ديني دانست. به تعبيري شايد اين نوع از مردم‌سالاري را باید کم‌نظير دانست. در انتخابات تهران دو نفر از اعضاي محترم شوراي نگهبان –که ناظر اصلي بر انتخابات است- خود راه نيافتند و چه افتخاري بالاتر از اين مثال براي سلامت انتخابات و برتري الگوي مردم‌سالاري ديني.  علاوه بر آن رئيس محترم مجلس خبرگان حضرت آيت‌الله يزدي که خود از فقهاي شوراي نگهبان است در انتخابات اين دوره بعد از آنکه رأي نمي‌آورد، به قانون تن داده و خود را بعد از مسئوليت سبکبارتر مي‌بيند. اينها اولاً تثبيت الگوي مردم‌سالاري ديني است و در ثاني نشان از معنادهي حقيقي به مفهوم قدرت و مسئوليت در نظام اسلامي است.
4- تبلور سعه‌صدر نظام
انتخابات 94 بار ديگر ثابت کرد که برخلاف ادعاي نظام سلطه مبني بر آزاد نبودن انتخابات و ديکتاتوري در ايران، سعه‌ صدر نظام در برابر جريان‌هاي مختلف بالا است. در انتخابات 94 همه طيف‌هاي سياسي جدي و فعال در جامعه، حضور داشته و نتايج نيز خود نشانگر همين معناست.
5- التزام عملی اصولگرایان به قانون
يکي از جلوه‌هايي که بار ديگر در انتخابات 94 عيان شد، حرفه‌اي عمل کردن اصولگرايان در کنش سياسي بود. برخلاف بخش قابل‌توجهي از جريان تجديدنظرطلب که در هر انتخاباتي که ببرند، به جشن و پايکوبي مي‌پردازند و هرگاه که ببازند يا دم از تقلب مي‌زنند يا مردم را تقبيح مي‌کنند، کنش صحيح و بامتانت اصولگرايان در اين انتخابات، حرفه‌اي بودن آنها را در ميدان سياست نشان داد.  بايد اين رفتار سياسي حرفه‌اي و پذيرش رأي مردم و فرآيندهاي قانوني به‌عنوان يک الگوي موفق به همه جريان‌هاي سياسي کشور تسري يابد.
6- جابه‌جايي در قدرت با امنيت و آرامش
يکي از تلاش‌هاي دشمن همواره مبتني ‌بر بي‌ثبات‌سازي ايران اسلامي بوده و در اين راه از هر ابزار و مستمسکي بهره جسته است. تجربه فتنه 88 اين اميد را در دل دشمن زنده کرد که با سوءاستفاده از غفلت و جاه‌طلبي برخي خواص و جريانات مي‌تواند فرآيندهاي قانوني و رسمي کشور را منتج به بي‌ثباتي و سلب امنيت از جامعه نمايد.  با اين‌حال متانتي که اصولگرايان در اين انتخابات در برابر نتايج تهران و انتخابات 92 در برابر 57 ‌دهم درصدي نامزد پيروز از خود نشان دادند، نشان داد که راه و روش صحيح و عقلاني کنشگران سياسي در برابر اقبال عمومي چيست و بايد به فتنه‌گران و تجديدنظرطلبان اين مسئله را يادآور شد.
7- تمرکز جبهه انقلاب بر مطالبات مردم
يکي از رهاوردهاي اين انتخابات، آشکار شدن اين حقيقت بود که جبهه انقلاب بيش از هر جريان ديگري بر مطالبات و خواسته‌هاي حقيقي مردم –که عمدتاً اقتصادي نيز هست- تمرکز کرده و آنها را بر سر دست گرفته است. هرچند به دلايلي در برخي از حوزه‌هاي انتخابيه، دوقطبي‌هاي کاذب سياسي مانع شد تا اين مطالبه‌گري به موج‌آفريني اجتماعي منتهي شود، اما هيچ‌کس نمي‌تواند انکار کند که جبهه مؤمن انقلابي مطالبات واقعي مردم را فراموش نکرد و به همين دليل در اکثريت کرسي‌هاي مجلس موفقيت به دست آورد.  در مقابل جريان رقيب کاملاً سياسي عمل نمود و اساس کنش خود را بر دوقطبي‌سازي سياسي و فرهنگي بنا نمود. هرچند اين نوع کنش، طيفي در مناطق برخوردارتر و قشر مرفه جامعه را وارد مشارکت مي‌کند، اما مطلوب اکثريت جامعه و قشر متوسط به پايين نيست.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار